شماره ۱۷۴۱ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۴ تير
صفحه را ببند
چرا از خبر مهاجرت عادل ذوق‌زده شدند؟

سیامک رحمانی سردبیر

فضاسازی در مورد عادل فردوسی‌پور بلافاصله پس از کسب جایزه مردمی مراسم حافظ غیرقابل فهم ‏نیست. کسانی که به دنبال حذف عادل فردوسی‌پور هستند در چند ماهی که از تعطیلی نود می‌گذرد تلاش ‏زیادی کرده‌اند تا بگویند او فراموش شده و محبوبیتش را از دست داده است. تریبون‌های فراوانی که ‏دارند مدام از این می‌گویند که او همه بود و نبودش را مدیون برنامه نود -بخوانید لطف رسانه ملی- بوده ‏و اگر چند روز روی آنتن نباشد از دل مردم هم خواهد رفت. چیزی که واقعیت ندارد. کافی است با عادل ‏در خیابان راه بروید و ببینید او از گذشته هم محبوب‌تر شده است. حتی دلخوری‌های رنگی و هواداران ‏تیم‌های بزرگ از او بابت انتقاداتش حالا رنگ باخته و او در موضع مظلوم، شاید محبوبیتی را تجربه ‏می‌کند که هیچ‌وقت در زندگی نچشیده است. همه اینها را می‌شود منکر شد و تکذیب کرد. اما جایزه حافظ ‏و تشویقی که سالن همایش‌های برج میلاد را می‌لرزاند و نشان می‌دهد او حتی از ستاره‌های سینما هم ‏پرطرفدارتر است، برای برخی‌ها به راحتی قابل هضم نیست. پس عده‌ای دست به کار می‌شوند تا هم اخباری مبنی بر ‏پیشنهادات خارجی برایش جعل کنند، هم با صرف هزینه، در کانال‌های هواداری او را تخریب کنند.‏
اخباری که از طرف رسانه‌های جناحی هم بازنشر می‌شود و بولد می‌شود تا بگویند بله، تشت او از بام ‏افتاده و مدارک فسادش افشا شده و خودش به دنبال کوچ از ایران به شبکه‌های معاند است. خبری که ‏خودش در چند کلمه تکذیب کرد، اما معلوم است پیشنهادهای وسوسه‌انگیزی دارد. کدام برنامه‌ساز حرفه‌ای ‏و سوپراستاری است که برنامه‌ای نداشته باشد و برایش آفرهای اغواگر نرسد.‏
اما چرا رفتن عادل برای عده‌ای این همه مهم است و خوشحال‌شان می‌کند؟ احتمالا دو دلیل بزرگ ‏می‌توان برای این اشتیاق در نظر گرفت؛ اول این‌که حضور عادل فردوسی‌پور در تهران برای کسانی ‏که چشم دیدن او را ندارند یک فشار و مزاحمت دایمی است. تا وقتی که او اینجاست افکار عمومی ‏مطالبه بازگشتش به تلویزیون را دارند. با هر گزارش افتضاحی در مسابقات فوتبال او را یاد می‌کنند و ‏هرچه به آغاز لیگ‌برتر نزدیک می‌شویم، غیبت برنامه نود و عادل محسوس‌تر می‌شود. اگر او از ایران ‏برود، راه‌حلی دایمی برای همه اینها پیدا خواهد شد و جبهه ضدعادل از خدا می‌خواهند چنین اتفاقی بیفتد.‏
نکته دیگر بهره‌ای است که از مهاجرت عادل به دست خواهد آمد. مخالفان عادل همیشه تلاش کرده‌اند او ‏را فردی ناسازگار و غیرخودی نشان دهند. انتقادات و مواضعی که او می‌گیرد و در جامعه بازتاب مثبت ‏دارد، از نظر مخالفانش نشان‌دهنده این است که او شایستگی حضور در رسانه ملی و چه بسا کار در ‏ایران را ندارد. او را مدام متهم به همزبانی با اپوزیسیون کرده‌اند و حالا چی بهتر از این‌که او به یک ‏شبکه ایرانی‌زبان خارج از کشور برود. اگر چنین اتفاقی بیفتد نور علی نور است. می‌توانند بگویند ‏‏«دیدید گفتیم!» «نگفتیم!» «بفرما، از اولش هم معلوم بود که او به کجا متمایل است!» در صورت ‏مهاجرت عادل همه این خواسته‌ها برآورده خواهد شد و جبهه مقابل جشن خواهد گرفت.‏

شاید گفته شود که رفتن عادل به یک شبکه ماهواره‌ای برای صداوسیما تهدید است. که مدیران رسانه ‏ملی دوست ندارند او جایی برود و مخاطبان را همراه خود کند و برنامه‌ای بسازد و با شبکه‌های داخلی ‏رقابت کند. شاید گفته شود به این دلایل با رفتن او مخالفت خواهد شد و مقاومت خواهد شد و هیچ‌کس از ‏این اتفاق استقبال نخواهد کرد. سابقه نشان می‌دهد که همه این تصورات اشتباه است. مدیران رسانه‌ای ما ‏رغبتی به جذب نیروهای مستعد ندارند و بابت آن عذاب وجدانی هم ندارند. قریب به اتفاق نیروهایی که ‏از ایران رفته‌اند و در شبکه‌های خارجی مشغول به کار شده‌اند روزی در همین رسانه‌های داخلی مشغول ‏به کار بودند. نه پیشنهاد دندان‌گیری برای کار در رسانه ملی به آنها شد نه فضایی برای همکاری‌شان ‏مهیا بود. رسانه ملی نشان داده که در فاکتورهایش برای بکارگیری ژورنالیست و برنامه‌ساز، توانایی و ‏استعداد اولویت زیادی ندارند. نمونه‌اش هم فرشید منافی و خیلی‌های دیگر که از خود جام‌جم کوچ کردند ‏و به جای حسرت، پشت سرشان فقط ناسزا بود و تهمت. برای عادل فردوسی‌پور هم جز این نخواهد بود ‏و رسانه ملی دغدغه حفظ مخاطب و نگرانی از ریزش آن را احساس نمی‌کند. باور نمی‌کنید؟ برنامه نود! ‏رسانه‌ای که برنامه نودش را معلوم نیست به چه دلیل تعطیل می‌کند چه اعتباری برای مخاطبان و ‏جایگاه خودش قایل است. آفتاب از این روشن‌تر داریم؟ ‏


تعداد بازدید :  460