پولاد امین| ... و بالاخره ماه رمضان هم به پایان رسید و موعد خوشخوشان تلویزیون سر آمد و نوبت رسید به ارزیابی این تنها رسانه رسمی این مرزوبوم؛ که در دوره پیک و اوج توجه مخاطبان چه کرده و چهها از آستین بهدرآورده و جماعت مخاطبش را تا چه حد توانسته که راضی کند.
انتهای ماه رمضان یکی از بهترین زمانهای ممکن برای ارزیابی رسانهای انحصاری چون تلویزیون ایران است. زمانیکه تمرکز بخش عظیمی از مردم تلویزیون را تبدیل میکند به تنها (برای عدهای) و حداقل مهمترین ابزار وقتگذرانی. این موهبتی است که کمتر تلویزیونی در دنیا از آن بهرهمند است. در حقیقت اینکه این تنها رسانه رسمی کشور توانسته با چنین انحصاری، انبوه مخاطبان را با خود همراه سازد، شاید آرزو یا رویای بسیاری از شبکههای تلویزیونی دنیا باشد. اما فراموش نکنیم که همین انحصار در وجه دیگرش میتواند از این جهت که تمام بار روی دوشش است، مسئولیتها را سنگینتر نیز سازد. برای همین هم هست که تلویزیون در چنین مناسبتهایی (نوروز و ماه رمضان) تمام انرژیاش را میگذارد برای راضیکردن مخاطبانی که جز این رسانه، ابزاری برای وقتگذرانی ندارند. اما اینکه این تجمیع انرژی منتج به نتیجهای درخور میشود یا نه؛ حکایتی دیگر است -و بیراه نیست اگر بگوییم که در سالهای اخیر بیشترین کاربرد مثل مناقشهبرانگیز «سالبهسال، دریغ از پارسال» را در این حوزه شاهد بودهایم- که خود شاهدی است بر این مثال که در سالهای اخیر در این حوزه پیش نرفتهایم.
کافی است در جمعی، محفلی یا دورهمی کوچک یا بزرگی حرفی و سخنی پیش آید از رمضانهای سالهای پیشتر. ناگهان میبینی که داری زیر سیل «یادش بهخیر»ها و «چه روزهایی بودند»ها غرق میشوی. این «یادش بهخیر»ها البته جوانب مختلفی را شامل است، اما در مثالهایی که وسط میآید، بخش زیادی هم به تلویزیون و روزهای پرخاطرهاش میپردازند. به روزهایی که تلویزیون با سریالهایی چون «خانه به دوش»، «متهم گریخت» و «بزنگاه» رضا عطاران، «میوه ممنوعه» و «در مسیر زایندهرود» حسن فتحی، «صاحبدلان» محمدحسین لطیفی، «او یک فرشته بود»، «پنجمین خورشید» و «۵کیلومتر تا بهشت» علیرضا افخمی، «اغما» و «پایتخت» سیروس مقدم و چندین و چند سریال دیگر خیابانها را خلوت میکرد. تا حدی که دلواپسان انتقاد میکردند که از دم افطار تا سحر را تلویزیون در اختیار گرفته و مردم وقتی برای عباداتشان پیدا نمیکنند!
امسال تلویزیونیها وعده داده بودند که تلویزیون خاطره سالهای پررونق قبل را تجدید خواهد کرد. حقیقتش حداقل از نظر نامها به نظر میآمد این کار از تلویزیون ساخته باشد. «از یادها رفته» بهرام بهرامیان، «دلدار» برادران محمودی و «برادرجان» محمدرضا آهنج، با نامهای بزرگی که بهکار گرفته بودند، وعده موفقیت میدادند. اما آیا این اتفاق رخ داد؟ آیا تلویزیون امسال توانست از موافقانش نمره قبولی بگیرد؟
کاری با آمار و ارقام ارایهشده در این مورد نداریم. همهمان میدانیم که تلویزیون اعلام کرده که مردم رضایتی بالای 80درصدی از برنامههایش داشتهاند، در زمینه سریالها هم طبق آمار ارایهشده برادرجان موفقترین سریال امسال بوده است. اما آیا این آمار و ارقام مبنای منطقی داشته و واقعا تلویزیون در رمضان امسال از بوته محک مخاطب روسفید بیرون آمده است؟
برای پاسخ به این پرسش؛ میتوان گفت در ماه رمضان امسال تلویزیون در مبارزهای چند راندی درگیر بود که در برخی موفق و در بعضی دیگر هم ناموفق بیرون آمد.
