عبدالجبار کاکایی: « ابتذال برای خودش جذابیت دارد؛ اتفاقاتی که در حوزه ادبیات ما امروز رخ داده؛ در عالم موسیقی هم این ابتذال را میبینیم که ترانههای درست و درمان هنری مخاطب ندارد، اما ابتذال برای قشر وسیعی جذابیت دارد. الان در شبکههای اجتماعی شعری به نام من پخش شده که یکی از مبتذلترین شعرهاست و روحم هم از آن خبر ندارد. برای بسیاری از بزرگان چون قیصر امینپور و سیمین بهبهانی هم این مسأله رخ داده است.»
منوچهر آذری: «یک شب علی حاتمی عدهای از خبرنگاران و عکاسان را دعوت کرده بودند و به ما گفتند که با لباسهای صحنه به استقبال میهمانان برویم. سر میز شام نصرت کریمی گفت کاش من جای دربان گراندهتل بودم که من بلافاصله لباسم را از تنم درآوردم و گفتم نقش یک دربان را هم نتوانستید به ما ببینید؟ به این هم حسادت میکنید؟ همه خندیدند و آقای حاتمی گفت محال ممکن بود کس دیگر اینجا باشد و چنین واکنشی را
نشان دهد.»
امیر قلعهنویی: «حسنزاده خودش و خانوادهاش را جای من و خانوادهام بگذارد. صدهزار نفر به من توهین کردند، اما من خویشتنداری و سعی کردم اوضاع را آرام کنم و کسی نمیتواند منکر این شود. چرا باید یک جلسه محروم و 40میلیون جریمه شوم؟ این جز حب و بغض هیچ چیز دیگری نیست. قانونی در سال 96 و 97 تصویب شد که قبل از صدور رأی کتبا یا شفاها دفاعیات طرف را هم بشنوند، اما در هیچکدام از این احکام دفاعیات ما گرفته نشد. اگر با من حب و بغض دارند، بر سر تیمم خالی نکنند.»
حسین فرکی: «تاخیر در شروع لیگ به ما کمک کرد تا بازیکنان بیشتر با یکدیگر هماهنگ شوند. بازیکنان ما خودشان را باور دارند و این برای من خوشحالکننده است. ما برای گرفتن سهمیه تلاش میکنیم و میجنگیم و دلیلی هم ندارد که برای رسیدن به این هدف ناامید باشیم. چه کسی باور میکرد که پدیده فصل قبل اینقدر خوب نتیجه بگیرد یا استقلال خوزستان چهار فصل پیش قهرمان شود؟»