این روزها تیتر یک روزنامهها، سایتها و صد البته توجه فضای مجازی به ماجرای قتل همسر یک چهره سیاسی اختصاص یافته و همه به نوعی دنبال کشف پشت پرده این اتفاق غیرمنتظره هستند. بخش عمدهای از دلایل مورد توجه قرارگرفتن قتل در برج سعادتآباد بیگمان به شهرت قاتل برمیگردد و این رویهای است که در دیگر نقاط دنیا نیز تقریبا با کمیت و کیفیتی مشابه و حتی شاید کمی تندوتیزتر بدان عمل میشود. وقتی پیش پاافتادهترین چیزها مثل غذاخوردن یا تفریحات سلبریتیها این تعداد دنبالکننده در فضای مجازی به خود میبیند، عملی ذاتا مرموز و دلهرهآور چون «جنایت» حتما باید بیشتر مورد توجه واقع شده و حتی لایههای بیتفاوت جامعه را نیز مجذوب خود کند. خلاصه که هنگام پیگیری اخبار مربوط به این واقعه لازم نیست از کنجکاوی خود شرمنده شوید؛ چون هر کجای دنیا که قدم بگذارید، آسمان تقریبا به همین رنگ است!
فوتبالیست موفق، بازیگر محبوب
یکی از معروفترین پروندههایی که یک سلبریتی درگیر آن بود و جهان برای مدتی طولانی جزییات آن را دنبال میکرد، ماجرای قتل همسر او.جی. سیمپسون بازیگر و فوتبالیست شهیر آمریکایی است که در اواسط دهه 90 میلادی به وقوع پیوست و اخبار آن تا مدتها به تیتر یک رسانههای جهان تبدیل شد. سیمپسون ابتدا به عنوان یک ستاره در «فوتبال آمریکایی» درخشید و چهره شد. شهرت او به عنوان یک ورزشکار پایش را خیلی زود به سینما باز کرد و البته که استعداد خودش هم موجب پیشرفتش شد. ایفای نقش در سریال پربینندهای چون «آیرونساید»، همچنین بازی در آثاری مثل «گذرگاه کاساندرا»، «کاپریکورن یک» و از مهمتر سری فیلمهای
Naked Gun یا «اسلحه برهنه» سیمپسون را به ستارهای محبوب و مورد توجه مردم تبدیل کرد تا جایی که وقتی خبر قتل همسر سابقش در سال 1994 منتشر شد، کمتر کسی فکر میکرد این فوتبالیست و بازیگر محبوب قرار است بهزودی نقش متهم اصلی این جنایت را بازی کند.
تبرئه با وجود شواهد خیلی متقن
قتل مرموز نیکول سیمپسون همسر سابق او.جی. سیمپسون و دادگاهی که برای آن تشکیل شد، آغازگر طوفانی بود که بعدها صفت «محاکمه قرن» را برایش به ارمغان آورد. داستان از جایی آغاز شد که یک رهگذر جسد بیجان و چاقوخورده نیکول سیمپسون و ران گلدمن - مردی که قرار بود بهزودی با او ازدواج کند- را در یکی از خیابانهای لسآنجلس پیدا کرد و ماجرا را به پلیس اطلاع داد. پلیس سیمپسون را برای پارهای تحقیقات احضار میکند اما او استنکاف کرده و نهایتاً طی یک تعقیب و گریز سینمایی توسط پلیس دستگیر میشود. در صحنه جنایت کلاهی یافته شد که تار موی سیمپسون داخل آن بود و دستکشی که لنگه دیگر آن در خانه سیمپسون کشف شد و از همه مهمتر لکه خونی که با گروه خونی سیمپسون یکی بود! شاید باورتان نشود اما سیمپسون از همه اینها جان سالم به در برد و پس از یک محاکمه طولانی که جریان آن وسیعترین پوشش خبری تاریخ را داشت، از اتهام قتل همسرش تبرئه شد!