حضرت علي (عليهالسلام) شخصيتي بزرگ و بيبديل است كه در طول تاريخ همواره مورد مدح و ستايش بزرگان قرار گرفته و حتي كساني كه مسلمان نیستند نيز او را در نوع خود يگانه و بینظير ميدانند؛ مطلبي كه پيشرو داريد، نمونهاي است از گفتار انديشمندان غيرمسلمان درباره علي(عليهالسلام):
«جبران خليلجبران» كه از علماي بزرگ مسيحيت، مرد هنر و صاحب ذوق بديعي است، لب به ستايش علي(ع) گشوده و چنين ميگويد: «به عقيده من عليبن ابيطالب (پس از پيامبر) نخستين مرد از قوم عرب است كه وجودش، همه فضایل كاملبودن را در قوم خويش دميد و آهنگ آن را به گوش مردمي رسانيد كه پيش از آن، مانند آن را نشنيده بودند و در بين تاريكيهاي جاهليت از روش روشن او متحير ماندند؛ پس كسي كه طريق علي(ع) را پسنديد، به فطرت سليم بازگشت و آن كه از باب خصومت وارد شد، جاهلیت را ترجيح داد.»
«شبلي شميل» دانشمندي است كه درسال ١٣٣٥ هجري درگذشت. وي شاگرد برجسته مكتب داروين بود و نخستين كسي است كه نظريه «قوه» را درشرق منتشر كرد. سپس برخلاف مكتب استاد خود كه فردي الهي بود، به انكار مقدسات و جهان ماورای طبيعت برخاست و تا لحظه مرگ از مكتب ماديگري پيروي کرد. وي با اصراري كه در انكار توحيد داشت، در برابر شخصيت علي (عليه السلام) سر تعظيم فرود آورده و در مورد او چنين ميگويد: «امام و پيشواي انسانها عليبن ابيطالب بزرگ بزرگان و يگانه نسخهاي است كه با اصل خود «پيامبر(صليالله عليه و آله)» مطابق است؛ هرگز اهل شرق و غرب، سخنراني نظير او در گذشته و حال نديده است.»
«ميخایيل نعيمه» كه از دانشمندان مسيحي است، در مقدمهاي كه بر كتاب «صوت العداله الانسانيه» نوشته، درباره حضرت علي (عليهالسلام) چنين ميگويد: «پهلواني امام (عليهالسلام) تنها در ميدان جنگ نبود، بلكه او در روشنبيني، پاكدلي، بلاغت، سحر بيان، اخلاق فاضله، شور ايمان، بلندي همت، ياري ستمديدگان و نااميدان، متابعت حق و راستي و بالجمله در همه صفات پهلوان بود. اگرچه مدت زيادي از حضور او گذشته، اما هرگاه بخواهيم بنياد زندگي نيكو و سعادتمندي را بگذاريم، بايد به روش او رجوع كرده و دستور و نقشه را از او بگيريم.»
«جرج جرداق» مسيحي، نويسنده معروف لبناني در كتاب «صوت العداله الانسانيه» درباره علي (عليهالسلام) چنين مينويسد: «اي دنيا چه ميشد اگر همه نيروهايت را در هم ميفشردي و دوباره شخصيتي مانند علي با آن عقل، قلب، زبان و شمشير نمودار ميكردي؟ «كارلايل» فيلسوف انگليسي، هرگاه به نام علي (عليهالسلام) ميرسيد، بزرگي علي(ع) چنان او را به وجد ميآورد و نيروي عظمت آن حضرت چنان تحريكش ميكرد كه از بحث علمي بيرون ميشد و بياختيار شروع به مديحهسرايي او ميكرد.» او درباره علي(ع) چنين ميگويد: «ما نميتوانيم علي(ع) را دوست نداشته باشيم و به وي عشق نورزيم، زيرا هرچه خوبي هست كه ما آن را دوست داريم همه در علي جمع است. او جوانمرد شريف و بزرگواري بود كه دلش سرشار از مهر و عطوفت و دليري بود، از بشر شجاعتر، اما شجاعتش آميخته با مهر و عطوفت و لطف و احسان بود.»
«مادام ديالافوا»، درمقام تعريف حضرت علي (عليهالسلام) چنين مينويسد: «احترام علي (عليهالسلام) در نزد شيعه به منتهي درجه است و حقا هم بايد اينطور باشد، زيرا اين مرد بزرگ علاوه بر جنگها و فداكاريهايي كه براي پيشرفت اسلام كرد، در دانش، فضایل، عدالت و صفات نيك بينظير بود و نسلي پاك و مقدس نيز از خود باقي گذارد. فرزندانش نيز از او پيروي كردند و براي پيشرفت مذهب اسلام مظلومانه تن به شهادت دادند. علي (عليهالسلام) كسي است كه در قضاوت به منتها درجه عدالت رفتار ميكرد و در اجراي قوانين الهي اصرار و پافشاري داشت. علي(ع) كسي است كه اعمال و رفتارش نسبت به مسلمانان منصفانه بود، او كسي است كه تهديد و نويدش قطعي بود.»