زهرا جعفرزاده| شامگاه بیستویکم آبان سال 96 را همه به یاد دارند، شبی که زمین لرزید و شعاع آن به صدها کیلومتر دورتر هم رسید. زمینلرزه 7.3 ریشتری در ازگله شهرستان ثلاث باباجانی کرمانشاه، جایی در همسایگی مرز ایران و عراق اتفاق افتاد و لرزشاش را مردم 700کیلومتر دورتر، یعنی پایتختنشینها هم احساس کردند.
آنشب برای میلیونها نفر شب وحشت بود و برای آنها که در قلب بحران بودند و خانهها بر سرشان آوار شد، فاجعه. زلزله دوسال پیش کرمانشاه، جان حدود 574نفر را گرفت و نزدیک به هزار نفر را هم مصدوم کرد. در این زلزله پیشبینی شد که حدود 70هزار نفر بیخانمان شدهاند. اهالی زرده دالاهو، بخشی از زلزلهزدگان بودند که به دلیل سختی مسیر رفتوآمد و دوربودن از شهر، بیش از بقیه مهجور ماندند. آمار کشتههای آنها بالا نبود اما بیشترشان خانهخراب شدند و گلههایشان، گاو و گوسفندهایشان جان دادند.
حالا 581روز از زلزله میگذرد و اهالی این منطقه از حالشان میگویند؛ از اینکه کاری برای روستایشان نشده، هنوز خانهها بازسازی و ساخته نشده و هنوز تعدادی از خانوادهها در چادرها و کانکسها زندگی میکنند. هاشم دارابی از اهالی شهرستان دالاهوست، ساکن دالاهوی سفلی. او در همان گروهی قرار میگیرد که نسبت به اقدامات برای بازسازی آن منطقه، گلایه دارد و به «شهروند» میگوید: «همان اوایل زلزله، کانکس و چادر دادند و رفتند. مردم اما اینجا خیلی گرفتارند، نتوانستند خانههایشان را بسازند، حتی پولی هم برای بازسازی داده نشد، وقتی گلایه کردیم، گفتند که این پولها به پیمانکاران داده شده. درحالی که خبری از پیمانکاران نیست.» دارابی میگوید، به ما گفته بودند 57میلیون تومان وام میدهند، درنهایت اما 16میلیون تومانش تأیید شد.
قرار بود جابهجا شویم، اما استانداری منصرف شد
اهالی زرده دالاهو نمیخواهند در همان جای قبلی، در مسیر تکانهای زمین و ریزش سنگها خانهای ساخته شود، پای کوه، جای امنی برای زندگی آنها نیست: «به ما میگویند بروید پای کوه و دره خانه بسازید، اگر دوباره زلزله آمد، چه؟ اگر دفعه قبل زنده ماندیم، اینبار ما هم زیر همان آوارها میمیریم.» در ابتدا قرار بود تمام آن روستا به منطقه دیگری منتقل شود؛ جایی بالاتر از روستا و نزدیک به جاده و ایمنتر. اهالی زرده دالاهوی سفلی میگویند که آبادی بالا، جای بهتری است، همه ناظران هم تأیید کرده بودند، اما بخشدار منطقه مخالف بود. دارابی میگوید که بخشی از آبادی هم ساخته شد، ما 32 خانواده در روستا هستیم، اما 6 خانه آماده شد برای 6 خانواده. اهالی زرده دالاهو، تابستان و زمستان گذشته را در کانکسها گذراندهاند و حالا هم به نظر میرسد همچنان میهمان کانکسها هستند: «ما تا استانداری هم رفتیم، اما بیفایده بود. در این کانکسها زیر برف و باران بودیم، خیلی سختمان بود.»
هرکس پول داشت، رفت
تا برف و باران باشد، زمین گِل است و اهالی زرده دالاهو، توانایی ساختن خانهها را ندارند، حالا هم بلاتکلیف ماندهاند میان رفتن و ماندن. اهالی زرده دالاهوی سفلی بیشترین مشکل را دارند، زلزله معیشتشان را هم خراب کرده و با ازبینرفتن خیلی از دامها، درآمدی ندارند تا از آن طریق خانهای بسازند. آنها میگویند هرکس پول داشت، رفت زرده دالاهوی علیا و خانه ساخت و زندگی کرد: «ما میخواهیم به همان شهرکی که در حال ساخت است برویم، حتی آنجا را خیابانکشی کردند، برق و گاز هم دارد و به مدرسه نزدیک است. اول فرمانداری موافق بود اما بعدا با مخالفت بخشدار، پروژه را متوقف کردند، گفتند آب و برق نمیدهیم، واقعا شرایط ما آن پایین خیلی سخت است. روستا در مسیر سیل است و هر لحظه ممکن است است سیل بیاید و همه را با خود ببرد.» زرده دالاهوی سفلی امکانات زیادی ندارد، بچهها برای مدرسهرفتن عذاب میکشند. اهالی دل به شهرک جدید بسته بودند، جایی امن و ایمن برای زندگی، حالا میگویند که در داخل زرده دالاهوی سفلی بعضی خانوادهها اوضاع مالی خوبی دارند، خانههایشان را ساختند و قصد رفتن ندارند، 10، 12 خانواری میشوند. حالا آنها هستند که ساز مخالف میزنند، میگویند از این روستا نمیرویم و با بخشدار هم مذاکراتی کردهاند. اهالی میگویند همین گروه سبب شدهاند تا طرح جابهجاییشان متوقف شود: «همه روستاهای زلزلهزده در خانههایشان هستند جز اهالی روستای ما.»
