شماره ۱۶۸۹ | ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۹ ارديبهشت
صفحه را ببند
گفت و گوی «شهروند» با گرافیتی کار شهرمناره‌ها
«اَکوان»؛ دیوی که در دیوارهای اصفهان زندگی می‌کند
گرافیتی دید دیگه‌ای بهم داد؛ این دید بهم گفت چیزای بی‌ارزش میتونن خیلی با ارزش باشن

امیر‌ هاتفی‌نیا روزنامه‌نگار

برای منِ عشقِ گرافیتی، اصفهان با سی‌و‌سه‌پل، نقش‌جهان، پل‌خواجو و البته گرافیتی‌کارانی مثل «اکوان» تداعی می‌شود. آنها در فضای کلاسیکِ شهر، حرف‌های تازه خود را می‌زنند و با حضورشان جولان بیلبوردهای غول‌پیکرِ تبلیغاتی را کمرنگ می‌کنند. «اکوان» از پُرکارترین گرافیتی‌کارهای اصفهان است؛ 5سالی می‌شود که دست‌ به ‌اسپری شده است. او پیش از این نقاشی می‌کرده و وقتی که با گرافیتی آشنا می‌شود، آن را دنبال می‌کند و حالا استریت‌آرت بخش مهمی از زندگی‌اش است؛ زندگی‌ای که آدرنالینِ بالایی دارد و هم‌زمان با عشق و ترس همراه است.
     
