شهاب نبوی طنزنویس

ما خواستار این هستیم که دیگر در والیبال در عین شایستگی حذف نشویم. ما خواستار این هستیم که لااقل یک‌بار در عین شایستگی حذف نشویم تا ببینیم چه مزه‌ای دارد. ما خواستار این هستیم که یکی بهشون بگوید مگه ما مسخره شما هستیم که اولش یه‌کاری می‌کنید که فریاد بزنیم قهرمانی_مهرمانی نچاییدیم، بعدش بروید و حذف شوید.
ما خواستار اهدای لوح تقدیر به مسئول واحد آباژور صداوسیما هستیم. ما خواستار این هستیم که به شکلی شیک و مجلسی از ایشان تقدیر شود. کسی که با مسئولیت‌پذیری شگفت‌انگیزی تا ساعت چهار صبح بیدار می‌ماند و مراقب است که ما خدای‌نکرده صحنه‌های ناشایست را نبینیم، مستحق تقدیر و تشکری سفت و سخت است.
ما خواستار این هستیم که در آستانه فصل جدید لیگ برتر، صداوسیما با همان مهربانی و عطوفت همیشگی‌اش باز هم بیاید و بگوید: حق پخش که هیچی، حق غیرقابل پخش هم بهتون نمی‌دیم. ما خواستار این هستیم که با شروع لیگ برتر بر شدت تبلیغات دوغ و دلستر در حین پخش بازی‌ها افزوده شود. ما خواستار این هستیم که صداوسیما همچنان به همین روش درآمد کسب کند و تنهایی بخورد و اصلا نوش جانش.
ما خواستار این هستیم که به این شکل، برانکو و اینترپل به هم معرفی شوند: برانکو، پلیس، پلیس، برانکو؛ چراکه در اخبار داشتیم که باشگاه پرسپولیس از ایشان شکایت کرده. ما خواستار این هستیم مربی‌هایی که ما از آنها خوشمان می‌آید، تا آخر عمر این‌جا بمانند و حرفی هم از پول نزنند که وجدانا خیلی ناراحت می‌شویم.
ما خواستار این هستیم که علی پروین با یک جعبه شیرینی به کشور ترکیه اعزام شود و با خانواده مصطفی دنیزلی به مذاکره بپردازد تا مشکل دنیزلی هم حل شود. ما خواستار این هستیم که باشگاه تراکتورسازی به دنیزلی هشدار دهد که آخه مگه آدم بعد از 70سالگی هم طلاق می‌گیرد که کار شما دو تا بلبل عاشق به این‌جا کشید. ما خواستار این هستیم که ماهواره منزل مصطفی را قطع کنند تا فقط شبکه سه خودمان را ببیند و تحت‌تأثیر سریال‌های ترکی همسرش را طلاق ندهد.
ما خواستار این هستیم که بازیکنان امضای قرارداد را هرچه بیشتر طول بدهند تا اسیر تمرینات طاقت‌فرسای بدنسازی اول فصل نشوند. ما خواستار این هستیم که هرچه بیشتر طولش بدهند تا قیمت را بکشند بالاتر. ما خواستار این هستیم که از این به بعد هر بازیکنی گفت من از بچگی عاشق این تیم بودم، تمام تحولات کودکی‌اش بررسی شود تا به صدق گفتارش پی ببریم.
ما خواستار این هستیم که مسئولین هر سال، به‌خصوص در سال‌های انتخابات بگویند که استقلال و پرسپولیس را خصوصی می‌کنیم. ما خواستار این هستیم که هرکس خواست این باشگاه‌ها را بخرد، جوری پخش کنیم که هروقت چیزگردی، شبیه توپ فوتبال دید، جیغ بزند و فرار کند.‌ ما خواستار این هستیم که اصلا این دو باشگاه مثل سال‌ها پیش به صندوق عقب ماشین علی پروین و مرحوم پورحیدری انتقال پیدا کنند.
ما خواستار این هستیم که هر هفته مجبور نباشیم در این ستون خواستار این همه چیز باشیم. ما خواستار این هستیم که ورزش مملکت همین‌طور بدون حضور مافیا و افراد سیاسی به حیات خودش ادامه دهد. ما خواستار این هستیم که سایر مدیران ما برای مدیران ورزشی ما دوره‌های فشرده مدیریت برگزار کنند تا آنها هم یاد بگیرند چگونه بدون دشواری می‌شود مدیریت کرد.