شماره ۱۶۴۶ | ۱۳۹۷ يکشنبه ۲۶ اسفند
صفحه را ببند
زندگی خصوصی آقای بوتفلیقه

وحید میرزایی طنزنویس

به بهانه کناره‌گیری عبدالعزیز بوتفلیقه از نامزدی ریاست‌جمهوری الجزایر پس از 20 سال، در این مطلب به زندگی پر فراز و نشیب وی و درس‌هایی که باید گرفت، می‌پردازیم:  
عبدالعزیز بوتفلیقه در سومین روز مارس‌سال 1937 در یک روز نیمه آفتابی در مراکش دیده به جهان گشود. وی از همان عنفوان کودکی علاقه شدیدی به «ماندن در شرایط موجود» داشت طوری که پرستاران بخش زایمان بیمارستان ابتدا با قاقالیلی، سپس با وعده پوچ زندگی بهتر و درنهایت با وعده ریاست‌جمهوری توانستند او را به زور به دنیا بیاورند. اما این پایان ماجرا نبود، چراکه او بلافاصله پس از تولد دوست داشت در همان حالت بماند و مایل نبود بند نافش جدا شود. نهایتا یکی از پرستاران عصبی شد و زارت بند ناف را با دست جدا کرد. پس از به دنیا آمدن بوتفلیقه، پدر و مادرش تصمیم گرفتند برایش اسم پیدا کنند. اسمی که درنهایت ترکیب نام و نام خانوادگی‌اش را از این‌که هست سخت‌تر نکند. چراکه گفتن کلمه بوتفلیقه خودش به تنهایی 500 کیلوژول انرژی مصرف می‌کرد. درنهایت بدون هیچ مبنایی نام کوچک عبدالعزیز برای وی انتخاب شد. واقعا چرا!؟ علی‌ای‌حال عبدالعزیز کودکی را گذراند و در هفت سالگی به مدرسه رفت. در آن‌جا هم این روحیه ماندن به هر قیمت در وی وجود داشت طوری‌که به زور ترکه و سبیل‌آتشین مجبورش می‌کردند به کلاس بالاتر برود. پس از دوران ابتدایی و راهنمایی کم‌کم اندیشه‌های سوسیالیسم در ذهنش شکل گرفت و تصمیم گرفت با کمک کتاب‌های کمک‌درسی دانشگاه برود. البته کتاب‌های تست خیلی یشمی گل‌گل پشمی هم بی‌تأثیر نبود. پس از فارغ‌التحصیلی در دانشگاه الجزیره شمال، وی به عضویت ارتش آزادی بخش میهنی الجزایر در آمد و پس از مدتی کوتاه یکی از مقامات ارشد این حزب شد.
اما زندگی سیاسی وی پس از استقلال الجزایر رنگ و بویی دیگر گرفت. او پس از استقلال الجزایر به وزارت ورزش الجزایر رسید در حالی‌که حتی یک عکس هم با شورت ورزشی نداشت. یک‌سال بعد با به قدرت رسیدن احمدبن‌بلا که بسیار بلا و آتیش پاره بود و شیطنت از چشم سیاهش می‌ریخت، بوتفلیقه به سمت وزیر امور خارجه منصوب شد و اقدامات زیادی برای حمایت از کشورهای توسعه نیافته انجام داد. بوتفلیقه جوان همین‌جور داشت پله‌های ترقی را طی می‌کرد. پس از مرگ رئیس‌جمهوری بومدین در دسامبر ۱۹۷۸ خیلی از کارشناسان بوتفلیقه را جایگزین احتمالی او می‌دانستند. اما ارتش و جبهه آزادی‌بخش میهنی بر روی شاذلی بن جدید توافق کردند، چرا که معتقد بودند او جدید است و قدیمی‌ها دیگر از بورس افتاده‌اند. کلا خیلی از اعضای جبهه آزادی بخش احساس بامزگی می‌کردند. علی‌ای‌حال بوتفلیقه از ریاست‌جمهوری بازماند تا این‌که بالاخره در‌سال 1999 با حمایت همان جبهه آزادی‌بخش به ریاست‌جمهوری رسید؛ چرا که اعضای جبهه معتقد بودند هر چیزی قدیمی‌اش خوب است و دود از کنده بلند می‌شود. عبدالعزیز بوتفلیقه پس از ریاست‌جمهوری در‌سال 1999 براساس همان روحیه علاقه به ماندن در شرایط موجود، به مدت 20‌سال صندلی ریاست‌جمهوری را رها نکرد و در قدرت مطلق ماند. اما در‌سال 2019 در روی همان پاشنه نچرخید و مردم که دیگر از قیافه بوتفلیقه هم کهیر می‌زدند، به خیابان‌ها ریختند و خواستار انصراف وی از کاندیداتوری شدند. بوتفلیقه پس از مقاومت‌های فراوان بالاخره پذیرفت شرایط موجودش ماندگار باد.


تعداد بازدید :  266