شماره ۱۷۶۲ | ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۷ مرداد
صفحه را ببند
روایت رئوف پیشدار پیشکسوت عرصه خبر در گفت‌وگوی «شهروند» از روزهای پرالتهاب کابل
جنگ از منظر «خبرنگاری بشردوستانه»

شهروند| «پشت‌صحنه‌ یک خبر»؛ روایتی از خاطرات یک پیشکسوت عرصه خبر از روزهای پرالتهاب کابل است. رئوف پیشدار، بیش از سه‌دهه است که در عرصه خبر فعالیت دارد. فردی که جزو معدود خبرنگاران کشور است که در جنگ‌های مختلفی حضور پیدا کرده است. در «جنگ تحمیلی»، «جنگ افغانستان» و... به‌عنوان خبرنگار ایرنا حضور داشته و امروز پس از گذشت سال‌ها و در دانشکده خبر، مرکز مطالعات و دانشکده‌های ارتباطات روزنامه‌نگاری تدریس می‌کند. «شهروند» به بهانه روز خبرنگار گفت‌وگویی داشته با مردی که سالیان دراز را با دنیای خبر سپری کرده است.     
در بحبوحه انقلاب وارد عرصه خبر شده‌اید، شرایط آن دوران چگونه بود، در مورد نحوه ورودتان برایمان بگویید.
بله؛ به‌طور رسمی با پیروزی انقلاب کار حرفه‌ای خود را آغاز کردم، به دنبال پیروزی انقلاب وارد سازمان‌های خبری شدم که در عرصه بین‌المللی فعالیت داشتند. کارنامه خبری من پوششی از مجموعه وقایعی است که بسیاری از آنها مبدأ تحولاتی مهم و اثرگذار در تاریخ به شمار
می‌آیند.
در بیشتر فعالیت‌های شما ردپایی از جنگ دیده می‌شود...
بله؛ با آغاز جنگ هشت‌ساله رژیم بعثی عراق علیه ایران به‌عنوان خبرنگار در مناطق جنگی حاضر شدم و فعالیت خبری خود را دنبال کردم. پس از آن با اشغال لبنان توسط رژیم صهیونیستی برای دوره‌ای به لبنان رفتم و بعدها با ورود آمریکا به افغانستان و سرنگون‌سازی حکومت طالبان و تشکیلات القاعده به افغانستان رفتم تا شاید مدرن‌ترین جنگ قرن بیستم را پوشش دهم. من متعلق به نسلی هستم که متاسفانه به محض آن‌که چشم باز کردم و وارد اجتماع شدم، جنگ هشت‌ساله را شاهد بودم و به نوعی پیروزی انقلاب هم یک وجه نظامی داشت و تنش‌ها و درگیری‌ها باقی بود. همزمان هم در جنگ‌های داخلی لبنان بودم و درگیری‌های داخلی این کشور با گروه‌های مختلف و هجوم اسراییل به این کشور را شاهد بودم. کنار آن، درگیری‌های منافقین را پوشش خبری دادم، گروهک‌های شهرهای مختلف، سقوط طالبان و القاعده در افغانستان، سقوط صدام و جنگ دوم خلیج‌فارس؛ در ‌سال ۱۹۹۱ که در پاکستان بودم، نزاع‌های قومی و مذهبی این کشور را پوشش دادم، تنش‌های ناشی از فروپاشی سیستم‌ها هم همین‌طور؛ دهه۹۰ در شوروی بودم و این تنش‌ها را دیدم.
ازجنگ افغانستان به‌عنوان مدرن‌ترین جنگ قرن بیستم یاد کردید، چرا این عنوان؟
واقعه یازدهم سپتامبر در ‌سال 2001 میلادی برابر با ‌سال 1380 رخ داد. آن واقعه تاثیرات فراوانی در عرصه‌های مختلف سیاسی، نظامی و استراتژیکی را به دنبال داشت؛ مثلا وقتی اخبار افغانستان را پوشش می‌دهید که قوای خارجی با مشارکت نیروهای داخلی علیه یک نیروی داخلی عمل می‌کنند، یک شکل دارد و جایی هم که نیروهای خارجی علیه نیروی داخلی عمل می‌کنند یا نیروهای داخلی علیه نیروی داخلی عمل می‌کنند، یک شکل. در ماموریتم به افغانستان به این اعتبار که سال‌ها خبرنگار رادیو برون‌مرزی بودم، بسیاری از مردم عادی و مسئولان و شخصیت‌های افغان من را می‌شناختند. این آشنایی، فرصت خوبی پیش آورد تا فعالیت‌های متنوعی در قالب نوشته، عکس و فیلم انجام دهم. در این ماموریت علاوه بر اخبار معمول جنگ، به مسائل گوناگون افغانستان و مردم آن پرداختم و کوشیدم که جنگ را از منظر دیگری هم ببینم و آن «خبرنگاری بشردوستانه» بود. پس از شهادت همکارم صارمی، اخبار افغانستان را من  پوشش می‌دادم و در این میان اتفاقات زیادی افتاد که من در کتاب سفرنامه کابل منتشر کردم.
شرایط تهیه خبر در افغانستان در آن دوران چگونه بود؟
به لحاظ صنعتی افغانستان حتی پیش از جنگ در این کشور هم کشوری فقیر بود که جنگ بسیاری از آنها مانند کارخانجات جنگلک بزرگترین کارخانه صنعتی کابل را از بین برد. ما در افغانستان یک خانه اجاره کرده بودیم با کمترین اصول امنیتی. شاید برای خبرنگارجوان جذاب باشد؛ ما سه نیرویی بودیم که وظیفه اطلاع‌رسانی به صورت فیلم و عکس و متن به عهده داشتیم. آن‌چه که در افغانستان و خبرهای آن اتفاق می‌افتد، ظاهر یک خبر بود، خبرها پشت‌ صحنه هم دارند، پشت ‌صحنه اخبار آن تلاشی است که روزنامه‌نگار انجام می‌دهد. خبرنگار باید دایم‌الکشف باشد، دایما در جست‌وجوی خبر باشد، من علاقه‌مند بودم روزنامه‌نگار باشم و این خود بهترین مشوق من در کار بود.

بخشی از خاطرات رئوف پیشدار
روزهاست كه جنگ در افغانستان شدت يافته است. من به‌عنوان خبرنگار ايرنا در شرق آسياي مركزي ازجمله ماموريت دارم كه اخبار تحولات افغانستان در شمال اين كشور را پوشش دهم. خبرنگار ما در مزار شريف «محمود صارمي» چند روزي است كه براي درمان بيماري‌اش به ايران رفته است و ايرنا در افغانستان عملا خبرنگاري ندارد.

 


تعداد بازدید :  741