  چه ‌کسی برای بار اول گرافیتی در اصفهانو شروع کرد؟
نمی‌دونم.
  مردم اصفهان چه برخوردی با گرافیتی دارن؟
اونها دید سنتی دارن. می‌تونم بگم که خیلی ناآشنان با گرافیتی هنوز. خیلی سخت با اینجور هنرها ارتباط میگیرن.
  چقدر سخت؟ یعنی مثلا تا حالا پیش اومده که حین انجام کار بیان و گیر بدن یا حرفی بزنن؟
خیلی پیش اومده.
  چی گفتن دقیقا؟
بیشتر گوشی‌شون رو درآوردن و گفتن که «وایسین تا پلیس بیاد»؛ یا «برای چی این کارو می‌کنین؟»
  موقع انجام کار با نیروهای مرتبط درگیری‌ای داشتی؟
داشتم. اما مشکلی پیش نیومد برام و فقط جنبه ترسوندن از این کارو داشت، چون سنم کم بود.
  گرافیتی اصفهان نسبت به گرافیتی بقیه‌ شهرهای ایران چه ویژگی‌هایی داره؟
گرافیتی اصفهان نسبت به شهرهای دیگه وسعتش کمتره. افرادی که فعال هستن هم کمترن. دلایل زیادی هم میتونه داشته باشه.
  مثلا چه‌ دلایلی؟
مثلا سنتی‌بودن بافت خودِ شهر. بیشتر کسایی که میخوان وارد این کار بشن هیچی نشده میرن تو حاشیه.
  الان گرافیتی اصفهان چه جایگاهی در گرافیتی کشور داره؟
گرافیتی اصفهان به نظر من در مراحل اولیه خودشه.
  چند گرافیتی‌کارِ فعال اونجا کار می‌کنن؟
از گرافیتی کارای اصفهان «میکی»، «فرجام»، «میخ»، «جغد» و «تلخک» رو می‌شناسم. شاید باشن کسای دیگه ولی من که چیزی ندیدم. «میکی» و «میخ» دیگه کار نمی‌کنن، اما خیلی فعال و مفید بودن. «ونگوک» هم هست راستی، همین‌طور «رسام».
  گرافیتی‌کارها پاتوق خاصی در اصفهان دارن؟ معمولا کجاها کار می‌کنن؟
پاتوق خاصی نداریم، ولی معمولا زیر پل‌ها کار می‌کنیم همه. اما اگه جایی باشه، به هم دیگه میگیم.
  در مناطق پرتردد چی؟ اونجاها کاری اجرا کردین؟
بله.
  تا حالا شده یکی از اهالی اونجا ازت بخواد که برای کارزدن کمکش کنی؟
مثلا چه جوری؟
  مثلا علاقه نشون بدن و بخوان که راهنمایی‌شون کنی.
تا اونجایی که در توانم باشه آره.
راستی «اکوان»؛ تو کارِت رو از کِی شروع کردی؟ چطور شد اصلا؟
کارم رو از 6،5‌سال پیش شروع کردم. من نقاشی می‌کردم قبل از این کار و علاقه شدیدی به هنر دارم.وقتی با گرافیتی آشنا شدم، رفتم دنبالش و جزیی از زندگیم شد.
  «جزیی از زندگیم» یعنی چقدر؟ اصلا تعریفت از گرافیتی چیه؟ هنر؟ کار؟ عشق؟
نمیشه گفت یکی از این گزینه‌هاس. همشونه از دید من.
  برخورد خانواده و دوستات چی بود؟ کسی سد راهت شد؟
کسی سد راهم نشد. برخورد آشناهام هم مثل خودم بود و علاقه‌مند شدن.
  نگفتن «چرا خیابون؟» نگفتن مثل بقیه گالری بزن؟
چرا. ولی وقتی که بهشون اطلاعات کافی دادم، متوجه داستان شدن.
  همه‌ سبک‌های گرافیتی رو تجربه کردی؟ به سبک خاصی علاقه‌مندی؟
من سبک‌های مختلفی رو امتحان کردم. استنسیل، پیست‌اپ و... اما در آخر دیدم علاقم بیشتر به کاراکتر کشیدنه و «اکوان» شدم.
  دیو؟ چطور شد که انتخابش کردی؟
می‌خواستم یک شخصیت ایرانی از شاهنامه باشه. دیوبودنش هم دلیل خاصی نداره. بیشتر دلیلش این بود که وارونه کاره و یه جور شخصیت آنارشیست‌وار داره.
  گرافیتی چه چیزهایی برات آورد؟ چه چیزهایی رو باعث شد از دست بدی؟
گرافیتی دید دیگه‌ای بهم داد توی همه چیز؛ نوع تفکرم، دغدغه‌هام، حتی مدل زندگیم. چیزی رو ازم نگرفته. شاید لذت چیزایی که قبلا بهم حال می‌داد، چون حسی رو که موقع گرافیتی‌زدن دارم، هیچ چیز بهم نمیده.
  این دید، به تو چی میگه؟ این حس، چه ‌جور حسیه؟
این دید بهم گفت به اطرافم دقت کنم و چیزای بی‌ارزش میتونن خیلی باارزش باشن. اون حسم ترکیبی از آدرنالین و ترس و عشقه که خیلی اعتیادآوره!
  تو جزو گروهی هستی که گرافیتی رو زیرمجموعه هیپ‌هاپ می‌دونی؟
بله. من گرافیتی رو زیرمجموعه هیپ‌هاپ می‌دونم.
  به بقیه عناصرش هم علاقه‌مندی؟
بله. حتی انجامشون میدم.
  تا حالا واکنشی از مردم گرفتی که توی ذهنت بمونه؟
واکنش مردم این‌جا اینه که  میخوان سر از کار همه چیز دربیارن.
  مگه بده که سردربیارن؟
نه، تا وقتی که فکر کنن شیطان‌پرستی یا شعار نوشتی. یا سعی کنن پای پلیس رو بیارن توی کار.
  گرافیتی‌کارها در اصفهان چه چالشی با شهرداری دارن؟ معمولا کارها چقدر دووم میارن؟
کارا این‌جا عمر زیادی دارن نسبت به تهران و جاهای دیگه. شهرداری‌ام پاک میکنه آخرش اما دیر به دیر.
  خب تو از قدیمی‌ترین کارِت که مونده خبر داری؟
اولین کارم با اسم «اکوان» هنوز هست و دست نخورده.
  مال چندوقت پیشه؟
سال 2015.
  تا حالا به ارایه‌ قانونیِ گرافیتی فکر کردی؟
به ارایه قانونی گرافیتی فکر کردم اما این کارو نمی‌کنم و نکردم، چون دلم میخواد برای خودم کار کنم و افکار خودم توی کارهام باشه و این با قانونای این جا سازگار نیست.
  هیچ‌وقت برات پیش اومده که نمایشگاه وسوسه‌ت کنه؟
آره. نگاه من نسبت به نمایشگاه بد نیست ولی تا الان نمایشگاه نذاشتم.
  تمایل داری درمورد مسابقه‌ WRITE & RIDE که توش اول شدی، چیزی بگی؟
اون مسابقه برای من یه حُکم رقابت نداشت. انتظارم نداشتم که اول بشم، اما واقعا تجربه لذت‌بخشی بود واسم که کنار بهترینا بودم.
  اون روز بچه‌های کاردرستی مثل خودت حضور داشتن. به ‌نظرت چه ویژگی‌‌ای باعث شد اول بشی؟
نمی‌دونم واقعا.
  گویا اخیرا همه‌ کارهای خیابان آمادگاه اصفهان پاک شده. این منطقه حُکم اکباتان در تهران رو داره؟
آمادگاه مثل اکباتان نیست، اما میشه چنتایی کار اونجا پیدا کرد. منظورم از «کار» ترواپ، استنسیل و ایناس. اما شدید حساس‌ شدن که مارو پیدا کنن.
  ببین حال می‌کنی با سوالِ اینجوری که اسم گرافیتی‌کارهارو بیارم و تو یه کلمه درباره‌شون بگی؟
ردیفه.
  الون؟
اسطوره.
  بلک‌هند؟
پرسروصدا.
  نفیر؟
شابلون.
  تجسم؟
با دل و جرأت.
  مسترمن؟
کار درست.
  خاموش؟
اگزیت.
  اگزیت؟
تهران.
  آدا؟
خلاق.
  آیسی‌سوت؟
جهانی.
  میرزا حمید؟
قصه‌گو.
  میخ؟
جنجالی اما کوتاه.
  اکوان؟
رستم.


تعداد بازدید :  1041