انتشار دو گزارش درباره پرداخت پولهای تصویب شده در وزارت ارشاد زیر عنوان «پژوهشهای سینمایی» واکنشهای زیادی را در صفحات سینمایی رسانهها به وجود آورده است.
ماجرا از آنجا آغاز شد که در گزارشی نوشته شد که یکی از مدیران بازنشسته سازمان سینمایی درست بعد از بازنشستگیاش قراردادی سیصد میلیونی برای پژوهشی با عنوان کلی «مطالعه تحلیلی سینمای ایران» منعقد کرده که تاکنون هم بیش از 100 میلیون تومان از این رقم را نیز دریافت کرده است. این مدیر بازنشسته، مدیرعامل سابق موزه سینمای ایران است که بعد از بازنشستگی عاقبت به خیر شده و این هم واکنش مخاطبان را موجب شده است.
واکنشها به این موضوع تمام نشده بود که خبرهای دیگری از راه رسید. سینما ژورنال در ادامه به قراردادی 202 میلیون تومانی که با مدرسه ملی سینما بابت حمایت از پایاننامههای دانشجویی منعقد شده است، اشاره کرد و در ادامه هم مورد مصطفی آل احمد را ذکر کرد که با کارگردانی تنها یک فیلم بلند هنروتجربهای، موفق به انعقاد قراردادی ۱۴۰میلیونی بابت موضوعی چون «نوشتن در حرکت» شده است. ظاهرا شهرام جعفری نژاد مدیر مجله تعطیل شده «صنعت سینما» نیز دو قرارداد ۹۰ میلیونی منعقد کرده. یک قرارداد ۵۵میلیونی برای «طراحی اطلس سینماهای کشور» و دیگری برای پژوهش «استانداردهای لازم برای زیرساختهای سینمای ایران».
کاربری نوشته: «پس ظاهرا اینکه میگویند ارشاد مشکل مالی دارد، فقط برای غیرخودیهاست. برای خودیها همه چیز هست، حتی 300 میلیون تومان برای مطالعه سینمای ایران!».
«انگار قرار بود با بازنشستهها قرارداد بسته نشود. اما دوستان ارشادی حس کردهاند مگر میشود این کوههای تجربه را نادیده گرفت».
«گذشته از این چیزهای فرعی، مطالعه تحلیلی سینمای ایران قرار است در چه موردی باشد؟ با چه حجم و محتوایی؟ آیا عقد چنین قراردادی سوای مباحث قانونی قابل دفاع است؟ »
«پژوهشهای سینمایی با چه مبنایی تعیین، قیمتگذاری و واگذار شده و میشود؟ یعنی چه اشخاصی در اولویت دریافت این پروژههای سینمایی و مزایای نجومی آن هستند و بر اساس چه نوبتبندی این پروژهها به آنها میرسد و سقف این پرداختها چقدر است و چگونه تشخیص داده شده یک پروژه نانوشته ارزشش ۳۰۰ میلیون و پروژه دیگر کمتر است؟»!
«یه مدیر دلسوز باید با شجاعت بیاد و هزینه های بیخود جشنواره ها و... رو سرشکن کنه به نفع سالن و گسترش سخت افزار سینما. این حاتم بخشی ها سینما رو به قهقرا برده».
«سینما در حرکت! اطلس سینماهای کشور! مطالعه تحلیلی سینمای ایران (همینجوری در بست با جعبه!!!)...»
«آقای انتظامی. دستتان درد نکند که شفاف سازی مالی زیرمجموعه ها را تداوم بخشیدهاید. اما شفاف سازی خشک و خالی به چه دردی میخورد؟ نباید کاری بکنید؟»
همزمان با فرارسیدن هفدهم مرداد روز خبرنگار، این هشتگ در توییتر و فضای مجازی به ترند اول تبدیل شد. مسئولان و ارگانهای مختلف این روز را به جامعه رسانهای تبریک گفتند و بازار سخنرانی درباره خبرنگاران و تلاش آنها داغ بود. توییتهای زیادی هم در رابطه با این روز منتشر شد که بخشی از آن را در زیر میخوانید.
تو طول سال که صدای خبرنگار که خودش صدای همه هست رو کسی نمیشنوه. اما تو روز خبرنگار جا داره بگیم که اکثر افراد فعال تو بخش رسانه از درآمد و شرایط اقتصادی زندگی خودشون ناراضی هستند.
رئیسجمهوری به مناسبت روز خبرنگار یک سال اینترنت رایگان پرسرعت به خبرنگاران هدیه میدهد.
خبرنگاران همیشه پیگیر مشکلات همه اقشار و اصناف بوده و هستند، اما متاسفانه سالهاست که خودشان از داشتن یک انجمن صنفی خوب و قدرتمند محرومند!
میدونید از ۱۸،۱۷سالگی دنیات بشه خبر و روزنامه و به خاطر عشقی که داشتی، سالهایسال با عدم امنیت شغلی و بیپولی و توقیف بسازی و آخر همه اون رویاهات بشه خونهنشینی و حذف از دنیای مطبوعات، یعنی چی؟
به امید روزی که برای خبرنگاران امنیت شغلی ایجاد بشه.
در روز خبرنگار به چرایی این آمار که مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد ارایه داد، فکر کنیم: «هماکنون ۳۰۰ روزنامه در کشور منتشر میشود که شمارگان مجموع آنها به یکمیلیون نسخه نمیرسد.»
مطبوعات و رسانهها تأثیر جدی در مبارزه با فساد دارن. اونها چشم مردم هستن و ای کاش در برابر افشاگریهای مستندی که برای مبارزه با فساد میشه، با خطر و تهدید امنیت شغلی مواجه نشن.
رئیسجمهوری گفت: «خبرنگاران اگر نقصی در دولت میبینند، بدون هیچ لکنتزبانی آن را اعلام کنند. ما امیدوار هستیم که جنبه و آستانه صبر مسئولان کشور ما هم در برابر انتقادات رسانهها بالاتر بره.»
در روز خبرنگار از روزنامهنگارانی یاد کنیم که مسئولیت حرفهای و شرافت قلم خود را با هیچ متاعی عوض نکرده و نمیکنند. آنان که قلم خود را تنها برای آگاهی مردم، آزادی انسان و توسعه کشور به کار میگیرند، شایسته بهترین تکریمها هستند.
امیدواریم در روز خبرنگار مسئولان یک بازنگری اساسی درباره پرونده برخی خبرنگارانی که زندانی شدهاند، داشته باشند.