| احمدرضا کاظمی| چند ماه پیش در یکی از کارگاههای طنز مطبوعاتی به عنوان میهمان شرکت کردم. طبق معمول نخستین سوالی که از هنرجویان پرسیده شد، این بود که «چرا میخواهید طنزنویس بشوید.» اصلا این سوال یک جورهایی جنبه «علم بهتر است یا ثروت» و «تابستان خود را چگونه گذراندید» در درس انشای دوران دبستان را دارد و پایه ثابت استارت کارگاههای طنزنویسی است که عموما جوابهای جالبی هم به همراه دارد. جدای از یک عده که میخواهند طنزنویس شوند، اما نمیدانند چرا، یک عده هستند که اصلا علاقهای به طنز و طنزنویسی هم ندارند، ولی در کارگاه شرکت میکنند تا ببینند چه خبر است و شاید نظرشان عوض شد! بنده شخصا هر دو قشر را درک میکنم. آنچه که در کارگاه مذکور برایم قابل هضم نبود و هنوز هم نتوانستهام آن را حتی بجوم، چه برسد به اینکه به مرحله گوارش برسانم، جوانی بود که در جواب «چرا میخواهید طنزنویس شوید» پاسخ داد: «چون اکثر دوستام بهم میگن بچه باحالی هستی!» ملاحظه میفرمایید؟ چون رفقایش گفتهاند ایشان خیلی باحال تشریف دارند، میخواهد طنزنویس مطبوعات شود. یعنی آدم دوست دارد عین سیامک انصاری در شبهای برره، سه چهار ساعت زل بزند به دوربین و هیچی نگوید (حیف که اینجا ستون طنزه نه سریال!) مرد حسابی! اینکه آدم باحال و کولی هستی نوش جان رفقا و همسر آیندهات! اینکه شما وقتی با دوستانت مجردی میروی شمال خیلی خوشسفری چه دخلی به نویسندگی طنز دارد؟ به باحالی باشد که خب هرکس خوب جوجه بار میگذارد، خوب آتیش راه میاندازد و خوب قلیان چاق میکند هم میشود باحال و باید از فردا بیاید توی روزنامه ما و ستون دست بگیرد. عزیز دل برادر! شما اگر آرشیو جوکت خیلی غنی است و در مورد تمام نژادها، قومیتها و شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، هنری، علمی و ... جوک بلدی تعریف کنی، این از تو طنزنویس نمیسازد! تو درنهایت میتوانی ادعا کنی که حافظه خیلی قویای داری! که تازه این روزها که از بچه 8 ماهه تا پیرمرد 80ساله سرشان داخل کانالهای جوک تلگرام است، حفظ بودن جوک خیلی به کار نمیآید و تجربه نشان داده از هر ده تا جوکی که آدم تعریف کند حداقل نُهتایش را اطرافیانش شنیدهاند، آن یک دانه را هم که نشنیدهاند، بامزه نبوده یادشان رفته! البته حالا ما هم که اسممان یعنی طنزنویس است، ادعا نداریم که برای طنزنویس شدن، 18 سال در معبد شالوئین (شعبه تبت) ریاضت کشیدیم، سطل آب سرد از چاه درآوردیم، روی زغال راه رفتیم، وارونه روی میخ خوابیدهایم و تریلی با دندانمان هل دادهایم، اما خداییاش هم به صرف باحالی و پایه خنده بودن ستون طنز به دستمان ندادهاند!