یک بارتابستان 67، یک بار پاییز 96
اهالی زرده دالاهو بحران زیاد داشتهاند. بمباران شیمیایی تابستان 67 را فراموش نکرده بودند که پاییز 96 از راه رسید. زمین غرید، سنگها حمله کردند و خانهها ویران شدند. اهالی زرده دالاهو، سال 67، هم ولایتیهایشان را خاک کردند، خودشان میگویند 275 شهید دادند و دوسال پیش گاو و گوسفندها و خانههایشان را هم دفن کردند. خودشان میگویند آن سال، سرپناهی بود، حالا همان را هم نداشتند. زلزله جان تعدادی از اهالی را گرفت و تعدادی را هم به بیمارستان فرستاد. اهالی شهرها و روستاهای زلزلهزده کرمانشاه چند صدمتر آن طرفترغرق در کمک بودند، زرده دالاهوییها (علیا و سفلی)، خودشان دست به کار شده بودند، دامهایشان را دفن کردند و آوارها را برداشتند. مسیر روستا، سخت و کوهستانی است و نیروهای امدادی نتوانسته بودند در همان روزهای نخست، خودشان را برسانند. هر چند که نیسانهای آبی راهشان را پیدا کردند و کمکهای مردم را به اهالی رساندند.
«شش ماه بعد از زلزله بود که بنیاد مسکن و سپاه و استانداری کرمانشاه تصمیم گرفتند تا ما اهالی روستای زرده دالاهوی سفلی را به منطقه دیگری جابهجا کنند، 70درصد مردم موافق بودند، چون نزدیک به 97 درصد روستا در زلزله خراب شده بود. ما همه منتظر جابهجایی بودیم که فهمیدیم گروهی مخالف این جابهجاییاند. این گروه از اول گفتند که جابهجا نمیشوند، خانههایشان در زلزله، خسارت زیادی ندیده و دامهایشان زنده ماندهاند.»
روستا صعب العبور است
حتی نمیتوان آجر و شن جابهجا کرد
حیدری یکی از اهالی زرده دالاهو که پیگیر این جابهجایی است توضیح میدهد. به گفته او زمین در نظر گرفته شده برای جابهجایی اهالی، متعلق به شخصی بود که آن را به بنیاد مسکن فروخته بود. فاصله آن شهرک تا زرده دالاهوی پایین، حدود یک کیلومتر بود و 500 متر هم از زرده دالاهوی علیا فاصله داشت. استانداری و فرماندار شهرستان دالاهو و بنیاد مسکن این منطقه همه اعلام حمایت کردند، اما چند وقت پیش تماس گرفته شد که استانداری اعلام کرده که اهالی سر جای خودشان بمانند: «مسئولان ظاهرا نمیدانند که چقدر زندگی در آن روستای پایین سخت است. ما حتی به دلیل مسیر سخت روستا، نمیتوانیم آجر و شن به سمت روستایمان ببریم.»
وام 10میلیون تومانی معیشت، شامل تمام اهالی روستا میشود، هر کس به بنیاد مسکن مراجعه کند، میتواند این وام را بگیرد. اما مشکل اهالی این است که با این وام نمیتوان خانهای ساخت، آن هم در شرایط فعلی. حیدری میگوید، قیمت هر تن آجر، 40هزار تومان است، اما وقتی به اینجا میآید 55هزار تن میشود. در این شرایط مردم ترجیح میدهند در همان کانکسها زندگی کنند.
زرده دالاهوی سفلی در مسیر سیل و ریزش کوه است
شیرمحمد کرمی، عضو شورای زرده دالاهوست. او جزییات مشکلات اهالی زلزلهزده را میداند و به «شهروند» میگوید: «اهالی روستای زرده در دالاهوی سفلی، در معرض ریزش کوه و جاری شدن سیل قرار دارند، نباید اینجا خانهای ساخته شود، چرا که ساختوساز بیهودهای است. روستا در دامنه کوه قرار دارد و هر لحظه ممکن است حادثهای رخ دهد، همین حالا هم سقف بخشی از خانهها ریخته.» با اینکه او عضو شورای زرده دالاهوست، اما از جزییات تغییر تصمیمگیری برای اهالی این منطقه بیخبر است: «در آن شهرک، 72 خانواده میتوانند زندگی کنند، به طوریکه روستای پایین بهطور کامل تخلیه میشود. البته تعدادی از خانوادههای دامدار اعلام کردهاند که همان پایین میمانند، اما بقیه موافق رفتن بودند.» او میگوید نزدیک دوسال از زلزله میگذرد، اما هیچکدام از خانههایی که در زلزله خراب شدند، بهطور کامل ساخته و بازسازی نشدند. در این مدت تنها برای 20 خانواده فونداسیون و برای 14 خانه سقف ساخته شده، درحالیکه این منطقه در زمستان بشدت سرد است و واقعا نمیتوان در چادر و کانکس زندگی کرد. همه اینها در شرایطی است که وضع روستای زرده دالاهوی علیا، خیلی خوب است و بیشتر خانهها ساخته شده. آنها همان ماههای اول بعد از زلزله به خانههایشان برگشتند. کرمی، ساکن زرده دالاهوی علیاست. او میگوید که ساکنان زرده دالاهو بهطور کلی حدود 600 خانواده هستند: «شرایط زرده دالاهوی پایین خوب نیست، جایش مناسب نیست.» کرمی پیگیر جابهجایی اهالی دالاهوی سفلی است، اما میگوید که فعلا به نتیجهای نرسیده است.