۱. اصغری، کارشناس هواشناسی نشسته روبهروی مجری خبر و از گرمشدن هوا میگوید؛ قرار است در این هفته هوای تهران و بیشتر بخشهای کشور دو تا سه درجه گرمتر شود و در ایستگاه هواشناسی مهرآباد تا نمایش ۴۳ درجه قابل پیشبینی است. یعنی در آفتاب، در خیابانها و در تیغ کشنده ظهرها این عدد خیلی بالاتر از این حرفهاست. من یکلا تیشرت پوشیدهام راحت و بیدغدغه و دارم به این فکر میکنم که چه ترفندی بزنم برای خنک گذراندن روزهای آینده.
۲. طرف - احتمالا- زیر خنکای کولرها و چیلرها ایستاده و برای عدهای سخنرانی میکند. برای آنکه آتش درونش آرام شود، تندترین و تیزترین حرفها را درباره زنها بیان میکند. زنهایی که از نظر او -احتمالا- شایسته احترام و ادب نیستند و لابد با این بدوبیراهها -یکهو متحول میشوند و- بهراه میآیند! من با همان یکلا تیشرت، هدفون گذاشتهام و حرفها را با گوش میکنم.
به گواه گوشها و چشمهای نویسنده این متن، حسن عباسی خیلی قبل از این روزها که دم و دستگاهی به راه بیندازد و شهرتی کسب کند و با حرفهای آتشین و نظرهای داغش شناخته شود، یک سخنرانی تاملبرانگیز داشت با موضوع بیماریهایی که چادر به وجود میآورد. بله، همین آقای حسن عباسی! از وزنی که چادر و کشیدگیاش به گردن زنها و مادرهایمان تحمیل میکند تا فشاری که چادرهای قدیمی به دندان مادرها میآورد تا گرمایی که در تابستانها سراغ زنها میآید و آبی که بدنشان از دست میدهد تا... (بقیهاش بماند) حالا اما، گفتن از این حرفها تابوهای بزرگی است که معلوم نیست چه سرنوشتی برای گوینده به همراه داشته باشد. ته آن جلسه بینظیر چیزی که برای شنونده میماند، حس احترام بياندازه و خضوع بزرگ به تمام کسانی بود که با همه این دشواریها، حجاب نگاه میدارند؛ چه سفت، چه شل! قدردانی از فداکاری بود که هر روز مشاهده میکنیم و به سادگی از کنارش عبور میکنیم.
با همین یکلا تیشرت میشود فهمید که هوا بیاندازه گرم است و تحمل چند لایه لباس روی سر و تن چقدر سخت، ولی موضوع اصلی، برخوردهایی است که در همین هفتهها گاه میبینیم و میشنویم. هرقدر در گذشته، دعوت به رعایت حجاب با قدردانی از فداکاریها و حس ادب و احترام بود، حالا -انگار- شده تهدید، توهین و به هم زدن آرامش در کلام و نگاه معدودی. حالا خوب به اطرافمان نگاه کنیم؛ آیا این روشها موثر است؟
توضیح ضروری: ایده این یادداشت از سیدعلی میرفتاح، سردبیر محترم روزنامه اعتماد است. راست میگوید استاد، باید یکیکمان یادداشت بنویسیم و مدام به خودمان و خودشان یادآوری کنیم که چقدر کار بزرگی است رواداری و رعایت حجاب در این روزها؛ چه اعتقادی از ته دل باشه که پیش خدا مأجور است، چه رعایت حال جامعه و اطرافیان که رعایت قانون است و احترامبرانگیز. چقدر تکتکمان مدیون حیا و نجابت دوستداشتنیشان هستیم. سوژههای نابی برای نوشتن که همیشه مغفول ماندهاند؛ چقدر خوبید شما!