چند روز پیش علیرضا وهابزاده، خبرنگار حوزه پزشکی در توییترش با اشاره به ویدیوی تبلیغ تقویتکننده مو نوشت: «این محصول که مرتب در صداوسیما تبلیغ میشه، فاقد مجوز از سازمان غذا و داروست، هیچ مجوز درمانی نداره و ادعاها مبنی بر جلوگیری از ریزش مو و خواص درمانی کاملا غیرقانونیه. چه جوری آنقدر راحت و آزادانه بدون نظارت تبلیغ میکنه؟ سلامتی مردم رو با پول تبلیغات معاوضه میکنید؟!» سیدمحمود رضوی یکی از تهیهکنندگان متنفذ سینما و تلویزیون هم روی این توییت نظر داد که: «پيش از اين كرم حلزون، برنج خاص (مخلوطی از پلاستيك و آرد برنج نامرغوب) اين روزها هم راهكار ريزش مو و رنگدانه مو!!! آیا جان مردم باید بازيچه سرمايهداری بشود؟ پس جایگاه نظارت کجاست؟» او مسئولیت پخشکننده را کنار گذاشت و مستقیم به شورای نظارت سازمان طعنه زد. حسامالدین آشنا که عضوشورای نظارت بر صدا و سیما است هم معمولا از کنار این سوژهها و طعنهها به سادگی عبور نمیکند، در توییتی به نظارتشان اشاره کرد و مثل همیشه در کلمات محدودی نوشت: «مکاتبه کردهایم، گزارش دادهایم و... پاسخ یک کلام است. پول نداریم، پس حق داریم!» این نوشته، واکنش محمدحسین رنجبران، رئیس روابطعمومی صداوسیما را به همراه داشت. او که مدت کوتاهی است عضو توییتر شده و خیلی هم فعالیت محدودی دارد، در رشته توییتی نوشت: «در بودجه به سازمان صداوسیما اجبار میکنند که باید بیش از دوهزارمیلیارد تومان در سال را از محل آگهیها درآمد کسب کند، بعد نامه میزنند که چرا تبلیغات اینقدر زیاد است! در این 6سال ابتدا به بهانه برجام و بعدش در فراق ازدستدادن آن، آنچنان تولید و تولیدکننده را به فراموشی میسپارند که هرچه میگردیم، از تولیدکنندگان بزرگ کشور تبلیغ کنیم یا توانایی تبلیغ ندارند یا عطای تولید را به لقایش بخشیدهاند. آنوقت نامه میزنند که چرا تبلیغات قابلمه و دوش حمام و کفش و... در تلویزیون زیاد شده! به خدا راهش این نیست. دیگر صدای همفکرانتان هم درآمده است از اینهمه ناکارآمدی. صدقالناس را فراموش نکنیم.»
جنجال بر سر آگهیهای پرشمار و بیتأیید صداوسیما هیچ سودی که نداشته باشد، این دستاورد را دارد که روابطعمومی صداوسیما بالاخره وارد میدان پاسخگویی شود و خود را موظف بداند در مقابل سوالها و هزینهها از بیتالمال جواب پس بدهد. رنجبران هرچند این رفتار پسندیده و بازیافتن جایگاه روابطعمومی را با طعنهها و کنایههای متعدد بسیار آغاز کرده ولی بد نیست در کنار آن، پاسخ بسیاری از پرسشها را بدهد و فقط در همین زمینه بگوید که: چرا درحالی که دستور مقامات عالیرتبه نظام رعایت اصول و ضوابط اقتصادی مقاومتی است و همه در گیروگرفت این شرایط هستند، صداوسیما اصرار دارد هرطور که شده، همان رویه سابق را با همان هزینهها و رویکردها ادامه دهد؟ دلیل و مبنای رسانه ملی برای گسترش شبکهها بدون توجیه اقتصادی چیست؟ چه دلیلی دارد شبکههای بدون مخاطب به حیاتشان ادامه دهند و درباره هزینهها و دستاوردها به هیچکسی هم پاسخگو نباشند؟ راهاندازی شبکه العالم سوری، خبرگزاری بینالمللی ایرانپرس و شبکه ماهوارهای هوساتیوی با کدام دلیل و منطق اقتصادی صورت گرفته است؟آیا این رواست که مردم در تنگناهای اقتصادی باشند و هیچکدام از ارکان تلویزیون این سختیها را حس نکنند و باز داد حمایت از مردم و شنیدن صدایشان را سر بدهند؟ غیر از چهار برنامه اقتصادی که مدام به ناامیدکردن مردم مشغولند، صداوسیما برای شرایط پسابرجام و تحریمهای روبهرو چه کرده است؟ کدام صرفهجویی؟ کدام کاهش هزینهها؟ غیر از این است که برداشت از صندوق توسعه ملی هم گاه به گاه به کمک رسانه ملی میآید تا از پس هزینههایش بربیاید؟ حافظهمان هنوز خوب کار میکند، مگر همان کرم حلزون و برنج خاص در زمان دولت مطلوب صدا و سیما تبلیغ نمیشد؟ آن زمان برجامی در کار نبود که سلامت مردم را برای چندمیلیون بیشتر تاخت بزنید! برای آن روزها و آن تبلیغها در زمانه رونق اقتصادی و کارآمدی (از نظر شما!) باید یقه چه کسی را گرفت و چه نهادی را مجبور به پاسخگویی کرد؟ بیصبرانه توییتهای بعدی شما را دنبال میکنیم استاد!