شماره ۱۷۲۶ | ۱۳۹۸ چهارشنبه ۵ تير
صفحه را ببند
گفت‌وگو با یک چماق فراموش‌شده

آیدین سیارسریع طنزنویس

سلام. لطفا خودتان را معرفی کنید.
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما و همکاران‌تان، بنده چماق هستم.
مدتیه کم‌کار شده‌اید. دلیل خاصی دارد؟
متاسفانه در این مملکت احترام پیشکسوت حفظ نمی‌شود. من چند ‌سال است نشسته‌ام یک گوشه و خاک می‌خورم. نه وزیر آمد عیادتم نه مسئولین دیگر. هزینه نجاری را هم بزرگواری داد که نخواست نامش فاش شود.
ناراحت‌کننده است. شما این‌همه ‌سال کار کردید...
بله. شما خودت شاهدی که من در مقاطع حساس چطور آلت دست می‌شدم.
ولی ظاهرا باید قبول کرد که دیگر آن تأثیر سابق را ندارید.
راست میگی. بالاخره پیر شدم.
شاید به خاطر این که ابزار‌های جدیدتری آمده‌اند.
حالا من هی میخوام فراموش کنم، شما هی یادآوری کن! بله می‌دونم ابزار جدید آمده‌اند اما نباید پیشکسوتان را فراموش کرد.
نظرتان درباره چماق‌های جدید چیست؟
همه‌اش زیر سر این فضای مجازی است. آن‌جا حتی چماق‌هایش هم فرق می‌کند. قدیم هرکسی از کسی دیگر خوشش نمی‌آمد یا با او مخالف بود، من را برمی‌داشت و مثل مرد شدت مخالفتش را اعلام می‌کرد اما الان...
بفرمایید دستمال.
مرسی. نمی‌دونم چرا جدیدا این‌قدر حساس شده‌ام. بله عرض می‌کردم... الان می‌دونید به جای این‌که من را بگیرند بروند دنبال طرف، چه کار می‌کنند؟ طرف می‌آید فحش می‌دهد بعد این جوان بی‌بته به خودش زحمت نمی‌دهد حتی فحش بدهد! یک انگشت را در یک جایی فشار می‌دهد و زارت! بلاک می‌کند. از کی این‌قدر بی غیرت شده‌ایم من نمی‌دانم!
آنها هم که می‌خواهند کمی آزاد باشند و اختیار عمل بیشتری داشته باشند اکانت فیک می‌سازند.
من در مصاحبه‌های قبل هم گفتم. اینجوری فایده ندارد. باید به گذشته برگشت.
دقیقا چه جوری؟
گروه‌ها اختلاف‌نظراتشان را بیاورند در فضای حقیقی. بنشینند دور یک میز و با هم گفت‌وگو کنند که خب از آنجایی که برخی گفت‌وگوها  محکوم به شکست هستند، آخرش مجبور می‌شوند من را دستشان بگیرند و با هم مبارزه کنند.
توصیه‌تان به جوانان چیست؟
درس بخوانند و تحصیل کنند.
آفرین! این نشان می‌دهد که شما فقط به فکر درگیری‌های فیزیکی و کتک‌کاری نیستید.
از آن لحاظ هم نه! برای آن‌که بعضی از این عزیزانی که من را در دست می‌گرفتند، دانشجو بودند یا حداقل نشان می‌دادند دانشجو هستند.
یک ابراز امیدواری هم برای جمع‌کردن مصاحبه بفرمایید.
ابراز امیدواری می‌کنم این بساط گفت‌وگو و فحش و بزن دررویی تمام شود و همگان روبه‌روی هم قرار بگیرند و بزنند خوار و خفیف کنند همدیگر را.
متشکرم از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.
قربان شما.

 


تعداد بازدید :  415