خندوانه، دورهمی و ماه عسل
حذف مثلث موفق از ضیافت
در چند سال اخیر در مناسبتهایی چون ماه رمضان برنامههای ترکیبی مجریمحوری روی آنتن میرفتند که به هزارویک دلیل توان رقابت با سریالهای داستانی را داشتند و حتی در مواردی بار اصلی جذابیت را در شبکهها بر دوش میکشیدند. پارسال و پیرارسال این وظیفه را رامبد جوان، مهران مدیری و احسان علیخانی برعهده داشتند؛ با خندوانه و دورهمی و ماه عسل. سه برنامهای که امسال نشانی از آنها نبود و به این دلیل دوز خنده و گریه در تلویزیون بشدت پایین آمده بود. امسال در نبود دورهمی (که در روز سیزدهبهدر خودی نشان داد و جنجالی ساخت و بعد به یکباره در رادار ناپدید شد) و خندوانه (که رامبد به بهانه استراحت و فیلمسازی یا هر بهانه دیگری فاصلهای میان سری قبلی و سری آتیاش ایجاد کرده) نشانی از ماهعسل احسان علیخانی نیز نبود تا مثلث موفق دو سهسال اخیر تلویزیون امسال کاملا از بین رفته و دور دست افراد و گروههایی دیگر افتاده باشد- که اینان اما نهتنها نتوانستند جای خالی این برنامهها را پر کنند که حتی در تثبیت خودشان هم ناتوان ماندند و تا روزهای آخر ماه رمضان خیلیها از روی آنتن رفتنشان بیخبر بودند. برنامههایی مانند هزار راه نرفته، این شبها، شبهای رمضان، سمت خدا، جشن رمضان (که حضور جواد رضویان و شهره سلطانی بهعنوان مجریان برنامه و در ادامه حذف شهره سلطانی به جرم انتشار عکسش با سگ حواشی مهمی را شکل بخشیدند) و...
پایان روزهای دوری از عادل
بهنظر میآمد دوری تماشاگران تلویزیون از عادل فردوسیپور به این زودیها تمام نخواهد شد. هرچه باشد او در اوایل امسال با یکی از جاهطلبترین مدیران تلویزیون یک درگیری و بهقول قدیمیها یک گردگیری اساسی راه انداخته بود و به این دلیل خیلیها تصور میکردند که بهرغم وعدهها و قولهای داده شده باید فاتحه حضور او را در تلویزیون، حداقل به این زودیها خواند. اما در ماه رمضان، در روزهایی که فوتبال بهدلیل اتمام لیگ برتر خیلی کمرمق دنبال میشد، عادل در برنامه فوتبال 120 روبهروی ژاوی نشست و با او گفتوگو کرد تا دوریاش از تلویزیون به دو ماه هم نکشد. اتفاقی که البته انتقادات زیادی هم به بار آورد، هم از جانب هواداران مدیریت صداوسیما که اینکار را بهعنوان زیر سوال رفتن اقتدار مدیریتی تحلیل کرده و به آن اعتراض کردند و هم از سوی کسانی که حضور عادل در تلویزیون را شاهدی بر این مدعا خواندند که «دیدین از خودشونه!»
برادرجان، از یادها رفته و دلدار
ماراتن نفسگیر و برنده قابل پیشبینی!
نخستین دور مسابقه از شب اول ماه آغاز شد. زمانیکه نخستین قسمتهای از یادها رفته، دلدار و برادرجان روی آنتن رفت تا رقابتی پردامنه آغاز شود. رقابتی که تا آخرین روز ادامه داشت؛ با اینکه برنده این رقابت از همان روزهای میانه ماه رخ نشان داده بود.
