شماره ۱۷۰۸ | ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۲ خرداد
صفحه را ببند
در آخرین جلسه دادگاه‎ ‎‏ پرونده مربوط به بابک زنجانی ‏
متولد 52 چگونه لقب «داتا» و «سر» را گرفت؟

ششمین و آخرین جلسه رسیدگی به اتهامات علیرضا زیبا حالت منفرد، معروف به جعبه سیاه پرونده بابک زنجانی روز گذشته به ‏ریاست قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی برگزار شد و مثل گذشته صحبت‌هایی در این جلسه عنوان شد که ‏بازتاب‌های مختلفی در خبرگزاری‌ها داشت. در ابتدای این جلسه قاضی صلواتی ضمن اعلام رسمیت جلسه دادگاه، از وکلای ‏شرکت نفتی ‏HK‏ خواست با حضور در جایگاه توضیحات خود را ارایه کنند و پس از آن نیز وکلای زیبا حالت منفرد دفاعیاتی ‏عرضه کردند. با این حال مهمترین بخش‌های این جلسه صحبت‌های وکیل مدافع شرکت نفتی ‏Hk‏ در شکایت از زنجانی و زیبا ‏حالت منفرد و دفاعیات او بود. گزیده‌ای از این صحبت‌ها را در ادامه می‌خوانید:  ‏
صادقی قهاره (وکیل مدافع شرکت نفتی‎ HK ‎‏)‏
  از تاریخ ۳/۱۱/ ۱۳۹۰ تحریم‌ها علیه ایران به اوج خود رسید و شرکت ملی نفت ایران و شرکت‌های تابعه و بانک مرکزی در ‏فهرست تحریم قرار گرفتند. در این گیر و دار به منظور ایفای تعهدات شرکت ملی نفت ایران که به مخاطره افتاده بود افرادی از ‏این فرصت سوءاستفاده کردند و آب به آسیاب دشمن ریختند و دشمن را یاری کردند‎.‎‏ ‏
  بابک زنجانی به کمک زیباحالت منفرد غافل از این‌که عدالت آنها را گرفتار خواهد کرد از این موقعیت سوءاستفاده کرده و به ‏بهانه این‌که نفت را برای فروش می‌برند و حاصلش را به کشور بر می‌گردانند درواقع نفت کشور را به یغما بردند. در ‏کلاهبرداری از شرکت ملی نفت، ۴ حلقه عمده به چشم می‌خورد که عبارتند از شرکت ایزو، شرکت اس سی تی بنکرز، بانک ‏پوشالی‎ FIIB ‎و انبار کردن و جابه‌جا کردن محموله‌های نفتی و فروش آنها که نقش زیباحالت منفرد در این بخش بیش از دیگران ‏است‎.‎
  در این پرونده، متهم زیباحالت منفرد که همسن زنجانی و متولد‌سال ۵۲ است، ابتدا به مالزی رفته و معلوم نیست چطور لقب ‏‏«داتا» یا «سر» به او عطا می‌شود و از کشور دومینیکا پاسپورت سفیر کبیر را می‌گیرد. ‏
  اگر متهم زیبا حالت منفرد در فرآیند مجرمانه بسترسازی نمی‌کرد، آقای زنجانی نمی‌توانست شرکت موکل من را اغوا کند‎.‎
علیرضا زیبا حالت منفرد (متهم):  ‏
  زمانی که به ایران مراجعه کردم با مشاور عالی نخست‌وزیر مالزی به قصد بازدید از کشور آمدم و پایم به جزیره کیش باز شد و ‏با زنجانی آشنا شدم. قبل از خرید‎ FIIB ‎حساب‌هایی در این بانک باز شده بود و بنده فکر نمی‌کردم زنجانی می‌خواهد از وزارت ‏نفت، نفت خریداری کند. آقای قاضی، فرزندان و همسر من فارسی بلد نیستند و من ۳۰ ماه است که در ایران هستم، می‌خواستم ‏دفاعیات خود را در این دادگاه ارایه دهم‎.‎
  در کیفرخواست آمده که زنجانی به من گفت ۴ وزیر و نمایندگان مجلس پشت من هستند، پایت را از گلیمت دراز‌تر نکن‎.‎‏ آیا ‏شرکت‎ HK ‎یا بانک مرکزی سند دیگری به من نشان دادند که من با عقلم بفهمم نباید این کار را انجام می‌دادم؟ زنجانی مورد وثوق ‏شخصیت‌های نظام بود، چرا من نباید به وی اطمینان می‌کردم‌؟ ایشان آقای شمس و وزرا را هم فریب داده و اقدام به خرید شرکت ‏شستا کرده بود. چه انتظاری از من بی‌سواد می‌رفت که در کشور غریب به ایشان اطمینان نکنم؟ من اول منافع مالی خودم را در ‏نظر می‌گرفتم و حکم من حکم چاقوسازی است که چاقو را برای استفاده صحیح ساخته، اما بعد از آن استفاده نادرست شده است. ‏کاش بانک را برای زنجانی تهیه نمی‌کردم. به من می‌گویند بستر جرم را فراهم کردی، آیا اگر با چاقو آدم بکشند، چاقوساز را ‏می‌گیرند؟
  وقتی آقای رستم قاسمی وزیر نفت شد از بابک زنجانی خواست با وی همکاری کند و زنجانی به خودش بسیجی اقتصادی ‏می‌گفت. من تا حالا یک نفت‌کش را از نزدیک ندیدم، چطور امکان دارد در نفت آب ریخته باشم. همچنین من هیچ وقت بانک ‏تأسیس نکردم که بستر جرم مهیا شود. آیا اگر بانک من کار درست انجام می‌داد از من تقدیر می‌کردید؟ من از هیچ یک از اقدامات ‏مجرمانه زنجانی اطلاع نداشتم. حتی یک سال قبل از بازداشت او نیز رابطه‌ام را با ایشان قطع کردم. من مثل شرکت Hk‏  ‎قربانی ‏هستم و دیگر دفاعی از خود ندارم‎.‎


تعداد بازدید :  495