خداداد عزیزی: «تجربه اجرا تجربه سختی است. من زمانهای زیادی به تلویزیون رفتم و مقابل دوربین صحبت کردم اما وقتی به عنوان میهمان در برنامهای نیستی، کار سختتر میشود. به هر حال من تلاش خودم در بحث اجرا را انجام دادم و امیدوارم برگزارکنندهها و مردم از نحوه اجرای من راضی بوده باشند. دیگر اگر قرار باشد در چهل و هفت سالگی تپق بزنم که نمیشود؛ این همه سال در تلویزیون حضور یافتهام و الان هم سعی میکنم راحت باشم. با این حال مردم به من محبت دارند و آنهایی که در مسابقه نیز شرکت میکنند واقعا لطفشان را نشان دادهاند. »
ساموئل اتوئو: «وقتی در بارسا نیمکتنشین شدم به گواردیولا گفتم از من عذرخواهی خواهی کرد؛ زیرا این من هستم که پیروزیهای بارسا را رقم میزنم، نه مسی. شرایط در آن زمان اینطور بود. مسی بعد از من به بارسا آمد. میتوانید از ژاوی، اینیستا و بقیه بپرسید. آن دوره، دوره من بود. این من بودم که پیروزیهای بارسا را رقم زدم و پپ از من عذرخواهی کرد. بعدها وکیلم به من گفت که باشگاه من را برای فروش در بازار گذاشت. من گفتم واقعا؟ او گفت بله، به درخواست گواردیولا.»
اسحاق خانزادی: «به خاطر دارم یاسر عرفات به ایران سفر کرد و از ما خواستند که فیلمی از سفر وی آماده کنیم، هرجا که عرفات میرفت، ما نیز کنار وی بودیم، تا اینکه در بازدید وی از بهشت زهرا(س)، باران بسیاری میآمد و تعداد زیادی از افراد وی را همراهی میکردند. به یاد دارم که یکی از محافظان عرفات با تفنگ به سر من ضربه زد و من روی زمین افتادم و نزدیک به یک ساعت بیهوش شدم، وقتی که به هوش آمدم، دیدم همه رفتهاند، همانجا بود که تصمیم گرفتم دیگر فعالیت خبری انجام ندهم!»
تورج شعبانخانی: «در دهه 70، هنرمندان کم سنوسال و باتجربهها و کاربلدها با دل و جان پای موسیقی پاپ ایستادند و برای رسیدن به اهدافشان از زندگیشان مایه گذاشتند. بسیاری از آنها زن و بچه داشتند و درگیر مسائلی چون کرایه خانه و قسط و قرض بودند، با این حال پای موسیقی پاپ ماندند و قناعت کردند.»