سیامک رحمانی سردبیر
صحبتهای روز گذشته رئیسپلیس پایتخت در مورد دستگیری و عزل دو مامور متخلف در ماجرای درگیری با دختری در تهرانپارس مثل آبی بر آتش بود. اقدامی که قاطعریت پلیس در اجرا و پایبندی به قانون را نشان میدهد حتی اگر پای ماموران خود این نیرو وسط باشد؛ نمایشی که متاسفانه کم شاهد آن هستیم و حتی اگر نیروی انتظامی در مورد نیروهای خود هم با دیسیپلین و بدون ملاحظه برخورد کند، آن را رسانهای نمیکند؛ چرا که تصوری تحقیرکننده از این تصمیمات دارد. در حالی که برعکس این گمان، هر چه پلیس با بینظمیها و قصور داخلی جدی برخورد کند و هر چه این جدیت را برای جامعه علنی کند، اطمینان و اعتبارش نزد مردم بالاتر خواهد رفت.
درباره آنچه که در تهرانپارس رخ داد، این چند روزه زیاد نوشتهاند و انتقادات پرشماری که بخشی از آن هم از طرف مسئولان و نمایندگان مجلس مطرح شده، نشان میدهد امثال اینگونه حوادث و ادامه چنین کلنجاری با مردم به نفع هیچکس نیست. کارشناسان بر حفظ امنیت روانی جامعه و شأن و احترام شهروندان تأکید میکنند که به نظر میرسد باید بیش از گذشته مورد تأکید نیروی انتظامی باشد؛ اما اینجا باید نکاتی را مطرح کنیم که شاید کمتر به آنها پرداخته شده است.
یک- در ماههای اخیر پلیس مدام بر مجهزشدن لباس نیروهایش به دوربین تأکید کرده و این تجهیزات قرار بود به عنوان شاهدی بر عملیات پلیس عمل کند. آنچه فیلم منتشرشده از تهرانپارس نشان میدهد این است که ماموران حاضر در صحنه هنوز به این تجهیزات مجهز نیستند. شاید اگر این بهروزرسانی انجام میشد، الان پلیس میتوانست صحنههایی را در حقانیت خود منتشر کند و نشان دهد که واقعا همانطور که ادعا میشود ماموران از طرف آن چند نوجوان مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفتهاند. در آن صورت حتی پلیس شواهدی از حال غیر طبیعی این بچهها در دست داشت و منتشر میکرد تا افکار عمومی آرام بگیرد. پلیس گفته است که تصاویری در اینباره در دست دارد اما هنوز سندی منتشر نشده است.
دو- فیلمی که منتشر شد مثل بسیاری از نمونههای دیگر، هم به بینندگان در سطح جامعه و هم به پلیس کمک کرد تا به جزییات یک حادثه واقف شوند. حادثهای که شاید به شکل مشابه یا به اشکال دیگر هر روز در سراسر کشور تکرار شود اما چون تصویر و مستندی از آنها در دست نیست، امکان قضاوت دربارهشان هم وجود ندارد. این مستند اما به خود پلیس هم کمک کرده تا تخلف مامورانش را ببیند و آنها را تنبیه کند تا درس و توصیهای هم برای دیگر ماموران باشد. این تجربه شاید محملی باشد برای نوعی فرهنگسازی و رواج یک رفتار تا به مردم بگوییم همانطور که از تخلفات فیلم و عکس تهیه میکنند و آن را به مراجع قانونی ارایه میدهند، از مشکلاتی که در برخورد مردم با ماموران انتظامی و غیرانتظامی رخ میدهد هم فیلم بگیرند و گزارش بدهند. کاش پلیس برای نشاندادن بیطرفی و قانونمداریاش همیشه اجازه میداد تا مردم به راحتی از چنین صحنههایی گزارش تهیه کنند. آن وقت شرایطی فراهم میشد تا حقوق خبرنگاران هم برای حضور در صحنههای مختلف به رسمیت شناخته شود و هر کسی به خود اجازه ندهد با فیلمبردار و عکاس برخورد کند. حالا که پلیس برخورد واقعبینانهای با ماجرا داشته، خیلی بد است که پیشنهاد بدهیم فیلمبردار این حادثه را هم پیدا کنند و از او به خاطر این واقعنمایی تقدیر کنند؟
سه-بحثی که این روزها مطرح میشود، شیوه برخورد پلیس با متخلفان است. حامیان نیروی انتظامی که از منظر سیاسی و جناحی به ماجرا نگاه میکنند و دربست حضور و تندی پلیس را تأیید میکنند، در روزهای اخیر مدام از این گفتهاند که پلیس در غرب هم محکم برخورد میکند و نباید اجازه داد کسی اقتدار نیروهای حافظ امن را خدشهدار کند؛ چرا که مجرمان پررو میشوند و از این به بعد در مقابل ماموران حرفشنوی نخواهند داشت. حرف درستی است با یک ملاحظه؛ اگر امروز ماجرای درگیری پلیس با این نوجوانان تبدیل به یک جریان خبری شده، به خاطر این است که جرم این بچهها محل بحث است و افکار عمومی به شکل مطلق آنها را مجرمانی خطرناک نمیدانند؛ حتی اگر به واقع بوده باشند. اصرار حضور و قدرتنمایی پلیس در برخورد با رفتارهای اجتماعی که برای بخشی از مردم جرم محسوب نمیشود، باعث شکاف و اختلافاتی شده است که بسیاری از فعالیتهای درست و قانونی پلیس را هم به سایه خواهد برد. مطمئنا برخوردی که شاهد آن بودیم، اگر در صحنه درگیری با زورگیر و قاچاقچی انجام میشد، انتقادی وجود نداشت. پلیس خودش هم میداند که برخورد با پوشش جوانها که برای بخش بزرگی از جامعه عرفی محسوب میشود، با وجود همه تاکیدات قانونی، تا چه اندازه دافعه ایجاد میکند و چقدر باعث آزردهخاطر شدن جامعه میشود. چه اشکالی دارد که حداقل در اینگونه موارد پلیس چهره نرمتر و دوستانهتری از خود نمایش دهد و منتقدان را جری نکند؟ شأن و احترام پلیس چیزی نیست که بخواهیم بر سرش چانه بزنیم؛ اما فرماندهان این نیرو حتما بهتر میدانند که این برخوردها چقدر ممکن است به اعتبار این ماموران خدمتگزار لطمه بزند و چطور میتوان برای آن راهی پیدا کرد.