شماره ۱۷۴۱ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۴ تير
صفحه را ببند
روحانیت پمپاژ‌کننده شادی حلال

محمد بانیانی کارشناس مسائل دینی

مردم یک جامعه، به مثابه‌ موتور حرکت آن جامعه‌اند و نشاط اجتماعی، سوخت این موتور است؛ در نتیجه برای این‌که جامعه با انگیزه کافی به جلو حرکت کرده و مسیر رو به آینده را به درستی طی کند، به مردمی با نشاط نیاز دارد. لازمه جدایی‌ناپذیر غم و اندوه، کسالت و ناامیدی است.
غم و شادی، دو ابزار انسان‌ها برای تنظیم رفتار‌های خود هستند. گاهی انسان به مقداری غم نیاز دارد، تا مثلا از اشتباه گذشته خود درس بگیرد و گاهی نیز به کمک شادی، به زندگی روزمره‌اش امید و انگیزه می‌بخشد. حضرت علی(ع) می‌فرمایند: «مؤمن شادی‌اش را در ظاهر و صورتش نشان می‌دهد و غم و اندوهش را در دلش نگه می‌دارد.» یعنی انسان مومن باید شاد باشد و شادمانی‌اش را به مردم نیز ببخشد.
در اسلام بر شادکردن دیگران تأکید شده که در اصطلاح به آن «ادخال سرور» گفته می‌شود. روایات زیادی وجود دارد که ارزش بالای شادکردن برادران دینی را نشان می‌دهد. به‌عنوان مثال در روایتی از پیامبر اکرم(ص) که فرموده‌اند: «هرکس مومنی را شاد کند، مرا شاد کرده است و هرکس مرا شاد کند، خداوند را شاد کرده است.» و در روایت دیگری از امام محمدباقر(ع) نقل شده است: «هیچ عبادتی برای خداوند محبوب‌تر از شادکردن مؤمن نیست.» در مقابل روایات زیادی که بر ادخال سرور و پاداش آن تأکید دارند، روایت‌هایی نیز داریم که اندوهگین‌کردن مومنان را «گناه» حساب کرده و باعث عذاب اخروی دانسته‌اند. در سیره عملی بزرگان دین نیز به وفور می‌توان مواردی را مشاهده کرد که سعی داشته‌اند به نحوی مردم و نزدیکانشان را خوشحال کنند. از نظر اسلام، می‌توان غم و شادی را به دو دسته پسندیده و ناپسند تقسیم کرد. شادی‌های پسندیده گاهی با توجه به مناسبت خاصی شکل می‌گیرند؛ مانند ایام ولادت ائمه معصومین(ع) و گاهی نیز به زمان خاصی اختصاص ندارند، مثلا میهمانی‌دادن و دید و بازدید با اقوام، یا انجام کمک‌های خیریه به نیازمندان که هر زمان باشد، انسان را سرحال نگه می‌دارند. وقتی می‌گوییم جامعه باید با نشاط و شاداب باشد، معنایش «ابتذال و بی‌بندوباری» نیست که این همان شادی ناپسند است.
در رابطه با نوع اول، متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم برای ایجاد شور و نشاط در جامعه، محتوای مناسبی تولید کنیم. شاید کل کارهایی که در این رابطه انجام می‌شود، منحصر به چند عید و مناسبت مذهبی باشد که در مقابل مناسبت‌های عزاداری چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت، حرف چندانی برای گفتن ندارد. در برگزاری عزاداری‌ها باید ظرفیت عموم مردم را درنظر گرفت تا از مسیر اعتدال خارج نشویم و این امور برخلاف این‌که با نیات خوبی همراه هستند، اثر منفی نداشته باشند. حضرت آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی از مراجع معظم تقلید در رابطه با دهه‌سازی‌های متعدد برای عزاداری ائمه(ع) فرمودند: «همین‌طور پشت‌سر هم دهه درست‌کردن توسط جامعه قابل پذیرش نیست و به مرور زمان زمینه انکار مجموعه عزاداری‌ها را به وجود می‌آورد. افراط در عزاداری‌ها به تفریط می‌انجامد.» این سخن ایشان مورد استقبال قرار گرفت و راهبرد مطلوب و معتدلی در عزاداری‌ها را به ما نشان می‌دهد. بخشی از راه‌حل این مشکل برعهده روحانیون نواندیش نسل جدید است که ضمن حفظ ارزش و جایگاه مراسمات عزاداری، نسبت به اعیاد و مناسبت‌های شاد مذهبی نیز جدیت بیشتری به خرج دهند.
از سوی دیگر، وقتی افزایش شادابی و طراوت در بین افراد یک اجتماع، خشونت‌های کلامی و رفتاری را کاهش می‌دهد، امید به زندگی را بالا می‌برد، آرامش و سلامت روانی انسان‌ها را افزایش می‌دهد و روح تازه‌ای به کانون خانواده می‌دمد، چه کسی می‌تواند ادعا کند اسلام با چنین نشاط مثبت و مفیدی سرِ ناسازگاری دارد؟
اگر ما روحانیون که وظیفه داریم سخنان دین را به مردم ابلاغ کنیم، به مخاطبان‌مان گفتیم اسلام دین اعتدال است، باید در عمل نیز این اعتدال را نشان بدهیم. روحانیت به سبب مهارت‌های تبلیغی و نفوذ کلامی که بین مردم متدین دارد، می‌تواند اصلی‌ترین پمپاژ‌کننده نشاط و شادی حلال به مردم باشد.
باید کاری کنیم که اگر مردم زمانی در خیابان یا مکان دیگری یک روحانی را دیدند، ناخودآگاه لبخندی بر لبشان بنشیند و احساس مثبت و خوشایندی به آنان دست دهد، یا اگر چند دقیقه‌ای همکلام شدند، بعد از گفت‌وگو احساس شادابی و امید کنند نه این‌که با دیدن یک روحانی، به یاد غم‌ها و مشکلات بیفتند و فرار کنند. روحانیت باید تجسم عینی تازگی و شادی حلال باشد، نه مجسمه غم و افسردگی.
وقتی در اسلام نشر شادی و نشاط بین مردم نوعی عبادت شمرده شده، پس همه مسلمان‌ها به‌ویژه روحانیون که مظهر دینداری هستند، وظیفه دارند برای این عبادت باارزش تلاش کنند و از منبرها و فرصت‌های تبلیغی برای نشان‌دادن چهره شاد اسلام و ترویج شادی‌های پسندیده بین مردم استفاده کنند.


تعداد بازدید :  174