سیدمرتضی توکلی روانشناس
اتفاق خوشایندی است. دور خانم «نماینده» را اصحاب خبر گرفتهاند و دوربینها تصاویر او را به دنیا مخابره میکنند. همه جای دنیا ژاپن نیست، اما حضور این زن و دیگر همحزبیاش در مجلس ملیشان، کورسوی امید را در دل همه افراد دارای معلولیت شدید روشن کرده است. بین 480 عضو مجلس ژاپن، عدد این دو نماینده معلول از نظر کمّی اهمیتی ندارد، اما از نظر کیفی اتفاق مهمی رخ داده، حتی راهروها و برخی قسمتهای عبور و مرور در پارلمان بهبود پیدا کرده، تا این دو نفر بتوانند راحتتر برای قانونگذاری به آنجا رفتوآمد کنند؛ دو نفری که هر دو برای انجام امور روزانه نیازمند حضور فرد دیگری در کنارشان هستند. گذر از دنیای پرپیچوخم ناتوانی برای کمتوانان هر جامعه به اندازه کافی دردناک است. آنها عموما در کشورها و شهرهایشان از کوچکترین فرصتهای اجتماعی بیبهرهاند و برای بهدستآوردن فرصتهای کم و کوچک شهروندی باید بسیار بجنگند. خانم ایکو کیمورا که به کرسی نمایندگی رسیده، از هشت سالگی دچار فلجمغزی شده و از گردن به پایین به جز دست راستش در اختیارش نیست. او و همحزبیهایش با شعار «توجه بیشتر به اقشار فراموششده» به میدان رقابت سیاسی اخیر در ژاپن پاگذاشتهاند. شاید بزرگترین دغدغه مشترک خانم ایکو و میلیونها معلول دیگر در سراسر دنیا همین باشد که روند «عادیسازی» در برابر آنها در پیش گرفته شود؛ حق حضور آنان، ترددشان و تاثیرشان برای مردم جامعه یک حق عادی تلقی شود. آنجا که یک روان سالم در یک بدن دارای نقص بتواند به شکوفایی برسد، پایان محدودیت زندگی معلولان است. این عادیسازی میتواند موضوعش تردد ساده در پیادهرو باشد، میتواند امکان راهیابی به صحن مجلس قانونگذاران باشد یا راهاندازی کسبوکار. چیزی که رویای همه کمتوانان است، انسان دیدهشدن و شهروند دیدهشدنشان قبل از برجستگی کمتوانیشان است. برای عقب راندن این پرده نامربوط و غیرمنصفانه، شما که وزیری، آن یکی که پدر است، معلمها و فروشندگان و از همه بالاتر اهل رسانه، چه باید بکنیم؟ راه را کوتاه کنیم و همان کار را بکنیم.