آیدین سیارسریع طنزنویس
باز هم تابستان شد و بحث بازار مسکن و خرید و اجاره بالا گرفت. مسئولان چند‌سال است ترجیح می‌دهند در مسائل خصوصی ما دخالت نکنند و بازار مسکن را رها کرده‌اند. در راستای این رهاسازی، تلویزیون هم کمپین صاحبخانه خوب را راه‌اندازی کرده و شجاعی مهروار به صاحبخانه‌ها می‌گوید بیایید با هم خوب باشیم و چوب در آستین مستاجر نکنیم. در همین راستا گفت‌وگوی یک مجردِ جوینده خانه را با یک مشاور املاک می‌خوانیم.
مجرد: سلام.
مشاور از صندلی‌اش بلند می‌شود. پشت به خدمت دو تا و تعظیم و تکریم بسیار می‌کند.
مشاور: سلام قربان. خوش تشریف آوردین. مزین فرمودین. احوال شریف خوبه ان‌شاءالله؟
مجرد: خیلی ممنون. آقا خجالت میدین. بفرمایید خواهش می‌کنم.
مشاور: لطف عالی مستدام. چطور می‌تونم کمکتون کنم قربان؟
مجرد: والا یه مورد برای اجاره می‌خواستم.
مشاور: جسارتا می‌تونم بپرسم بودجه‌تون چقدره؟
مجرد: بنده با تلاش و کوشش خودم تونستم به این موفقیت نایل بشم که طی 10سال کارکردن، 20میلیون تومن پس‌انداز کنم.
مشاور: 20میلیون تومن؟
مجرد: بله. اجاره هم با توجه به حقوقم که دو‌میلیون تومنه می‌تونم تا سقف یک و پونصد پرداخت کنم و با پونصد تومن قناعت پیشه کنم روزگار بگذرانم.
مشاور دستی به چانه‌اش می‌کشد و فایل‌هایش را نگاه می‌کند.
مشاور: که این‌طور. اشکالی نداره. بذارید ببینم چی پیدا میشه... اما... ملک خود بنده هست. انتهای کوچه، چسبیده به اتوبان، زیرهمکف، بدون پارکینگ، آسانسور، انباری و گاز به همراه صاحبخانه.
مجرد: ببخشید میشه در مورد نکته آخر کمی توضیح بدید؟
مشاور: کدوم؟
مجرد: به همراه صاحبخانه.
مشاور: یعنی صاحبخونه هم هست.
مجرد: تو واحد؟
مشاور: بله.
مجرد: یعنی شما هستین اون تو؟
مشاور: بله.
مجرد: جسارتا کی تخلیه می‌کنید؟
مشاور: نمی‌کنیم. با شما زندگی می‌کنیم. البته من به شما حق میدم. با خانمتون هم هستید. یه کم سخته.
مجرد: خانم؟
مشاور: بله دیگه. همسرتون.
مجرد: آقا من مجردم. یادم رفت بهتون بگم.
مشاور: چی هستی؟
مجرد: مجردم.
مشاور: یعنی چی مجردم؟ این حرفا چیه؟ اصلا مجرد یعنی چی؟
مجرد: به معنی کسی که ازدواج نکرده.
مشاور: بیخود که ازدواج نکرده دنبال خونه می‌گرده. نبینم دیگه از این حرفا بزنی.
مجرد: آقا چه حرفی؟ مجردم دیگه! چرا یهو عوض شدین شما؟
مشاور: غلط کردی مجردی. مجردی، پول هم که نداری! خجالت نمی‌کشی؟
مجرد: استاد کمی آرام‌تر. از چی خجالت بکشم آخه؟
مشاور: حرف نزن ببینم. خونه رو میخوای چه کار؟ به چه قصدی میخوای از خونه استفاده کنی؟
مجرد: خونه مگه قصد میخواد؟ میخوام زندگی کنم.
مشاور: اگه میخوای زندگی کنی، چرا ازدواج نمی‌کنی؟
مجرد: شرایطش رو ندارم. شما خودت دخترت رو میدی به کسی که ماهی دوتومن درمیاره؟
مشاور: من دختر ندارم اما اگه داشتم دزد هم نمی‌دادم دست تو ببری تحویل بدی.
مجرد: آقا این چه طرز برخورده؟ مگه جرم کردم؟
مشاور: صحبت نباشه. سرتو بنداز پایین.
مجرد: چشم.
مشاور: بگو انگیزه‌ات از گرفتن خونه مجردی چیه؟
مجرد: به نام خدا. شب‌ها توش بخوابم.
مشاور: شب؟ خواب؟ توی مجرد چه می‌دونی خواب شب چیه؟
مجرد: آقا به جان مادرم من ساعت 11شب خوابم.
مشاور: رفت‌وآمدت در چه حده؟
مجرد: زیاد نیست. گاهی شاید خواهرم بیاد.
مشاور: خواهر؟
مجرد: بله دیگه خواهر. چیز عجیبیه؟
مشاور: اول میگین خواهرمه، بعد میشه دخترخاله، بعد دخترخاله رو میگین دوست اجتماعیمه، بعدم میگین نامزدمه. فکر کردی من خرم؟ هان؟
مجرد: دور از جون. شناسنامه ارایه میدم مطمئن بشین.
مشاور: بسیار خب. چون پسرخوبی هستی، با این شرایط من میذارم بری واحد منو بگیری. منم میرم طبقه بالا ی سرت که حواسم بهت باشه.
مجرد: بفرمایید شرایط رو.
مشاور: یک این‌که سر شب خوابی! من میام چک می‌کنم. چراغ واحد 11 به بعد روشن باشه، قرارداد فسخه. دو این‌که رفت‌وآمد در حد خواهر برادری با ارایه شناسنامه اشکال نداره. سه مهمونی، موزیک، سروصدا، دوبس دوبس ببینم فقط قرارداد رو فسخ نمی‌کنم.
مجرد: چه کار می‌کنین؟
مشاور: خودم تحویلت میدم.
مجرد: باشه.
مشاور: یه تست پزشکی کوچولو هم داریم.
مجرد: جان!؟
مشاور: چیه آقا؟ تیم‌های فوتبال هم میخوان بازیکن بگیرن تست پزشکی میذارن، انتظار داری من از مستاجرم نگیرم؟
مجرد: قبوله آقا. فقط اون خونه رو بده به من.
مشاور: باشه. چون پسرخوبی هستی، یک‌وهفتصد باهات می‌بندم.
مجرد: ولی شما گفتی یک‌وپونصد. الان چون پسرخوبی بودم دویست بردی بالا؟
مشاور: پسر بدی بودی که اصلا نمیذاشتم بیای. اگه اوکی‌ای، امضا کنیم.
مجرد: باشه. امضا کنیم.