شماره ۱۷۴۱ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۴ تير
صفحه را ببند
در مراسمی همزمان با ولادت امام رضا(ع) و در دهه کرامت کریمانِ سیل تکریم شدند
با کریمان کارها دشوار نیست

به وقتِ سختی هر کسی هر چه در توان دارد را می‌آورد وسط میدان؛ یکی دارایی مادی، یکی تخصص و دیگری مهارت. هر کسی هر طور می‌تواند اما همه پاهای دلشان گیر است؛ از زلزله بم تا سیل گلستان، از زلزله کرمانشاه تا سیل خوزستان، همه و همه پُر است از رد پای آدم‌هایی که شاید وضع مالی خوبی نداشتند اما بلد بودند راه و رسم کریم‌بودن و کرامت بخشیدن را، بلد بودند چطور می‌شود همقدم آدم‌های خسته و ناتوان شد حتی به اندازه لبخندی....
دیروز همزمان با ولادت امام‌رضا(ع) جشنی به شکرانه این میلاد و دهه کرامت برگزار شد؛ اما به شیوه‌ای متفاوت. در آیین «تکریم کریمان» آنهایی که مفهوم کرامت انسانی را در چارچوبی نو و خلاقانه جامه عمل پوشانده بودند، تقدیر شدند؛ آنهایی که کریم بودند و کرامت بخشیدند بر اصلی که سرلوحه پیمان جمعیت‌های ملی است. معاونت فرهنگی نمایندگی ولی فقیه جمعیت هلال ‌احمر که عهده‌دار برگزاری این مراسم بود، شاخص‌هایی چون انجام کار نافع، پرهیز از فعالیت نمایشی و… را مد نظر قرار داده و بر اساس این شاخص‌ها، ۵ نفر را به‌ عنوان برگزیده این آیین برای تقدیر انتخاب کرده بود.
صدای پای یک معتمد
هر جا حادثه‌ای تَن ایران را لرزانده و گزندی به مردم رسیده، ردپایی از «محمد خامه‌یار» برای کمک به مردم وجود دارد. از زلزله بم، ورزقان و کرمانشاه کمک‌های مردمی زیادی جمع‌آوری کرده؛ آن‌قدری که خیلی‌ها از آن‌ طرف مرزها هم به اعتبارش اعتماد دارند و کمک‌هایشان را در اختیارش می‌گذارند. او به «معتمد مردمی» معروف است و وقتی این نام بر روی فردی است همه خیالشان راحت است که حضور تو حضور کاملی از کریمان است. خامه‌یار قرارگاه کمک‌های مردمی قم را مدیریت می‌کند و در زمان سیل با بسیج بیش از 4‌هزار نفر، بیش از 100هزار پرس غذا بین مردم سیل‌زده توزیع کرد و در آنجا مراسم عقد و عروسی را بر پا کردند. او از آن آدم‌هایی است که در این سال‌ها نشان داده می‌شود سازمان حکیمانه برای سیل مهربانی مردم در بحران‌ها تدارک دید. کار او و همه آنهایی که کنارش بودند به اذعان مدیران درگیر در حوادث کار بسیار بزرگی است.
روایت کریمانه از دل مردم
«حامد‌ هادیان» خبرنگار و فعال رسانه است و در حوادث مختلف حضور مستمر داشته است. عید بود که رفت به مناطقی که غرق در آب بود. همان روزهای ابتدایی گوشی همراهش آسیب دید؛ وسیله‌ای که تنها راه سریع ارتباطی‌اش برای مخابره اخبار بود، اما آدم‌هایی از جنس حامد اگر قرار است پای کاری باشند، هیچ چیز نمی‌تواند منصرفشان کند و هیچ وقت لنگ ابزار نمی‌مانند. حامد برنگشت و تصمیم گرفت هر جا که می‌رسد و سوژه‌ای ناب می‌بیند با کمک تلفن همراه همان آدم‌هایی که آنجا هستند به دور از حاشیه و جنجال، از وضع مردم روایت کریمانه‌ای داشته باشد. ‌هادیان بیش از 30 روز در این شرایط زبان مردم و راوی رنج‌ها شد؛ کریمانه روایت کرد زندگی مردم را و همه تلاشش این بود بحرانی‌تر نکند بحران را. او همه تمرکزش روی خط قرمزش بود؛ یعنی مردم! مردمی که باید دیده می‌شدند حتی وقتی که سیل دیگر تیتر اخبار نبود.
