دوراهیِ چرنوبیل| امیرمسعود فلاح| مینیسریال چرنوبیل هم اومد و رفت و من نهتنها هنوز گیمآفترونزو ندیدم، بلکه بر سر یک دوراهی قرار گرفتم و اون اینکه چرنوبیلو ببینم یا نه. نشستم با خودم فکر کردم و دیدم اگر چرنوبیلو ببینم اونوقت میتونم کلی شوآف کنم و خوراک استوری و پُست جور کنم و خودمو روشنفکر و بهروز و همتراز شهروندان اروپا و آمریکا جلوه بدم، اما از اونور اینم هست که چرنوبیل مثل گیمآفترونز، لایکخورش ملس نیست و بینندههاشم همچین پلنگ نیستند و بیشتر از اون تیپان که یه عینک بزرگتر از صورتشون رو چشماشونه و یه کلاسور و چند تا خودکار رنگارنگ دستشون. همچنین از شما چه پنهون، شنیدم چرنوبیل برخلاف گیمآفترونز از روح زندگی و عواطف و احساساتِ لطیف خالیه که همین یه مورد برای دفع جوان فرهیختهای مثل من بسه. موندم چیکار کنم: رأی و نظر منتقدان و کاربران سایت آیامدیبی رو ملاک بگیرم یا افکار بلند و متعالی خودمو.