ارسال و توزیع اقلام غذایی، بهداشتی و پوشاک به استانهای گلستان، لرستان و خوزستان؛ اعزام پزشک و مددکار اجتماعی و راهاندازی پایگاه خدمات اجتماعی و ارایه خدمات حمایتی؛ گزینش 45 خانواده در شیراز جهت ارایه خدمات حمایتی بلندمدت و واریز کمک نقدی جهت تعمیر منزل؛ اعزام آشپز و راهاندازی آشپزخانه و پخت و توزیع غذای گرم؛ درمان و مداوای بیماران بهویژه کودکان و ارایه بیش از 10میلیون تومان داروی رایگان؛ و توزیع یخچال و کولر آبی و کلمن و 900 پشهبند و بیش از 1004 سرویس ظروف غذاخوری بخشی از فعالیتهای موسسه نیکوکاری مهرآفرین در سیل امسال بود. فاطمه دانشور، مدیرعامل این موسسه در ادامه از ایدههای خود برای همافزایی تشکلهای غیردولتی در بحرانها میگوید.
خانم دانشور؛ وقتی تجربه بحرانهای پیشین را کنار تجربه سیل 98 قرار میدهیم، میزان تعامل سازمانهای مردمنهاد قابل توجه است. شما با این گزاره موافقید؟
در ابتدا این را بگویم که به نظرم در موضوع تعامل سازمانهای مردمنهاد با یکدیگر، یکی از بزرگترین خلأها نبود همکاری است. آنها تعامل ساختارمند و هدفمندی با یکدیگر ندارند. این مسأله میتواند در قالب شبکهای از «انجیاو»ها فراهم شود که متاسفانه تا بهحال «انجیاو»ها در این زمینه موفق عمل نکردهاند. برای همین در رخدادهایی مثل سیل و زلزله ممکن است دچار موازیکاری شوند. درصورتی که اگر چنین شبکهای شکل گیرد، با تعامل و مشارکت، بهتر میتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند و موجب مصرف بهینه منابعی شوند که از کمکهای مردمی به دست میآورند. به این شکل، کمکها هدفمند توزیع میشود و از هدررفت منابع مالی جلوگیری میشود. قطعا تعامل سازنده میتواند در سرعتدهی به امدادرسانیها کمککننده باشد؛ به شکلی که سازمانها تکمیلکننده همدیگر باشند.
و رویکرد هلالاحمر در این میان؟
یکی از نهادهایی که خیلی به «انجیاو»ها نزدیک است، هلالاحمر و سازمان داوطلبانِ آن است. نهادی که راحتتر میتواند «انجیاو»ها را گرد هم آورد. برای جمع کردن تشکلها میشود روی سازمان داوطلبان حساب کرد؛ چون پتانسیلِ این کار را دارد. این رویکردی است که در این سالها کمتر به آن پرداخته میشد؛ رویکردی که بتوان طی آن سازمانهای مردمنهاد را در یک شبکه جمع و هدایتشان کرد. بهویژه اینکه کشور ما یک کشور بلاخیز است و باید تلاش کنیم تا در رخدادهای طبیعی دچار غافلگیری نشویم، چون همواره «انجیاو»ها در مواجهه با بحرانها غافلگیر میشوند و متاسفانه قبل از مداخلاتشان برای همافزایی دور یک میز نمینشینند. این باعث میشود که هرکدام جزیرهای عمل کنند که دست آخر نتیجه زلزله کرمانشاه حاصل میشود و شاهد هدررفت منابع خواهیم بود. اگر «انجیاو»ها با هم هماهنگ بودند، شاید دیگر شاهد این میزان از حسابهای شخصی در فضای مجازی نمیبودیم. در ماجرای کرمانشاه حسابهای شخصی زیادی اعلام شد؛ آنهم از طرف کسانی که اصلا کارشان ورود به بحران نبود.
و در سیل اخیر با اقدامی که صورت گرفت، جمعآوری کمک منوط به دریافت مجوز شد...
بله. دادستانی جلوی حسابهای شخصی را گرفت و گفت که حتی خیریهها هم با مجوز میتوانند ورود پیدا کنند؛ و این وظیفه را به هلالاحمر سپرد. سازمان داوطلبان هم سریعا به درخواست سازمانهای مردمنهاد پاسخ داد و «انجیاو»ها وارد عرصه شدند و گزارشهایشان را به هلالاحمر دادند. هلالاحمر باید این ماجرا را در ادامه برای مردم شفافسازی کند؛ اینکه چه تعداد «انجیاو»ها مجوز گرفتند و با پولی که جمعآوری کردند چه خدماتی ارایه دادند. این نظارتی است که هلالاحمر باید انجام دهد.
شما برای افزایش اعتماد عمومی به تشکلهای غیردولتی چه پیشنهادهایی دارید؟
متاسفانه با بیاعتمادی در بخشی از جامعه مواجهیم، چون عملکردهای ضعیفی در گذشته دیدهاند و این موضوع زمینه افزایش حسابهای شخصی را فراهم آورد. برای اینکه اتفاق ناخوشایند اعلام شمارهحسابهای شخصی حل شود، راهکار آن شفافیت است. هلالاحمر باید با گزارشگیری از «انجیاو»ها به سمت بازسازی اعتماد عمومی برود و مردم به سازمانهای حمایتی و «انجیاو»ها اعتماد بیشتری پیدا کنند تا این سرمایه اجتماعی مهم از بین نرود. گزارشهای هلالاحمر نشان میداد که توانسته اعتماد را به مردم بازگرداند، اما برای عمیقترشدن این اعتماد باید رویکرد شفافسازی با جدیت دنبال شود. اتفاق مثبتی که در هلالاحمر افتاده، رویکرد همافزایی سازمانهای مردمنهاد است. این رویکرد با جدیت توسط سازمان داوطلبان پیگیری شده و اتفاق خوبی است. نتیجه این کار، مشارکت بیشتر «انجیاو»ها در بحرانها و استفاده درست از منابع است. خیریهها باید جایی باشند که دولت نیست. اگر خیریهها بخواهند کار دولت را انجام دهند، به نظر من کار عبثی انجام دادهاند. در بحرانها شاهد صحنههایی هستیم که آسیبدیدگانی وجود دارند که دولت برایشان برنامهای ندارد. اینجاست که سازمانهای مردمنهاد مداخله جدیای خواهند داشت.