همه ما قهرمانیم
در بحبوحه سیل و گرفتاری‌های مردم، عکسی در فضای مجازی منتشر شد از مردمی سیل‌زده که جان دوباره‌ای بخشید به وطن؛ در آن عکس مردم سیل‌زده در حال برافراشتن پایه پرچمی بودند که در میانه گل‌ولای قد خم کرده بود. آن عکس را «روح‌ا... خسروی‌نژاد» گرفته بود؛ عکسی که از پا نیفتادن را فریاد می‌زند. روح ا... و رفیق نویسنده‌اش در دوران سیل راوی کریمانه زندگی مردمی عادی بودند که به وقت بلایا و حوادث قهرمان‌اند و بعد از پایان حادثه دوباره همان آدم‌های معمولی می‌شوند مثل همه ما؛ روایتی امیدبخش به دور از حاشیه‌ای.
معتکف    انجیرستان
«حاج‌آقا محمد صدارت» و دوستش برای کمک دو روزه به لرستان رفته بودند اما ماندند برای جان‌دادن به رزق مردم. در آن روزها باغ‌ها فراموش شده بودند و مزرعه‌ها رو به زوال رفته و همه دست‌اندرکاران دست از درخت‌های انجیر شسته بودند و قطع امید کرده؛ اما کریمان رزق‌اندیش شدند ناجیان رزق مردم و رفتند سراغ باغ‌ها که نجات رزق انسان، نجات انسان است و باغ‌های انجیر محل رزق مردم. 50 روز ماندند و شدند معتکف انجیرستان‌ها و وقتی‌ هزار طلبه دیگر هم به آنها پیوستند، آن‌وقت بود که زندگی میان خانه‌های مردم جاری شد.
کرامت ضربدر کرامت
وقتی یاری و گرفتن دست نیازمندی قید و بند نداشته باشد، وقتی همه توجه و اراده امدادگر فقط به کمک‌کردن و حفظ کرامت انسان معطوف باشد، کرامت ضرب می‌شود در کرامت. آن وقت اگر تا کمر هم در آب باشی فقط یا علی می‌گویی و به این می‌اندیشی که چطور می‌توانی به یک بنده نیازمند کمک کنی بی‌آن‌که بپرسی دین و مذهبش چیست؟ اسم و شهرتش کجاست؟ «حاج‌آقا محسن احمدیان» زمانی که هموطن ترکمن را روی دوشش می‌گذاشت تا از آب رد شود، نمی‌دانست چه کار بزرگی می‌کند؛ کاری به معنای واقعی کریمانه که در خاطره‌ها ثبت شد و مصداقی شد از کرامت انسانی.
این قصه ادامه دارد...
اینها پنج نفر افرادی بودند که به نمایندگی از همه کریمان، دیروز قدردانی شدند و تندیس و شال کریمان را دریافت کردند. اما همه آنها در مراسم گفتند اگر حالا روی سن ایستاده‌اند به پشتوانه همسرانی است که نبود آنها را تحمل کردند و جای خالیشان را پُر کردند تا آنها تمام‌قَد و به دور از دغدغه‌های زندگی روزمره بروند در حادثه و بشوند کریمان دل مردم خسته. البته چند نفری هم بودند که رد پای مهربانیشان در زمان سیل مانده اما نشانی از آنها نیست, مثل کودک کاری که پول به صندوق کمک‌های مردمی می‌ریزد یا مرد سیل‌زده‌ای که از گرفتن آذوقه امتناع کرده و گفته:   «ببرید برای روستای مجاور آنجا بیشتر نیاز دارند». معاونت فرهنگی حوزه نمایندگی ولی فقیه جمعیت هلال ‌احمر قصد دارد همه این آدم‌ها و مثل اینها را پیدا کند و  آیین تقدیر از کریمان را گسترش دهد و در سال‌های بعد در حادثه و غیرحادثه بگردد آدم‌هایی که پاهای دلشان آنها را کشانده در دلِ سختی برای کمک به مردم به بقیه معرفی کند. قرار است این کار بشود یک سنت حسنه و مردم هم بیایند پای کار و آدم‎های کریم را معرفی کنند. آدم‌هایی مثل همه ما که به وقتِ حادثه و بلا، قهرمان قصه‌های تلخ مردم رنجور می‌شوند.


تعداد بازدید :  546