چنین سلسلهای از انتقادات و هجمهها البته بیسابقه نیست و اهالی رسانه و سیاست با آن آشنا هستند، اما اینکه در روزهای ملتهب میان ایران و آمریکا، چرا باید نوک پیکان یک جناح به سوی یک نشریه و بعد به سوی جمعی از فعالان سیاسی گرفته شود، پاسخ سرراستی ندارد. این اختلافها اگر تنها در فضای مجازی اتفاق میافتاد، میشد آن را به اختلاف سلیقه تعبیر کرد، اما حالا که یک نشریه همزمان با اعتراضات عدهای از اصولگرایان بسته شده و در روز بعد چند رسانه همزمان جلد آن نشریه را بهعنوان تیتر و عکس اصلی برگزیدهاند و در جایی دیگر برای عدهای از سیاستورزان دوسیهای فراهم آمده، تصور اینکه همه چیز از اختلاف سلیقه ناشی میشود، سخت است. ماجرا هم از شماره آخر مجله صدا شروع شد. نشریهای که در ماههای اخیر کمتر مطلب حاشیهداری از آن مورد توجه قرار گرفته بود. جلد این شماره صدا اما به موضوع این روزها پرداخته بود «دوراهی جنگ و صلح». با دیدگاههایی از سیاستمداران که اغلب از مصایب جنگ گفته بودند و راههایی دیپلماتیک که با آن میشود از منازعه دوری کرد. اینکه چرا چنین موضعی از نظر عدهای غیرقابل قبول و حتی خائنانه رسیده، چندان مشخص نیست. عدهای که میگفتند اصلا بحث جنگ و درگیری مطرح نیست و اوضاع بسیار آرام است و طرح چنین مباحثی برای کشاندن ایران به میز مذاکره است. تصمیمی که شایسته نمیدانستند. چرا؟ شاید برای اینکه رفتن به سمت درگیری را نباید به زبان آورد، تا زودتر اتفاق بیفتد! پیش از توقیف مجله صدا یک خبرگزاری درباره آن نوشته بود: «هفتهنامه صدا در جدیدترین شماره خود که امروز منتشر شده، تیتر جلد خود را «دوراهی جنگ و صلح» انتخاب کرده است. روزنامه سازندگی نیز سرمقاله خود را به «وضعیت نه جنگ نه صلح» به قلم احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب سازندگی ایران اختصاص داده است. هفتهنامه صدا به تحلیل اقدام ایران پرداخته و این سوال را مطرح کرده است که «میانهروها شکست خوردند یا بار دیگر ایران را از جنگ نجات میدهند؟» دوگانه صلح و جنگی که اکنون از سوی اصلاحطلبان مطرح میشود، اقدام تازهای نیست. اصلاحطلبان با گفتهها و نوشتههای خود توانستند بالاخره ایران را به سوی مذاکره با آمریکا و برجام سوق دهند که نتیجه آن این شد که آمریکا از برجام خارج شد و دستاوردی هم برای ایران نداشت... بدونشک اگر اصلاحطلبان به تکمیل راهبرد دشمنان نپردازند، آمریکا نه اقدام به جنگ خواهد کرد و نه موفق خواهد شد با ایران مذاکره کند. .. در حالی که آمریکا طی پیام رسمی به ایران تاکید کرده است که تحت هیچ شرایطی برنامهای برای درگیری نظامی با ایران ندارند، اما برخی در داخل تلاش دارند وضع «جنگ یا صلح» را برای مردم ترسیم کنند، تا در این دوراهی، جمهوری اسلامی ایران را به خواسته مقامات آمریکایی یعنی مذاکره نزدیک سازند.» این اعتراضات به صدا که در فضای مجازی بازتاب زیادی داشت، به کمترین زمان نیاز داشت تا به توقف انتشار مجله بینجامد. روز گذشته چند روزنامه از این توقیف ابراز شادمانی کرده و حتی جلد صدا را نشان داده و از هشتگ #صدای_ترامپ برای تعریف آن استفاده کرده بودند. اما از همه قابل توجهتر نشریه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد بود. نشریهای که اگرچه گرایشهای سیاسی آن بر کسی پوشیده نیست، اما این بار با استفاده از گرافیک و رسم شکل خواسته بود نشان دهد که اصلاحطلبان در نقشه ترسیمی آمریکا بازی میکنند و با ایجاد ترس سعی دارند ایران را به عقبنشینی وادار کنند. در مورد این جلد و تحلیل محمد قوچانی، سردبیر روزنامه سازندگی و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی یادداشتی در صفحه اینستاگرام منتشر کرد که در بخشهایی از آن آمده بود: «...شما مدعیان فرهیختگی البته شاید فرق اوباما و ترامپ را نفهمید یا خود را به تجاهل بزنید، اما ما عوامالناس و مردم کوچه و خیابان میدانیم که گرچه حریف، حریف است و دل هیچ آمریکایی برای ایرانی نمیسوزد، اما میتوان میان دشمن اختلافافکنی کرد. همان کاری که دشمن علیه ایران میکند و از گلوی شما مخالفان واقعی امپریالیسم آمریکا را به بازی در زمین ترامپ متهم میکند... »
او در ادامه نوشته:«شاید ترامپ بدترین طرف مذاکره با ایران باشد و الان زمان مذاکره با این قلدر نباشد، اما این آشی است که شما پختید و اکنون بر سر دولت و حتی برجامی که اصلاحطلب و اصولگرای معتدل مدافعش بودند و تایید رهبری را داشت، فریاد میزنید...»
این دعوای سیاسی احتمالا به این زودیها خاتمه نخواهد یافت و اگر عقلای جریان منازعهطلب نهیبی به رسانههای همسو نزنند، میتواند هزینههای بیشتری دربرداشته باشد. اینکه چرا در زمانه مقابله با آمریکا عدهای به خودیها میتازند تا جبهه داخلی را تضعیف کنند و اینکه چه منفعت و مصلحتی در تند کردن فضا و مواجهه مدافعان انقلاب میبینند و پشت پرده چه میگذرد، روشن نیست. اما ناظران منصف با این پرسش جدی مواجهند که جز حامیان ترامپ و علاقهمندان جنگ چه کسی باید از گفتمان «صلح» برآشفته شود؟