کاخ گلستان - داخلی - روز
ناصرالدین شاه قاجار وارد تالار بارعام شده و در کنار سفره هفت سین مینشیند. رجال مملکتی با احتیاط نزدیک آمده و ضمن رعایت فاصله در دو طرف سفره میایستند. شاه قرآن به دست گرفته و بعد از روحانی دربار که آن سوی سفره نشسته، دعای تحویل سال را زمزمه میکند. سپس همه ساعت به دست همراه با سلطان قاجار برای اعلام حلول سال جدید لحظهشماری میکنند که شلیک توپ تحویل سال به این انتظار پایان میدهد. منجمباشی دربار که او نیز کنار سفره است ساعت را در جیب گذاشته و بعد از تعظیمی کوتاه خطاب به شاه میگوید: «به مبارکی و میمنت، از اقبال وجود مسعود شاهنشاه، در این ثانیه آفتاب به برج حَمَل تحویل گردید؛ سال 1313 هجری قمری، سیچقان ئیل». شاه شیرینی در دهان گذاشته، اتابک اعظم اسفند روی زغال ریخته و درباریان برای دریافت عیدی به سفره نزدیک میشوند.
نوروز، نمود کم رنگ و نه حتماً مثبت
این بیشک نمونهای تصویری است که از عید نوروز و خصوصاً لحظه تحویل سال در سینمای ایران ثبت شده. سکانسی از فیلم «کمالالملک» اثر علی حاتمی که در سال 1362 جلوی دوربین رفت و نه پیش و نه پس از آن دیگر کسی با این جزییات به قول منجمباشی دربار ناصرالدین شاه تحویل آفتاب به برج حَمَل را به تصویر نکشید. اصولاً نوروز در سینمای ایران آن طور که شایسته یک عید ملی است به تصویر کشیده نشده و حتی در برخی آثار از آن به عنوان عاملی دراماتیک که همگان را به تکاپو و دردسر بیدلیل انداخته استفاده شده است. این میان اما هستند معدود فیلمهایی هم که بزرگترین عید ملی ایرانیان را به عنوان عنصری دراماتیک در خدمت داستان اصلی خود قرار دادهاند. «بادکنک سفید» ساخته جعفر پناهی، «ماهی» ساخته کامبوزیا پرتوی، «خیلی دور خیلی نزدیک» ساخته رضا میرکریمی، «چهارشنبهسوری» ساخته اصغر فرهادی و... از جمله این آثار هستند که نوروز در رنگآمیزی کلی یا جزیی درام آنها نمودی بارز دارد.
عروج و تحویل سال جدید در آسمان
از میان همه فیلمهایی که نوروز در کل یا گوشهای از داستانشان نشسته است اما «آژانس شیشهای» ماجرایی متفاوت دارد. در نهمین فیلم بلند ابراهیم حاتمیکیا که در سال 1376 جلوی دوربین رفت نوروز به نوعی نقش یک عامل تهدید کننده را ایفا میکند. عباس، رزمنده بسیجی به خاطر زخمی به جای مانده از دوران جنگ باید هرچه زودتر در خارج از کشور تحت عمل جراحی قرار بگیرد. حاج کاظم فرمانده سابق او پیگیر کارهای عباس است اما به دلیل فرا رسیدن روزهای پایانی سال همه چیز به هم ریخته و فرمانده بازنشسته تنها تا قبل از فرا رسیدن تعطیلات نسبتاً طولانی نوروز فرصت دارد که کارهای مربوط به خروج عباس از کشور را انجام دهد. حاج کاظم نهایتاً و با گذر از هفت خوان رستم همراه عباس سوار هواپیما میشود اما درست در لحظه تحویل سال قلب سرباز زخم خورده از حرکت ایستاده و سال بدون عباس تحویل میشود.