سیاوش باقی| پرسپولیس قهرمان لیگ برتر ایران شده و طبیعی است در چنین بزنگاههایی تضاد طرفداران تیمهای رقیب بیشتر نمایان شود و این رقابت و دشمنی خود را به صورت طنز و کنایه و کرکری نشان میدهد. هواداران تیم قهرمان میخواهند شادمانیشان را بروز بدهند و جشن بگیرند و هواداران تیمهای بازمانده از جام هم به شکل دیگری میخواهند خشم و ناراحتی خود را نشان دهند. در بعضی از کشورها حتی درگیری و زدوخورد در زمان جشنهای قهرمانی هم دیده میشود و فوتبال با این فضا غریبه نیست. اتفاقی که خوشبختانه در شب جمعه گذشته شاهدش نبودیم. اما آنچه در فضای مجازی و متناسب با آن در سطح جامعه دیده میشود، نوعی ابراز کینه و در عین حال بیان ناباوری و بیاعتقادی به مقامی است که پرسپولیس در لیگ ایران کسب کرده است. استقلالیها، سپاهانیها و حتی تراکتوریها ابایی ندارند از اینکه قهرمانی پرسپولیس را به عوامل بیرون از میدان نسبت بدهند و آن را زیر سوال ببرند. تیم حکومتی، وزیر پرسپولیسی و عباراتی از این دست برای طرف مغلوب به سادگی میتواند ناکامی را توضیح بدهد و بیاینکه دلایل مشخصی برای اثبات آن لازم باشد، دستاویزی است تا از دلایل پشتپرده سرنوشت حکایت کند و بر دلهای سوخته مرهمی بگذارد. اگرچه که در چنین مواقعی پیداکردن بهانهها و شواهد سخت نیست. از به ثمر رسیدن یک گل مشکوک به آفساید در جم تا قبول نشدن یک گل درست در آبادان، همه میتوانند شهادت بدهند که حکومت به دنبال قهرمانکردن تیمی نظر کرده بوده است. این همه تردید و بیاعتمادی اگر تنها به فوتبال خلاصه میشد، قابل چشمپوشی بود، اما وقتی ردپای چنین سوءتفاهمی را در تمام عرصهها میبینیم، باید به خاطر این همه فاصله و شکاف احساس نگرانی کرد.
برای نشان دادن اینکه مردم چقدر نسبت به یکدیگر و ادبیات رسمی و آنچه دولت و حکومت میپندارند، سوءظن دارند، نیازی به تحقیق طولانی نیست و مثالها دمدستاند.
وقتی اتفاقی مثل سهمیهبندی بنزین، شایعهای -احتمالا همراه با سوءنیت- که سریعا تکذیب میشود، میتواند مردم را ساعتها و روزها در صف بنزین نگه دارد، یعنی باورمندی به مرجع رسمی پایین آمده است. اینکه رئیس بانک مرکزی مجبور است هر چند روز یک بار از مردم بخواهد دست از خریدن دلار و دیگر ارزهای خارجی بردارند و اجازه دهند بازار ثبات پیدا کند و ارزش پول ملی پایینتر نیاید هم از نتایج بیاعتمادی است. وقتی مردم با وجود همه تاکیدات مبنی بر تامین بازار برای خرید و انبارکردن گوشت، مرغ، رب، دستمال و شکر هجوم میبرند هم انگار پرچمی به دست دارند که روی آن نوشته شده ما هراسانیم و به توصیهها و اخباری که وضع را عادی جلوه میدهند، با بدبینی
نگاه میکنیم.
در این شرایط، اینکه استقلالیها و هواداران دیگر تیمها قهرمانی پرسپولیس را زیرسوال ببرند و بخواهند مشروعیتش را به چالش بکشند، موضوعی عادی و متناسب با روحیه جامعه است. اما داستان به یک قهرمانی خلاصه نمیشود که بخواهیم در موردش بیخیال باشیم و از آن بگذریم. پرسپولیس بههرحال قهرمان شده است و این افتخار در تاریخ باشگاه و فوتبال ایران برای همیشه ثبت میشود، اما شکافها در جامعه درحال عمیقتر شدناند. هشدار در این مورد جدی است و خیلی وقت است که زنگ آن به صدا درآمده. نیاید روزی که نیاز به در کنار هم ایستادن مردم، باوری عمومی باشد و بخشی از جامعه با مطرحکردن تردیدها و اختلافات دل همه را خالی و تشنج ایجاد کنند.