آنهایی که لندن را از نزدیک دیدهاند، متفقالقول معتقدند پایتخت انگلستان متنوعترین شهر جهان به لحاظ حضور نژادها، مذاهب و ملیتهای مختلف است، به نحوی که بریتانیاییهای اصیل در این شهر به نوعی در اقلیت قرار دارند. شاید درست به دلیل همین موقعیت «جهان وطنی» است که در همهپرسی سال 2016 اهالی لندن برخلاف دیگر مناطق انگلستان به «برکسیت» یا انفکاک بریتانیا از اتحادیه اروپا رأی منفی دادند، هرچند لندنیها نهایتا نتوانستند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را به تاخیر انداخته یا ملغی کنند.
برکسیت در دستانداز قانون
امروز و با گذشت 33 ماه از برگزاری این همهپرسی، هنوز سازوکارهای خروج انگلستان از اتحادیه اروپا عملی نشده و ترزا می، نخستوزیر این کشور که با هدف آماده کردن مقدمات این خروج بزرگ جای دیوید کامرون را در دولت گرفت، هنوز نتوانسته است «برکسیت» را به سر منزل مقصود برساند. آنهایی که از بیرون به ماجرا نگاه میکنند، شاید تا حدود زیادی متوجه گرفتوگیرهای قانونی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا نشوند. شاید برای درک این موانع قانونی لازم باشد نگاهی به شرایط حضور بریتانیا در این اتحادیه بیندازیم. سابقه حضور انگلستان در اتحادیه اروپا به سال 1973میلادی برمیگردد. جالب است بدانید ژنرال دوگل، رئیسجمهوری فرانسه آن زمان چند بار تقاضای لندن برای عضویت در اتحادیه را به دلیل تاثیرپذیری نهچندان نرمال انگلستان از آمریکا وتو کرده بود،. اما نهایتا عضویت بریتانیا در این اتحادیه اتفاق افتاد هرچند که اخلاق خاص انگلیسیها و کنارهگیری آنها از برخی تصمیمات جمعی ازجمله انتشار پول واحد اروپایی باعث شد انگلستان همواره در نقش تافتهای جدا بافته به نقشآفرینی در اتحادیه اروپا بپردازد.
اروپا و ساز مخالف بریتانیا
به باور برخی انگلستان در اعوان پیوستن به اتحادیه اروپا حضور در بازار کشورهایی چون آلمان، فرانسه و ایتالیا را هدف قرار داده بود و به قولی لندن فقط روی سود حضور در اتحادیه و نه هزینههایش حساب میکرد. درواقع انگلستان طی این سالها همواره خواستار استفاده از مواهب این اتحادیه به شرط حفظ استقلال تام و تمام خود بوده و دقیقا بر همین اساس در مهمترین تصمیمات اروپایی همچون نظام واحد پولی اروپا و همچنین پیمان شینگن نقش ساز مخالف را ایفا کرد. این میان شاید بتوان گفت شرایط سفت و سخت اروپاییها برای خروج کشورها از اتحادیه با توجه به همین بازیهای سیاسی لندن تهیه و تدوین شده باشد. درواقع انگلستان از همان ابتدا نیز وصلهای ناجور برای اتحادیه اروپا به شمار میرفت و کشورهای اروپایی تنها به خاطر نمایش وجهی از اتحاد و یگانگی به دو ابرقدرت وقت یعنی آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، زیر بار همه تکرویها و نواهای مختلفی که از لندن به گوش میرسید، رفتند. امروز اما انگلستان در آخرین مخالفخوانی خواهان خروج از اتحادیه اروپاست و البته که آلمان، فرانسه، ایتالیا و دیگر کشورهای موثر این اتحادیه شاید بدشان نیاید هزینه این خروج را برای لندن تا جایی که ممکن است افزایش دهند؛ حداقل محض تلافی همه دردسرآفرینیهای 4 دهه گذشته انگلستان در این اتحادیه!