حالا در شرایطی که چند روزی بعد از پایان رقابت سریالها، مخاطبان خاصتر بهخصوص در فضای مجازی هر سه سریال امسال را با پستها و توییتهایی چون «خودآزاری یعنی دنبالکردن سریالهای ماه رمضون، از یادها رفته، برادرجان و دلدار. هر شب با این سناریوهاشون قلب آدم رو چنگ میزنن» یا «سریالای ماه رمضان سالبهسال و هر سال، قسمتبهقسمت بدتر و ضعیفتر میشن» و «یادش بخیر یه زمان سریال طنز هم داشت ماه رمضون، خیلی خوب بود الان بیمزه شدن» به یک چوب راندهاند، اما کتمان نباید کرد که در رقابت میان سریالها برادرجان با فاصله نسبت به دو سریال دیگر موفقتر بود و به اصطلاح بیش از دو سریال دیگر گرفته بود که البته این موفقیت بیارتباط با مناسبتیبودن آن نمیتواند باشد. بههرحال در میان سریالهای امسال تنها سریالی که مختص نمایش در ماه رمضان جلوی دوربین رفته بود، همین برادرجان بود که با داستان ملودراماتیک مذهبیاش درباره حقالناس و ادای حق توانست گُل کرده و بیش از دو سریال دیگر رضایت بینندگان را به دست آورد. اتفاقی که پیش از آغاز ماراتن نمایش سریالها چندانهم دور از ذهن نبود و میشد حدس زد که تیم باسابقه سعید نعمتالله سناریست و محمدرضا شفیعی تهیهکننده و آن دیالوگهای آهنگین و سخت و سنگین و شعرگونه خواهند توانست یکبار دیگر در شناختن رگ خواب مردم موفقتر از بقیه عمل کنند. با اینکه رقابتی چنین یکطرفه در باور نمیگنجید و بسیاری را حدس بر این بود که فضا و داستان تاریخی از یادها رفته و تبحر برادران محمودی در خلق فضایی پرتنش و تکاندهنده ممکن است موانعی جدی در سر راه آهنج و همکارانش برای بردی بیدردسر در ماه رمضان باشند...
حاشیه بزرگ؛ خداحافظ سینما!
علی نصیریان ماشالله مثل قالی کرمان میماند. بازیگری که سالبهسال به انگیزه و انرژیاش افزوده میشود و حالا در نهمین دهه زندگی به تنهایی میتواند بار سریالی را بر دوش بکشد، کاری که در شهرزاد انجام داد و نشان داد به تنهایی از پس پیشبردن هر کاری برمیآید، حتی اگر این سریال کاری مثل برادرجان باشد که تنها و تنها دیالوگهای متفاوتنمای بیسروته و بیشناسنامهاش برای گمراه کردن هر بازیگری –هرقدر بزرگ- کافی است... برای همین هم وقتی این بازیگر کارنامهدار پس از ضبط آخرین قسمت از مجموعه مناسبتیاش در صداوسیما گفت که بازنشسته خواهد شد، حاشیه بزرگی شکل گرفت و علاقهمندان سینما و تلویزیون از اینکه نصیریان در حضور عوامل سریال برادرجان از بازنشستگی و کنارهگیریاش از سینما و صداوسیما گفت، شوکه شدند. در تبوتاب جنجالهای بعد از این اظهارنظر، اما علی نصیریان خیلی زود خبر بازنشستگیاش را تکذیب کرد تا حاشیه بزرگ ماه رمضان تلویزیون در همان نطفه خفه شده باشد. درحقیقت بعد از انتشار خبری در رسانهها مبنی براینکه علی نصیریان بازیگر پیشکسوت، پس از ضبط آخرین قسمت از سریال برادرجان اعلام کرده که بازنشسته خواهد شد و دیگر به بازیگری ادامه نخواهد داد؛ علی نصیریان با قاطعیت آن را تکذیب کرد و اعلام کرد که همچنان به بازیگری ادامه خواهد داد تا ملتی از نگرانی درآیند!
ستاره سال؛ شازده وارد میشود!
بیراه نیست اگر بگوییم که در سریالهای ماه رمضان امسال هیچکس اندازه حسام منظور دیده نشد؛ تا او برنده بیمنازع امسال باشد.
در سه سریالی که روی آنتن رفتند، بازیگران زیادی حضور داشتند. از محمدرضا غفاری (که در دلدار سودای ستاره شدن داشت) تا علی نصیریان، هلیا امامی، کامران تفتی، حسین یاری و رضا یزدانی که در میان آنها حسام منظور بیش از بقیه دیده شد و حتی از هفته دوم نمایش سریال برادرجان تبدیل شد به یکی از ستارگان محبوب فضای مجازی با بیشمار نوجوانان و جوانانی که دنبالش میکردند. حسام منظور با این موفقیت، در دومین کار مهم کارنامهاش (اولی بانوی عمارت بود و دومی هم همین برادرجان) به جایگاهی رسید که خیلیها بعد از دو دهه کار مستمر از رسیدن به آن ناتوان میمانند.
