شماره ۱۶۴۱ | ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۰ اسفند
صفحه را ببند
همه‌تون رو توی صف دیدم!‏

شهاب نبوی طنزنویس

زندگی تخیلی این‌جانب درحالی ادامه دارد که چند روز پیش یک نفر به دلیل این‌که از یک نفر دیگر خواستگاری کرد، توقیف ‏شد. تازه آن کسی هم که مورد خواستگاری واقع شده بود هم توقیف شد. عرض خاصی نیست. هدف فقط اطلاع‌رسانی بود. گفتم ‏شاید خبر نداشته باشید. فقط این‌بار اگر خواستید خواستگاری کنید، قبلش از مراجع ذی‌صلاح مجوزهای لازم را اخذ کنید که از ‏همان اول زندگی پای‌تان به دادگاه و کلانتری باز نشود. در خبر دیگری داشتیم که توزیع گوشت دولتی به مدت یک روز در ‏فروشگاه‌های زنجیره‌ای متوقف شده. حالا این روز دقیقا همان روزی بود که من هوس چند گِرَم گوشت گَرم کرده بودم و از چهار ‏صبح به همراه ممد آقا و مش غلام و کیکاووس‌بن اسکندر وشمگیر توی صف ایستاده بودم. البته بخواهم دقیق‌تر بگویم، ‏زری خانم و مه‌لقا جان و اشرف خانم هم بودند. یعنی کل محل و حومه توی صف گوشت بودند. یعنی کسانی که سال‌ها بود از ‏نزدیک ندیده بودم را توی صف گوشت دیدم. حتی پسر شهناز خانم که می‌گفتند رفته کانادا هم توی صف بود. پسر خانم خسروی ‏هم که بمیرم برایش از کمر به پایین و بالا لمس شده هم توی صف گوشت بود. حتی پارچه فروش‌های کوچه مهران و بچه‌های ‏کوچه سرخ‌پوست‌ها و شش سر نون خور این بی‌نون هم توی صف بودند. حتی من چندتا رفیق دارم که اینها همه توی بیوی ‏پیج‌شان نوشته‌اند گیاه‌خوار و علف‌خوار و یه سری خوار دیگر، آنها هم بودند. کلا همه آمده بودند. در خبر دیگری ‏آمده بود که یک بدهکار بزرگ بانکی که علاقه ویژه‌ای به فوتبال هم دارد، برای بچه هشت ساله ۲۴۰ حساب بانکی باز کرده. ‏اینجانب، خودم را می‌گویم، در تمام طول این زندگی نکبتی‌ام، کلا یک حساب بانکی بیشتر نداشته‌ام؛ آن هم برای واریز ‏حق‌التحریر همین چند خطی که دارید می‌خوانید‌. یعنی در طول دوران زندگی من، نه من برای هیچ بشری یک قرون پول واریز ‏کرده‌ام، نه هیچ بشری دوزار ریخته به حساب من. فی‌الواقع همان بیست_سی‌هزار تومانی که برای افتتاح هر کدام از این ‏دویست_سیصد حساب لازم است، مشکل خیلی‌ها را حل می‌کند؛ دیگر با باقی‌اش کار نداریم. درضمن شما اگر دوست داری، هم ‏پول مردم را بخوری هم مردم ازت حمایت کنند، بهترین کار این است که قسمتی از پولی که بالا کشیده‌ای را خرج فوتبال مملکت ‏کنی. این‌طوری می‌شوی یک کلاهبردار محبوب. یک خبر نه چندان جدید و دست اول هم در این هفته داشتیم و آن هم خبر ‏تکراری یک اختلاس جدید بود. از همه‌ مسئولان محترم  تقاضا می‌کنم این رازها را دیگر برای ما فاش نکنند. با ‏ما فقط از گل و بلبل سخن بگویند. برای ما فقط محمد صالح علا پخش کنند. از همه‌ خبرگزاری‌ها هم ‏تقاضا می‌کنم که دیگر به ما نگویند چه شده و به‌جایش از این تبلیغات که اگر سریع عضو کانال نشویم پاکش می‌کنند، بگذارند. ‏والا ما که این گوشه نشسته‌ایم و داریم پای مرغ و سنگ‌دان‌مان را می‌خوریم، از شنیدن این همه خبر اختلاس خسته شدیم، آن ‏وقت خود شما اختلاس‌گران زحمت‌کش، خسته نشده‌اید هنوز؟! واقعا خدا قوت.‏

 


تعداد بازدید :  148