شماره ۱۶۸۸ | ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت
صفحه را ببند
نمایش بولتون و آبراهام لینکلن

اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به خلیج فارس و به دنبال آن لفاظی‌های جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا مبنی بر پیام ‏هشدارآمیز این اعزام برای ایران، بار دیگر خاورمیانه را در کانون توجهات جهانی قرار داد. این میان جان بولتون با بیانیه ‏خود به نحوی قصد القای این مطلب را داشت که آبراهام لینکلن اختصاصا و به قصد کنترل ایران عازم خلیج فارس شده است. ‏این در حالی است که خلیج فارس از خیلی سال‌ پیش و به لطف بی‌تدبیری سران کشورهای حاشیه‌جنوبی آن در فراخواندن ‏نیروهای نظامی بیگانه به منطقه، پذیرای این مهمانان ناخوانده یعنی ناوهای هواپیمابر آمریکایی است. در واقع گذر آبراهام ‏لینکلن از تنگه هرمز در ادامه ماموریت‌های دوره‌ای ناوگان ایالات متحده در سراسر دنیا از جمله منطقه خاورمیانه است و ‏استفاده سیاسی بولتون از این اقدام روتین، سراسیمگی او در استفاده از دم‌دستی‌ترین چیزها برای پیشبرد جنگ تبلیغاتی علیه ‏ایران را آشکار می‌کند.  ‏
پرهزینه‌ترین جنگ افزار دنیا ‏
زمانی در دنیا مسلح بودن به ناوهای هواپیمابر نشانه چیرگی و قدرت نظامی منکوب کننده بود. این تفکر خصوصا بعد از ‏پایان جنگ جهانی دوم و تقسیم دنیا به دو بلوک شرق و غرب جای خود را در دکترین نظامی کشورها باز کرد، اما به دلیل ‏هزینه‌های سرسام‌آور این جنگ‌افزار، اکثر قدرت‌های جهانی از تولید انبوه آن بازماندند و تنها ایالات متحده توانست ناوگان ‏ناو‌های هواپیمابر خود را تا حدی مطلوب توسعه دهد. هم اکنون 20 ناو هواپیمابر فعال در دنیا وجود دارد که از این تعداد 11 ‏فروند متعلق به آمریکا، 2 فروند متعلق به ایتالیا، و یک فروند متعلق به هر یک از کشورهای چین، فرانسه، هند، روسیه، ‏اسپانیا، تایلند و انگلستان است. در واقع توسعه ناوگان ناوهای هواپیمابر برای کشورهای دنیا به معنی تخصیص یک بودجه ‏هنگفت اضافی و صرفه‌جویی در دیگر بخش‌هاست، اما اگر تصور کنیم بی‌علاقگی قدرت‌هایی چون روسیه، فرانسه و ‏انگلستان به توسعه این ناوگان تنها به دلیل مسائل اقتصادی است به بیراهه رفته‌ایم. ‏
استراتژی نظامی یا حرکت تبلیغاتی
ناوهای هواپیمابر به دلایل گوناگون دیگر گزینه تعیین‌کننده‌ای در معادلات نظامی دنیا به حساب نمی‌آیند. به طور مثال ‏حضور دوره‌ای ناوهای هواپیمابر آمریکایی در همین خلیج فارس آن هم با وجود پایگاه‌های نظامی واشینگتن در کشورهایی ‏چون عربستان، قطر، بحرین، کویت و... بیشتر یک پُز نظامی به نظر می‌رسد تا حرکتی استراتژیک! در حقیقت وظیفه این ‏روزهای ناوهای هواپیمابری چون آبراهام لینکلن، نیمیتز، انترپرایز، و... به رخ کشیدن قدرت ماشین جنگی ایالات متحده ‏است آن هم به قیمت تحمیل هزینه‌ای سنگین به مالیات دهنده‌های آمریکایی! پنتاگون در بدترین حالت ممکن 3 برابر ظرفیت ‏آبراهام لینکلن، هواپیمای جنگده و بمب‌افکن در پایگاه‌های مختلف خود در حاشیه خلیج فارس دارد، اما باز اقدام به فرستادن ‏این ناوهواپیمابر به منطقه می‌کند. چرا؟ چون به برد تبلیغاتی این کار بیش از کارایی آبراهام لینکلن احتیاج دارد، کما این که ‏شوی جان بولتون نیز آن را بیش از پیش در کانون توجهات قرار داده است. این تنها یک جنگ روانی و تبلیغاتی است و عدم ‏موضع‌گیری مقامات ایرانی در برابر آن نشان می‌دهد دست آمریکایی‌ها این بار نیز خیلی زود خوانده شده است.     ‏

 


تعداد بازدید :  437