شهروند| در معرفی حاج حسین خلج آمده: باسابقهترين «چهارپايه خوان» بازار تهران. پيرغلام 81 ساله که در میان سیل سوگواران تشییع شد. در این مراسم مداحان و پیرغلامانی همچون منصور ارضی، مهدی عزیزیان، احمد زمانی، حمید بهاری، عزیز اسماعیلی، سلطانی، محمدرضا ببریان و ... حضور داشتند. «حاجحسین» از قديميترين روضهخوانان و مداحان شهر تهران بود. او قدیمیترین «چهارپايه خوان» تهران بود که از دهه 30 چهارپایه خوانی را در شهر تهران آغاز کرد. سبكي از مداحي كه دوره صفويه در بازارهاي ايران رواج يافت و بعد از ساخته شدن بازار تهران در چارسوقها و تيمچههاي آن ادامه پيدا كرد. مراسم ختم این مرحوم، در روز چهارشنبه 5 تیر، از ساعت 17 تا 19 در مهدیه تهران برگزار میشود.
حاج حسین به روایت حاج حسین
حاج حسين در مغازه كوچكش لباس تعمير ميكند و خوشحال از این كه هنوز هم ميتواند براي امام حسين(ع) روضه بخواند و مداحي كند. این مداح اهل بیت(ع) سالیان سال، مغازه تعمیرات خیاطی در خیابان مولوی داشت و بزرگ شده پاچنار تهران بود. او در گفتو گوي كوتاهي که با روزنامه ایران داشت، در معرفی خود میگوید: «ما در جنوبيترين منطقه تهران كه اوايل به ميدان «نعل بند» و بعدها به ميدان «اعدام» معروف شد، زندگي ميكرديم. مادرم اسم و فاميلش توي سجل «مرحمت علي اكبر» بود، اما بين مردم محل به مومنه خانم معروف بود، چون يك بخش از خانه را به حسينيه تبديل كرده بود و انواع روضههاي زنانه و مردانه آنجا برگزار ميشد. خوب يادم هست هميشه يك گوشه اتاق سماور روشن بود و سيني و وسايل چاي هم كنارش بود، همين طور نان و چاي و پنير و گاهي هم تخممرغ پخته. هر كسي ميآمد يك تكه قاليچه همراهش بود و مينشست روضه امام حسين(ع) گوش ميكرد و ميرفت.»
دوست داشتن شرط دارد
از من پرسیدند اگر امام حسین (ع) را ببینی از او چه میخواهی؟ گفتم: «امام حسین(ع) همه زندگی من را میداند، چه بخواهم وقتی میداند؟» دوباره پرسیدند و اصرار کردند به ما که نمیدانیم بگو چه میخواهی؟ گفتم: «میگویم آقا! شما را به مادرتان حضرت زهرا (س) اجازه بدهید بگویم دوستت دارم. البته دوست داشتن شرط دارد. باید ببینید کدام کارت را از امام حسین (ع) یاد گرفتهای. چون دوست داشتن بدون اطاعت و پیروی مفهومی ندارد.»
کوتاه در مورد چهارپایه خوانی
حاج حسین خلج در توصیف چهارپایهخوانی میگوید: «خيليها به اشتباه فكر ميكنند، چهارپايه خواني يك سبك مداحي است، در صورتي كه اين طور نيست. قبل از اينكه منبري وجود داشته باشد مداحان براي اينكه صدايشان بهتر به جمعيت برسد بالاي يك چهارپايه ميايستادند و مدح ائمه را ميگفتند، شبيه به همان كاري كه نقالها براي نقل داستانهاي شاهنامه انجام ميدادند. چهارپايه خواني از زمانهاي خيلي دور در بازار تهران باب بوده و فرقش با سبكهاي ديگر مداحي اين است كه چهارپايهخوان شعرهاي بكر يا به قول قديميها اشعار سوزندهاي را ميخواند كه در مدت زمان كوتاهي مستمع را به اوج ميرساند. چهارپايه خوان خوب ميداند مستمعش چه سبكي را دوست دارد. اگر از سبك سلحشوري يا ضربي خسته شد، برايش سبك آوازي ميخواند و به جاي اينكه وقت را تلف كند در مدت كوتاه خواسته مستمعش را اجابت ميكند تا چهارپايه خوان بعدي بالاي چهارپايه برود و براي هيأت ديگري كه وارد تيمچه ميشود
بخواند.
چهارپایهخوانیها از قدیمالایام توسط هیأتهای صنفها برگزار میشد؛ بهویژه دهه 30 که اوج رونق آن بود. این مراسم پس از رفتن رضاشاه آزاد شد. با رسیدن هیأتها جلوی امامزادهها مداح چهارپایهخوانی میکرد و مردم هم قدری استراحت میکردند. به دلیل جذابیت و تردد، جمعیت زیادی از عزادارها در محوطهها جمع میشدند. پیر و جوان، زن و مرد و ... به مداح گوش میدادند و چهارپایهخوان تأکیدش همیشه به استفاده از اشعار بجا و صحیح خواندن بود. چهارپایهخوان درباره روایتهای بدون خدشه و همچنین محکم و قرص بودن مطالب از جهت اعتقادی تأکید داشت و وظیفهاش بود که بیشترین مطالب را در کوتاهترین زمان ارایه دهد. مرسوم است وقتی دستههای عزاداری در ایام مصیبت وارد بازار یا خیابان میشوند، در نقاطی پرجمعیت یا مثلا در صحن امامزاده یا مسجد جامع چهارپایهای برای مداح میگذارند تا بر بالای آن ایستاده و مردم عزادار را بگریاند. این روش را چهارپایه خوانی میگویند که ویژگیهایی دارد که به برخی از آن اشاره میشود.
در چهارپایه خوانی مداح باید آنقدر بر بیان و شعر و گفتار خود اشراف داشته باشد که حتی یک تپق هم نزند. یعنی کاملا بر اوضاع و احوال محفل مسلط باشد.
مداح باید روانشناس و مستمعشناس باشد. باید بداند که چگونه بخواند و از چه بگویدکه در مردم تأثیر بیشتری بگذارد.
در این فن مداح باید مجلس را سریع به اوج برساند و زیاد معطل نکند.
اشعاری که بالای چهارپایه خوانده میشود بسیار داغ و پرهیجان باشد.
مرثیه انتخابی باید طوری باشد که صحنهسازی داغ و تصویر نوین داشته باشد.