شماره ۱۶۴۹ | ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱ فروردين
صفحه را ببند
داغ‌های فرودین97

سلام علیکم. توی این صفحه‌ای که دارین می‌بینین، به مباحث داغ هر ماه نگاهی انداختیم. اگه جزو اون دسته از آدمایی هستین که خسته تشریف دارین (مثل آدمی که این صفحه رو جمع می‌کنه)، اینجوری می‌تونین راحت و سریع بفهمین توی این یه سالی که از عمرتون رفت، چی بر سر کشورتون گذشت. چهره‌های این ماه‌مون، خاله نسیم، ابراهیم تاتلیس، عادل فردوسی‌پور، مهران مدیری، حمید هیراد، شایان مصلح، پاول دورف، محمدعلی نجفی، فرشاد احمدزاده، ترلان پروانه، حامد بهداد و بهرام زند هستن. هر روز، چهره‌های یک ماه از این 97 رو براتون رو می‌کنیم. کنارمون باشین تا پُررو بشیم.

 تومُخی

خشم «خاله نسیم» در یوتیوب
آنهایی که عادت دارند اینفلوئنسرها را دنبال کنند، خاله نسیم را خوب می‌شناسند. اما عمرا فکرش را هم نمی‌کردند که یک تنه دل به دریا بزند و به جنگ یوتیوب و ساختمانش برود. او با حرکتِ استثنایی‌اش توانست سه زخمی بر جای بگذارد و به خبر اول بسیاری از خبرگزاری‌ها تبدیل شود. خاله نسیم البته با تفنگش قوزک پای کسی را که داشت فرار می‌کرد هم نشانه گرفت و این بخت برگشته را راهیِ بیمارستان کرد. نکته آموزشی:   «اگر ساختمان یوتیوب مورد حمله قرار گرفت و در آن‌جا بودید، اصلا فرار نکنید!» به گفته‌ پلیس کالیفرنیا، خاله نسیم بعد از این عملِ استثنایی، خودکشی کرد. او از یوتیوب انتقاد کرده بود که به بسیاری از کسانی که دلش می‌خواهد اجازه رشد می‌دهد، اما جلوی رشد او را گرفته.

وحشتناک‌انگیز

خس‌خسِ موشک «پاول» در ایران
زمزمه فیلتر تلگرام جدی‌تر از هروقت دیگری به گوش‌مان رسید. لحظه به لحظه و روز به روز چشم و دل‌مان به مسدودشدن این پیام‌رسانِ سریع و راحت عادت کرد. این نخستین باری نبود که قرار گذاشتند تا پیام‌رسانی را از ما برُبایند. حکایتِ ما و شبکه‌های اجتماعی‌ای که به آنها دل می‌بندیم، درست مثل رابطه‌های عاشقانه‌ای است که تا وابستگی پیش می‌آید، سر و کله یکی از بیرون پیدا می‌شود و می‌زند زیر همه چیز. ما نوروزمان را با خبرهای عجیبی و غریبِ فیلتر تلگرام گذراندیم و بیشتر از هروقت دیگری باورمان شد که باید به‌طور رسمی با این پیام‌رسان خداحافظی کنیم. البته همان‌طور که اشاره شد «به طور رسمی»! نُقل دیدوبازدیدهای عید 97 تلگرام و قهر و آشتی‌هایش بود. باور کنید اگر پاول دورف می‌دانست این‌قدر توی میهمانی‌های نوروزیِ ما نقش دارد، می‌آمد و سر چهارراه‌ها ماهی گلی می‌فروخت.
جعبه جادویی

هنرنمایی «تاتلیس» در سیما
در ایام نوروز، صداوسیمای متفاوت‌مان باز هم شگفتی آفرید. اصلا این سازمان یک لحظه هم دست از سر رسالتِ شگفتی آفرینی‌اش بر نمی‌دارد. آفرین. این بار اهالی صداوسیما سراغ ابراهیم تاتلیس، مشهورترین خواننده ترکیه رفتند و با همکاری سازمان ارزشیِ اوج مُهر غیرمجاز را از پیشانی این خواننده خوش سبیل برداشتند. سیروس مقدم کارگردان سریال «پایتخت» در این مورد گفت:   «اگر حمایت سازمان اوج نبود امکان نداشت اسمی از ابراهیم تاتلیس به میان بیاید.» محسن تنابنده هم توی اینستاگرامش پُست گذاشت و نوشت: «ابراهیم تاتلیس خواننده شهر ترکیه از خواننده‌های محبوب منه و دقیقا به دلیل همین دلبستگی از نام و صداش استفاده شد.» بیچاره آنها که عشق تاتلیس بودن‌شان را سال‌ها پنهان کردند. واقعا چقدر همه چیز توی این تلویزیون «ضربتی» قانونی یا غیرقانونی می‌شود. اصلا فکرش را می‌کردید روزی برسد که تاتلیس در قاب صداوسیمای خودمان (خودشان؟) راه پیدا کند؟! با این دست فرمان باید منتظر روزی باشیم که ابراهیم تاتلیس‌های مونث هم از توی همین جعبه جادوییِ وطنیِ خودمان قد علم کنند و برایمان دست تکان بدهند. آن وقت به بچه‌های‌مان چه داریم که بگوییم؟! ما چشم‌مان به جمال سبیل‌های تاتلیس روشن نشد، آن وقت شما به راحتی دارید با «سبیل کن» حال می‌کنید. ‌ای‌ای آی، آی.