البته نمیتوان ناگفته از کنار رضا یزدانی نیز گذشت. خواننده محبوبی که امسال در سریال از یادها رفته بازی هم کرد. او که پیشترها نیز در چند فیلم ایفای نقش کرده بود، در از یادها رفته برای نخستین بار نقشی بازی کرد که ارتباطی با وجه خوانندگی او نداشت. او که قبلا در اغلب مواقع نقش خود را بازی میکرد، اینبار بازیگری هم کرد و جالب اینکه دیده هم شد تا ماه رمضان امسال کشفی بهنام رضا یزدانی نیز داشته باشد.
حواشی دیگر؛ استاد بیاستاد!
روی آنتن رفتن یک زوج اینفلوئنسر اینستاگرامی که در نخستین روزهای ماه رمضان در برنامههزار راه نرفته از توبه گفتند و تغییر راهشان، اما خیلی زود تصاویری ازشان منتشر شد که نشان میداد این زوج جلوی دوربین برای حفظ ظاهر این ادعا را کردهاند (همانروزها صفحه روایت داغ «شهروند» در گزارشی مفصل به این اتفاق پرداخت)؛ حذف سخنرانی آیتالله مکارم از شبکه سه که همهساله بعد از افطار روی آنتن میرفت، اما امسال بعد از صحبتهای این مرجع درباره برنامه برنده باش از کنداکتور حذف شد و خیلیها به این موضوع اشاره کردند که حذف این برنامه بهخاطر انتقادات مکارم از مدیریت شبکه سه بوده و پخش ربنای استاد شجریان در شبکهای در افغانستان دیگر حواشی تلویزیون در یک ماه گذشته بودند. حواشی بامزهای که البته خیلی هم پروبال نگرفتند و خیلی زود در متن حاشیههایی دیگر گم شدند.
ناهار در ماه رمضان؛ ماجرای کیمیا و کیمیایی
وقتی کیمیا علیزاده و همسرش معدنچی در برنامه «سلام صبح بخیر» شبکه سه روی آنتن رفتند و در وسط برنامه مادر معدنچی آنها را به ناهار دعوت کرد، یکی از حواشی پررنگ ماه رمضان امسال شکل گرفت؛ که البته بیشتر رسانهها از آن بهعنوان گاف نام بردند، چراکه ماجرایی چنین تنها در ماه رمضان میتواند جنجالی شود و تازه این توجیه نیز وجود دارد که طرف یادش رفته بود ماه رمضان است و از این قبیل موارد. حاشیه مهمتر اما وقتی رقم خورد که مجری تلویزیون برای جمع کردن سروته ماجرا گفت که «منظور ایشان ناهار عید فطر بوده» که این خود جنجالی بزرگتر شد و خیلیها تلویزیون را متهم کردند به اشاعه ریاکاری. درحالیکه تکیه و تأکید مجری روی گاف مهمتر علیزاده (او تصاویر مسعود کیمیایی و حسین علیزاده را دید و نشناخت که نشان از میزان دوری او از فرهنگ میتواند باشد) میتوانست نتایج بسیار بسیار بهتری را در پی داشته باشد.
ستاره بیستاره!
در اوایل ماه رمضان امسال، مدیریت صداوسیما استفاده شبکهها از سلبریتیها را در مقام مجری ممنوع کرد و این باعث شد بسیاری از برنامههایی که مدیران شبکهها رویشان حساب باز کرده بودند، به اصطلاح از حیز انتفاع ساقط شوند! یکی از این برنامهها ماه ماه بود. برنامهای که قرار بود در آن بنیامین بهادری جای احسان علیخانی و ماهعسلش را پر کند. برنامه ماه ماه اما درست چندساعت پیش از شروع از آنتن بازماند. ماجرایی که واکنشهای زیادی بههمراه داشت؛ اما بعد از اعلام رسمی این خبر که معاون سیما مخالف اجرای سلبریتیهاست، سروصداها خوابید، با اینکه خیلیها این ممنوعیت را ضربشست میرباقری به مدیر شبکه سه تعبیر کردند.