صحبتهای رضا رویگری درباره وضع مالی نامناسبش در فضای مجازی بازتاب حیرتانگیزی داشته. این بازیگر که در طول سیواندیسال گذشته حضور تثبیتشدهای در سینما و تلویزیون ایران داشته، در گفتوگو با خبرآنلاین گفته که آماده کار است، اما کسی به او پیشنهاد نمیکند: «اوضاع قمر در عقرب شده. من کار ندارم. گرانی آزاردهنده شده. چند ماه است که گوشت نخوردهام. اجارهخانه باید بدهم، ولی پولی ندارم! مردم میگویند چرا کار نمیکنید؟! از همین جا میگویم که به خدا من دوست دارم بازی کنم، ولی کجاست پیشنهاد!»
گلایههای رضا رویگری درباره شرایط اقتصادی این روزهایش که بسیار غمانگیز بودند، انتقادات و اعتراضات و همدلی بسیاری را در فضای مجازی موجب شده. کاربری نوشته: «کاری ندارم رویگری درجه یک بوده یا نه. اما بههرحال 30سال کار کرده. کجای دنیا کسی بعد از 30سال کار کردن در تامین گوشت و مرغ درمیماند؟» کاربر دیگری به وضع هنرمندان پرداخته: «تازه رویگری مثلا بازیگر موفقی بوده که سالها کار کرده. وقتی او مینالد، باید پرسید بدبخت بازیگران حاشیهای باید چه کار کنند؟» عدهای نیز به بیرحمی سینما انتقاد داشتند: «همه میدانند که سینما بیرحم است و هر کسی تنها چند سال در این حرفه فعالیت کرده باشد، این بیرحمی را میشناسد. حالا آقا رضای ما هم درگیر این بیرحمی شده دیگر.» کاربری هم نوشته بود: «از دل برود هر آنکه از دیده برفت!»
البته برخی از کاربران نیز سعی کرده بودند وضع کاری و اقتصادی رضا رویگری را به بیماری او مرتبط کنند: «آقای رویگری هم کار میکرد دیگر. اما بیماری حتی غول را نیز از پا درمیآورد، چه برسه به بازیگری که عادت کرده گرون زندگی کنه.»
انتقاد شدید رضا امیرخانی از حکم دادگاه انقلاب برای ابوالفضل قدیانی نیز در فضای مجازی پرواکنش بوده. دلیل انتقاد رضا امیرخانی محکومیت یک فعال سیاسی به رونویسی از کتاب «داستان سیستان» بوده که موجب شده این نویسنده بگوید با چنین کاری، سیاهه کتابها به مشکل سیاهه شهرهای تبعیدی دچار خواهند شد.
خبرگزاریها نوشتهاند که چند روز پیش دادگاه انقلاب در حکم صادره برای ابوالفضل قدیانی علاوه بر سهسال زندان تعزیری او را به رونویسی از سه کتاب «حکایت زمستان» نوشته سعید عاکف، «داستان سیستان» از رضا امیرخانی و «دشمنشناسی» که گردآوری سخنان رهبر انقلاب است، محکوم کرد. حالا رضا امیرخانی در واکنش به این حکم، در بخشی از نوشتهاش آورده که «کتاب را به حکم قاضی نمیخوانند؛ کتابی درست خوانده میشود که مخاطب، خود، آن را انتخاب کند.»
نوشته امیرخانی در فضای مجازی با واکنشهای پرتعدادی مواجه شده، ازجمله کاربرانی که با این اتفاق شوخی کردهاند و البته کاربرانی که این توییتهای طنازانه را پسندیدهاند: «به نظرتون چه حسی داره یک نویسنده بفهمه خوندن کاراش برای یک عدهای تنبیه حساب میشه؟» یا: «من خودم چند تا از کارای امیرخانی رو خوندهام. حالا میفهمم زمان خوندنشون چرا اینقدر زجر میکشیدم. نگو داشتم خودمو مجازات میکردم!»
بدون تردید در روزهای اخیر با اخبار و اطلاعات مربوط به پرونده اختلاس شرکت پتروشیمی در رسانهها و فضای مجازی روبهرو شدهاید. اطلاعات این پرونده نشان میدهد که اختلاس بزرگی در شرکت بازرگانی پتروشیمی اتفاق افتاده، مسألهای که با حیرت مردم ایران روبهرو شده است. دنبال کردن هشتگ اختلاس پتروشیمی در شبکههای اجتماعی به خوبی نشان میدهد که سطح تعجب مردم از چنین اختلاسی چقدر است! به این توییتها دقت کنید:
«هیچ وقت فکر نمیکردم کسی بتونه رکورد بابک زنجانی رو تو اختلاس بزنه.»
«چقدر راحت با خبرهای مربوط به اختلاس روبهرو میشیم و اتفاقاتش رو دنبال میکنیم. این فراتر از فاجعهاس.»