شماره ۱۶۹۰ | ۱۳۹۸ شنبه ۲۱ ارديبهشت
صفحه را ببند
پشت شمشادا

کسی از یوزهای ایرانی
خبر ندارد!  |احمدرضا کاظمی|  همان‌طور که می‌دانید برخلاف «پلنگ ایرانی» که روزبه‌روز در اینستاگرام شاهد رشد جمعیت و تکثیر لحظه‌ای آنها هستیم، «پوزپلنگ ایرانی» خیلی وقت است که در خطر انقراض قرار گرفته. طبق آخرین خبری که بنده داشتم، تنها دو یوز ماده دیگر در کشور داریم. حال این سوال مطرح می‌شود که پس چگونه از انقراض این گونه نادر جانوری جلوگیری کنیم؟ بنده در ادامه راهکارهایی علمی - ‌تخصصی ارایه کرده‌ام که امیدوارم برسد به دست ریاست محترم سازمان محیط زیست!

1- کار فرهنگی: طبق آخرین اطلاعاتی که به دست بنده رسیده، از همان دوتا یوز ماده‌ای هم که در ایران باقی مانده‌اند، یکی‌شان می‌خواهد ادامه تحصیل بدهد و فعلا قصد ازدواج ندارد و یکی دیگرشان هم دارد کارهایش را می‌کند که برود خارج! ما اگر می‌خواهیم این دوستان را ترغیب به ازدواج کنیم، لازم است کار فرهنگی بکنیم! مثلا برایشان جلسات سخنرانی بگذاریم، سی‌دی‌های آموزشی این اساتیدی که می‌آیند صداوسیما را برایشان پخش کنیم یا حتی اسپانسر پیدا کنیم بدهیم آقای «سیروس مقدم» که سابقه ساخت سریال‌های تاثیرگذاری مثل «فاصله‌ها»، «دلنوازان» و «آوای باران» را دارد، یک سریال فرهنگساز هم در مورد یوزپلنگ ایرانی تهیه کند؛ مثلا به اسم «آوای یوز» یا «یوزِ تنها» و در آن به سرنوشت تلخ و شوم یوزهایی که عذب مانده‌اند، اشاره کند!
2. افزایش وام ازدواج: حالا آمدیم و ما توانستیم بله را از زبان یوز ماده بگیریم، در مرحله بعد ما باید شرایط ازدواج و تشکیل خانواده را برای یوزهای نر هم فراهم کنیم. به هرحال گرفتن یک مراسم آبرومند عقد و عروسی کلی خرج دارد، به‌خصوص برای اینها که نمونه نادر هستند و زیر ذره‌بینِ مردم قرار دارند و پس‌فردا اگر کوبیده شام عروسی‌شان یخ باشد، کلی حرف پشت‌شان زده می‌شود! در این راستا باید مسئولان محترم کف وام ازدواج یوزهای عزیز را مبلغ 50‌میلیون در نظر بگیرند.

3- حمایت مالی و معنوی: حالا دست این دوتا یوز عاشق را که گذاشتیم توی دست هم، تازه باید تشویق‌شان کنیم به فرزندآوری! همین‌جوری خشک و خالی که فایده ندارد. اصلا هدف ما از ازدواج آنها این بوده که نسل‌شان به فنا نرود نه این‌که تنها نباشند! اما خب، باید این را هم در نظر گرفت که اینها چها روز دیگر باید خرج بچه بدهند، برای نی‌نی‌یوزشان سیسمونی و پوشک بخرند، بفرستندش مدرسه و‌ هزار خرج دیگر! توله‌یوزشان اگر پس‌فردا از پدرمادرش پلی‌استیشن و موبایل خواست و به آنها گفت: «اگه نمی‌تونستین خرجمو بدید، چرا منو به دنیا آوردید؟» چی بگویند؟ نمی‌شود جواب بدهند که «عزیزم می‌خواستیم منقرض نشیم!» بعد هم بچه‌یوز را بفرستند توی جنگل قاطی یک مشت گرگ و روباه دستفروشی کند! در این راستا هم باید کار فرهنگی کرد؛ مثلا بسپاریم شهرداری تو شهر برایشان بنر «با یه یوزپلنگ بهار نمیشه» نصب کند، هم آنها را از نظر اقتصادی با طرح‌هایی مثل پرداخت یارانه یا اهدای یک‌میلیون تومان به ازای هر نوزاد یوز، تشویق کنیم!


تعداد بازدید :  445