سیاوش ترابی| قدرت بزرگترین عادته و آدم میتونه برای حفظ کردنش، از هر حد و مرزی بگذره...
فقط با در نظر گرفتن این جمله است که میتوان درک کرد چرا مدیران فدراسیون فوتبال تصمیم گرفتند قانون منع بکارگیری بازنشستگان را اجرا نکنند. آنها مدتهاست که به داشتن نفوذ و قدرت و درنهایت شهرت در این فوتبال عادت کردهاند؛ پس طبیعی است برای حفظ کردن موقعیت شغلی خود با کمک گرفتن از فیفا از هر حد و مرزی (حتی قانون) بگذرند.
البته در ازای این تلاش برای ماندن آنها احترام خود را در بین اکثر فوتبالدوستان ایرانی از دست دادند. بررسی نظرات مردم در سایتها و شبکههای اجتماعی به خوبی میزان «عدم محبوبیت» مدیران ارشد فدراسیون فوتبال را نشان میدهد. البته وقتی تصمیم فوتبالیها این بود که قانون کشور را درست اجرا نکنند، میتوان به این نتیجه رسید که وقتی زور قانون هم به آنها نرسید، دیگر نارضایتی مردم کوچکترین اهمیتی برای آنها ندارد. در تمام این سالها هر وقت در رسانههای مختلف درباره معضلات فوتبال ایران نظرسنجی گذاشتند، مشکلات مدیریتی فدراسیون با اختلاف رتبه اول را کسب کرد، ولی چیزی عوض نشد.
مهم فقط این است که در هر شرایطی این افراد در فوتبال ایران مدیر عالیرتبه باقی میمانند و هیچکسی هم قدرت کنار زدن آنها را ندارد.
سوال اصلی اما اینجاست که چرا نمایندگان مجلس و نهادهای نظارتی در مقابل سیاستی که فدراسیون در برابر اجرای قانون بازنشستگی در پیش گرفت، سکوت کردهاند؟ آیا بیتوجهی به قانون بیهزینه است؟ یک نفر از مسئولان قوه قضائیه، سازمان بازرسی یا حتی نمایندگان مجلس به صراحت و بدون مصلحتاندیشی به مردم ایران توضیح بدهد بین بازنشستههای فدراسیون فوتبال با 13 فدراسیون ورزشی دیگر چه تفاوتی وجود دارد؟ اگر عضویت در هیأت رئیسه فوتبال اشغالکردن پست نیست، پس در سایر فدراسیونهای ورزشی هم نیست. ولی چرا فوتبالیها ماندند و سایر رشتهها رفتنی شدند؟
از بین بازنشستههای فدراسیون فوتبال، فقط علی کفاشیان به خاطر شرایط سنی بالای 65سال از سمت خود استعفا داد و از فدراسیون رفت. ساکت در همان آذر ماه از سمت دبیرکلی استعفا داد و دوباره شد مشاور عالی اجرایی رئیس فدراسیون! قدرت و نفوذش هم مثل گذشته است. حیدر بهاروند نایبرئیس دوم و رئیس سازمان لیگ پای حرف خود ایستاد و استعفا نداد و گفته آماده هر اتفاقی هست. عبدالکاظم طالقانی هم تصمیم گرفت همچنان ریاست کمیته استانها را برعهده داشته باشد. بههرحال رأی 32 رئیس هیأت فوتبال در مجامع بستگی به این پست دارد و یک پست تاثیرگذار را در اختیار دارد. اصفهانیان از ریاست کمیته داوران استعفا داد، اما عضو هیأت رئیسه باقی ماند.
تا الان هم هیچ اتفاقی نیفتاده است. انگارنهانگار که سازمان بازرسی به صراحت اعلام کرده بود عدماجرای قانون توسط مدیران بازنشسته تخلف به حساب میآید و برای آنها پرونده کیفری در دادگاه تشکیل میشود.
در پایان باید به این نکته اشاره کنیم که گاهی برای «بودن» باید یک چیزهایی را باخت. طبیعتا این تصمیم جنجالی فوتبالیها برای اجرای دلبخواهی قانون از سوی مراجع نظارتی بیپاسخ نخواهد ماند. هرچند تا به امروز سکوت کردهاند، اما اینطور هم نیست که بنشینند و نگاه کنند که قانون مثل آب خوردن دور بخورد.
مدیران بازنشسته فوتبال که خواستهاند بمانند، قطعا باید یک چیزهایی را ببازند و روزهای آرامی در انتظارشان نخواهد بود. بههرحال شایعات درگوشی میگوید تا اردیبهشت و خردادماه ممکن است شاهد یک رنسانس اساسی در مدیریت فوتبال ایران در ارتباط با همین قانون منع بکارگیری بازنشستگان باشیم.