موردداران

حماسه فرشاد و ترلان
بار دیگر حماسه، بار دیگر ترلان. این بار فرشاد احمدزاده به میدان آمد. طوری هم وارد شد که کار از تکذیب کردن و «ما نبودیم» و «شایعه است» گذشت! این بار صحبت از یک فیلم بود؛ فیلمی که در آن فرشاد و ترلان پروانه، شاد و شنگول درحال پایین آمدن از پله‌های یک کافه بودند. پخش این فیلم وقتی کنار صحبت‌های احمدزاده در برنامه ویژه نوروز قرار گرفت، ماجرا را جدی‌تر کرد. او در این برنامه از ازدواجش در‌سال 97 خبر داده بود. این خبر واکنش‌های زیادی را به دنبال داشت. دلیلش هم این بود که پیش از این زمزمه رابطه عاشقانه ترلان با سعید عزت اللهی در فضای مجازی پیچیده بود. البته برخی‌ها این فیلم را تازه ندانستند و گفتند که مال‌سال قبل و رابطه‌ای است که حالا به پایان رسیده است!

جنجال

سرقت در روز روشن؛
«شوخیه مگه؟»

حمید هیراد استارت حاشیه‌سازی‌هایش را زد. او فروردین سختی را گذراند. عالم و آدم به هیراد تاختند و نمونه‌های سرقت ادبی‌اش را منتشر کردند. پرواز همای با انتشار ویدیویی از اجرای هیراد نوشت: «خدا را شکر که بابک بیات‌ها و واروژان‌ها زنده نیستند تا این روزهاى ننگین را ببینند.» هیراد، خواننده قطعه «شوخیه مگه» در واکنش به انتقادها بیانیه داد و نوشت: «مایل بودم که در روزهای آغازین‌سال نو، به گونه‌ای دیگر با مشتاقان فرهنگ و هنر ایرانی‌مان صحبت کنم ولی حواشی پیش آمده در روزهای اخیر، مرا ناگزیر می‌کند تا به‌جای بهاریه، از دری دیگر چند جمله‌ای بگویم.... شاید قدمی به اشتباه رفته باشم یا کلامی به پختگی نگفته باشم، به گمانم فرصت اصلاح شیوه‌ها و ترمیم اشتباهات سهوی، همیشه فراهم است.» کمپین ترانه‌سراها علیه حمید هیراد و متهم کردن او به سرقت ادبی به ظاهر با عذرخواهی هیراد به پایان رسید، اما سعید بیابانکی فاش کرد که ترانه‌سراهای شاکی که ترانه‌های‌شان توسط هیراد خوانده شده بود، مبلغی را از هیراد دریافت کرده‌اند که بیابانکی اسم حق‌السکوت را رویش گذاشته بود. خلاصه این‌که هیراد فروردین سختی را پشت سر گذاشت. امید که در این فروردین حاشیه‌ای درست نکند. ان‌شاءالله.

قاب روی دیوار

خداحافظی با دوبلور شرلوک و ناوارو
بهرام زند دوبلور پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون ۱۸ فروردین از دنیا رفت. این دوبلور مطرح در فیلم‌های بسیاری به جای شخصیت‌های مختلف سخن گفته و سرپرستی گویندگان را در سریال‌هایی مثل «امام علی (ع)» و «مدار صفر درجه» و مدیریت دوبلاژ را در مجموعه‌های خارجی پرمخاطبی مثل «جنگجویان کوهستان»، «شرلوک هلمز» و «ناوارو» عهده‌دار بود. زند اعتقاد داشت  که «هنر در دوبله آنجاست که فرد از خود اثری می‌گذارد و مخاطبی بعد از سی‌سال از یک گوینده، فیلم یا شخصیت یاد می‌کند. به‌طور مثال در طی این سال‌ها مردم از ناوارو و شرلوک هلمز یاد کرده‌اند، زمانی که من وارد این حرفه شدم عاشق بودم و صرفا این مسأله بود که مرا در حوزه کارم نگه داشت، این عشق به تدریج پیدا می‌شود و هرچه شما جلوتر می‌روید، بیشتر می‌شود.»

