فرض کنید که منزل شما در شمالیترین نقطه تهران و مثلا در دارآباد است. میخواهید بروید به جنوب تهران مثلا بهشت زهرا و فاتحهای بخوانید. شما یا خودروی شخصی دارید یا ندارید. اگر داشته باشید، در عرض چند دقیقه وارد اتوبان امام علی(ع) میشوید و یک راست میروید به بهشت زهرا و اگر ترافیک نباشد، شاید کل سفر شما ۳۰ تا ۴۰ دقیقه طول بکشد، ولی اگر خودرو نداشته باشید و بخواهید با اتوبوس و مترو بروید، اول باید بیایید تجریش و از آنجا با مترو بیایید بهشت زهرا. حتما یک نفر که خودروی شخصی دارد، از وضع موجود استقبال میکند. نتیجه این میشود که همه به سوی استفاده از خودرو هجوم میبرند و طبیعی است که بزرگراهها تبدیل به عاملی برای افزایش خودرو و سپس ترافیک بیشتر میشود! تعجب نکنید، این واقعیت ثابت شده است، فقط در برخی از بزرگراهها این اثر منفی چشمگیر نیست.
حالا پس از گذشت دو دهه از اتوبانسازی در تهران که اتوبانهای بزرگی در آن ساخته شده است، رئیس کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران اعلام میدارد که «ايجاد بزرگراههاي درونشهري در اين حد و اندازه يك اشتباه استراتژيك و تاريخي بود، من اين موضوع را بارها از دوره گذشته تاكنون گفتهام كه تمام املاك و داراييهاي ارزشمند ملكي شهرداري تهران در پروژههاي عمراني با اولويت بزرگراهسازي هزينه شد، در صورتي كه با بهينهسازي و حفظ اين املاك ميتوانستيم براي هميشه تاريخ بدون فروش يك مترمربع تراكم و بارگذاري شهر را اداره كنيم.»
واقعیت این است که جامعه ما چوب طرحهای بزرگ خود را میخورد. طرحهایی که قرار است به نام نامی مدیران افتتاح شود، بدون آنکه مطالعه جدی درباره هزینه و فایده آنها شده باشد. اگر کسی بررسی کند که هزینه احداث اتوبان امام علی(ع) یا پل صدر چقدر شده است و به جای این دو طرح میتوانستیم کل خطوط متروی تهران و شهرکهای اطراف آن را تکمیل کنیم، تعجب خواهد کرد که چگونه این همه سرمایه بزرگ صرف این طرحهای عجیبوغریب شده است. کافی است به هزینه تملک املاک کنار اتوبانهای مزبور اشاره شود تا حجم پرداختهای شهرداری و به تعبیر بهتر شهروندان تهرانی روشن شود. حال اگر کسی در مطبوعات یا هر جای دیگری ارزیابی هزینه و فایده از این طرحهای بزرگ را دیده باشد که هزینه و فایده آنها در مقایسه با توسعه مترو چقدر است، جایزه دارد؟ شاید ندانید اگر یک طرح ۵۰۰میلیون تومانی را برای اخذ مجوز به وزارتخانهها ببرید، فوری خواهند گفت طرح توجیهی بیاورید، ولی برای این طرحهای چندهزار میلیاردی دریغ از یک طرح توجیهی قابل قبول و علمی!
اکنون طرحهای اتوبانسازی تمام شده، نه فقط به این دلیل که این سیاست نادرست بوده است، بلکه به این علت که پول کافی برای اتوبانسازی وجود ندارد. اگر سرمایههای هزینهشده در این دو طرح را در امور مولد برای شهر تهران سرمایهگذاری میشد، شاید امروز دچار کسری بودجه و درآمد نبودیم و سیستم حملونقل عمومی نیز بهتر شده بود؛ دریغ از پاسخگویی مدیران بلندپرواز. ای کاش آقای قالیباف درباره این دو طرح خود اقدام به پاسخگویی کند یا حداقل طرحهای توجیهی و هزینه و فایده آنها را به مردم نشان دهد.