یحیی تدین| در مورد رابطه میان اتفاقاتی که در اطرافمان رخ میدهد و همزمان کارتونهایی که براساس آن رخدادها خلق میشود، نظرات گوناگونی وجود دارد. با این حال در مجموع، اغلب افراد درک مشابهی از مفهوم کارتون دارند: «تصویری که رویداد مهمی را در قالب اشکال خندهدار یا طنزآمیز بازگو کند»؛ یعنی بازتولید اتفاقات مهم روز به شکلی که هم کنایهآمیز باشد و هم خندهآور. اتفاقاتی که سوژه اصلی کارتون را تشکیل میدهد، کاملا واقعی بوده و میتواند از نوع اجتماعی، اقتصادی و سیاسی باشد که صد البته رابطه تنگاتنگی هم میان آنها برقرار است؛ مثلا موضوع طلاق یا فوتبال که پدیدههای اجتماعی هستند، میتواند برحسب سلیقه از بعد اقتصادی و سیاسی هم کارتونیزه
(واژه جدید) شوند.
درحال حاضر به نظر میرسد بیشتر کارتونهایی که امروزه در مطبوعات داخلی خلق میشوند، به مقتضای شرایط حاکم، اغلب جانب احتیاط را رعایت کرده به مصداق مثل معروف «نه سیخ بسوزد نه کباب»، به جای طرح موضوعات اصلی بیشتر به اتفاقاتی میپردازند که یا جنبه فرعی داشته یا مصرف نمایشگاهی دارند. در این شرایط به مرور، فکاههنگاری جای بیان انتقادی را گرفته و بار معنایی خود را از دست میدهد؛ مسیری که متاسفانه پیشپای اغلب کارتونیستها قرار گرفته است.