منم هستم

«شایان» شاعر می‌شود
خبر رونمایی از کتاب بازیکن پرسپولیس خیلی‌ها را غافلگیر کرد. ماجرا وقتی شگفت‌انگیزتر شد که بسیاری برای تهیه این کتاب حاضر شدند و صف‌های طولانی تشکیل دادند. شایان مصلح که اول فصل به لیگ برتر و سرخ‌پوشان پیوسته بود، در کنار فوتبال به سرودن شعر هم علاقه دارد. کتاب شایان مصلح به نام «69» نخستین اثر چاپ شده از اوست. یکی از شعرهایش این‌طور شروع می‌شود: «من به آغوش تو گرفتارم، بازوان تو بند زندان است/ این غزل‌های عاشقانه من، حَبسیه‌های سَعدِ سَلمان است.»

قشنگ‌تر از پریا

تقطیع «عادل» در «دورهمی»
عادل فردوسی‌پور به‌عنوان گل سرسبد «دورهمی» در آخرین قسمت از این برنامه کنار مهران مدیری حاضر شد تا شاهد گفت‌وگویی جذاب باشیم. این گفت‌وگو همان‌طور که انتظارش می‌رفت، بامزه از آب درآمد. فردوسی‌پور و مدیری به راحتی می‌توانند با یک لبخندِ مستقیم به تماشاگران، داخل دل‌شان بروند و تا مدت‌ها همان جا بمانند. ما توی تلویزیون‌مان از این قاب‌ها کم داریم؛ قاب‌های بی‌نظیری که چهره‌هایش در قلب‌های مردم جا خوش کرده باشند و حُکم‌های صداوسیمایی نتوانند خدشه‌ای بر اعتبار و مقبولیت‌شان وارد کنند. مهران مدیری در این برنامه سوال‌هایش را با نحوه اجرای عادل آغاز کرد و از این گفت که در اجرا خیلی راحت است و همه کار می‌کند. عادل در پاسخ خاطره‌ای تعریف کرد از زمانی که کارشناس برنامه مشغول صحبت بوده و او از صدابردار خواسته میکروفنش را ببندد و از استودیو خارج شده و به پورمحمدی زنگ زده و وقت بیشتری برای برنامه‌اش خواسته. مجری برنامه نود همچنین در پاسخ به مشهورترین سوال «دورهمی» یعنی «عاشق شدی؟» گفت: «بله و هستم. عشق به زندگی آدم جهت و معنا می‌دهد و یک اتفاق خیلی طبیعی است.» ملاقات تودل‌بُروها حاشیه‌هایی هم به همراه داشت. در بخشی از گفت‌وگوی عادل و مهران اتفاق عجیبی افتاد:   صحبت‌های فردوسی‌پور به صورت واضح تقطیع شد؛ آن هم زمانی که داشت از ورود زنان به ورزشگاه می‌گفت. به‌طوری که پس ازجمله «اینجا خانم‌ها آقایان کنار هم نشستند چقدر خوب و صمیمی هستند مثل سینما»... به یک باره مکثی پیش آمد و بعد این جمله پخش شد که «الان واقعا جو ورزشگاه مناسب نیست یک چیزهایی می‌گویند.» این تقطیع‌ها به شکلی انجام شد، که انگار عادل فضای ورزشگاه‌ها را مناسب حضور زنان نمی‌داند! صداوسیما بی‌رحم‌تر از چیزی است که فکرش را می‌کنید؛ این سازمان به کارمندانِ خودش هم رحم نمی‌کند!

دوئل

پس فردین و بهروز وثوقی چی؟!
حامد بهداد صریح است و حرف‌هایش را راحت می‌زند. او خطاب به عزت الله انتظامی گفت:  «شما در دوره‌ای لقب «آقای بازیگر» را گرفتید که فردین و بهروز وثوقی ممنوع‌الکار بودند، اصلاً قبول نیست، نامردیه.» این صحبت‌های بهداد واکنش‌های زیادی در پی داشت. مثلا پرویز پرستویی گفت: «حامد بهداد و بنده در جایگاهی نیستیم که برای استاد انتظامی تعیین تکلیف کنیم.» داریوش ارجمند هم وارد شد و حمله تندی به بهداد کرد: «این بزرگتری‌ها به ایشان نمی‌آید بگذارد اول سبیلش در بیاید، ریشش در بیاید و چهار تا لاخ سفید به موهایش بنشیند بعد از این اظهارنظرها بکند. این آقای بهداد از همان اول که به سینما آمد با جنجال و این‌که من مارلون براندو هستم و خیلی بازیگر خوبی‌ام و این حرف‌ها، خواست جلب توجه کند و چند تا روزنامه‌ مبتذل هم لی‌لی به لالایش گذاشتند و او را بالا بردند تا حدّی که حالا بیاید حرف‌های این شکلی بزند.»

 


تعداد بازدید :  268