حسام حیدری طنزنویس
به گواهی هزاران سند انکار نشدنی، یکی از دلایل مهم سرسپردگی و دلدادگی دکتر محمد مصدق به آمریکای جهانخوار فقیر و درحال فروپاشی، همانا ملی کردن صنعت نفت در روز 29 اسفند است که خودش تعطیل خدایی است و تعطیل کردنش به هیچ
دردی نمیخورد.
آقای دکتر مصدق اگر کمی ژرفاندیشی و از این چیزها داشت با خودش میگفت: «این خارجیها که دارن نفت رو میخورن ... بذار یه پونزده روز دیگه هم بخورن ... از شمال که برگشتم ملیش میکنم میره.» و همان موقع یک تابلوی «سیستم قطع است ولی شما عیدی یادتون نره» روی در دفتر نخستوزیری نصب میکرد و بر و بچهها و نمایندههای مجلس را میریخت تو ماشین و درحال دابسمش کردن ترانه «چه شاعرانه یه چـتر خیس و ... دریا کنار و پرسههای عاشقاووونه» میانداخت تو جاده چالوس و تندتند هم برایمان لایو و استوری میگذاشت ولی این کار را نکرد و به این ترتیب یک تعطیلی خوب و مهم را به باد فنا داد.
شما یک لحظه با خودت فکر کن که مثلا صنعت نفت به جای 29 اسفند در 20 فروردین ملی شده بود. یعنی این امکان به وجود میآمد که از 13 فروردین یک بینالتعطیلین بزرگ بزنیم تا بیستم و از آنجا هم وصل کنیم به یکی از جمعههای اول اردیبهشت و به این ترتیب یک ماه ازسال را تعطیل کنیم برود پی کارش. دمدستیترین سود این قضیه این بود که مشکل غم و ناراحتی غروب سیزدهبهدر حل میشد و روز طبیعت کوفتمان نمیشد و میتوانستیم با خیال راحت به تخریب منابع طبیعی بپردازیم.
مسأله مهم این است که وظیفه ما در قبال این اشتباه تاریخی چیست و چگونه باید به این مسأله اعتراض کنیم.
اقدام اول این است که خودمان از چند روز قبل از 29 اسفند همه چیز را تعطیل کرده و تا چند روز بعد از سیزدهبهدر به تعطیلی ادامه دهیم و در این مدت از انجام هرگونه فعالیت مفید و سازنده خودداری کنیم تا همگان بفهمند که ما بر سر تعطیلات خود با کسی شوخی نداریم. همچنین بر هر ایرانی تعطیلی دوستی فرض است که در این دوران به تق و لق کردن همه چیز اقدام کرده و هرکس پرسید چرا فلان کار انجام نمیشود، جواب بدهد: «چون تق و لقه» کارمندان هم اگر کوچکترین کاری انجام دهند موچ شده و از ادامه مسابقات حذف میشوند. کارمندهای بانکها و مراکز شیفتی هم باید به صورت خوابآلود و بیاعصاب در محل کار خود حاضر شده و با ارباب رجوع دعوا داشته باشند. وظیفه دانشجویان و دانشآموزان هم که واضح است. شاد و پیروز باشید.