خلاف و جرم در هر جامعهای وجود دارد و خواهد داشت، از این نظر تفاوتی میان جوامع نیست. تفاوت اصلی در نگاه و نحوه مواجهه این جوامع با تخلف یا جرم است. اگر تخلف را جدی بگیریم، مقدار کم آن نیز برای ما زیاد خواهد بود، ولی اگر آن را عادی بدانیم، مقدار اندک آن را میپذیریم و به سادگی از کنارش رد میشویم، غافل از اینکه در ادامه همین مقدار اندک تکثیر میشود و علت افزایش آن همان بیتوجهی اولیه است. برای درک بهتر ماجرا بد نیست به اظهارات رئیس اداره آمبولانس خصوصی کشور توجه کنیم که گفت:
«پدیده تردد سلبریتیها، معلمان خصوصی و... با آمبولانسهای خصوصی در پایتخت تا حدی وجود دارد و به ما هم گزارش شده است، اما وضع به آن شدت مطرح شده، نیست. ما هم در نظارتهایمان بر آمبولانسهای خصوصی این پدیده را مدنظر قرار داده بودیم و دستورالعملهایی را برای پیشگیری از بروز این تخلف داشتیم.» پیش از انقلاب یک خبر عجیب منتشر شد که برای آوردن ناهار یکی از افراد صاحب قدرت از آمبولانس استفاده میکردند و این خبری مهم بود. فرض کنید که یک خبر مشابه پخش شود و ما نیز در خیابان درحال حرکت هستیم که متوجه آژیر آمبولانس در پشت سرمان میشویم، چه کار باید کنیم؟ بهطور قطع اگر به آژیر و معنای آن اعتماد داشته باشیم و اینکه در آمبولانس بیمار وجود دارد، خودرو را کنار میزنیم تا آمبولانس رد شود.
ولی اگر به هر دلیلی کسی گمان کند که به جای بیمار یک سلبریتی یا معلم خصوصی یا چند پُرس چلوکباب در آن وجود دارد، نهتنها کنار نمیرود، بلکه حرکت خود را کُندتر هم میکند. برای رسیدن به چنین مرحلهای نیاز نیست که همه آمبولانسها مرتکب چنین تخلفی شوند، کافی است که تعدادی از آنان چنین کنند و برای سد راه آمبولانس نیز لازم نیست که همه رانندگان سد راه شوند، کافی است یکدرصد رانندگان چنین کنند تا راه برای همه آمبولانسها بسته شود و دود این بیاعتمادی به چشم بیماران اورژانسی برود.
این نحوه مواجهه با تخلفاتی از این نوع که به ظاهر کماهمیت میآید، خطرناک است. تخلفاتی که اعتماد را نسبت به امور مهم زایل میکند باید جدی گرفته شود. خودروهای آمبولانس، پلیس و سایر موارد باید از جایگاه اعتباری بالایی نزد مردم برخوردار باشند. حتی مواردی پیش میآید که خودروی شخصی و عادی نیز فلاش میزند، مردم متوجه میشوند مشکلی پیش آمده راه میدهند تا عبور کند، حال چگونه میتوان اعتماد به آمبولانس را نیز محل تردید قرار داد؟ تخلف کوچک در این موارد هم زیاد است، چون مردم انتظار حتی یک مورد تخلف را هم ندارند. مردم روزانه در موقعیتهای گوناگون قرار میگیرند، در مورد برخی از آنها اعتماد نمیکنند و براساس بیاعتمادی رفتار میکنند. مثلا اگر کسی در خیابان پیشنهاد فروش کالایی را بدهد، احتمالا و بهطور طبیعی ابتدا با بیاعتمادی برخورد میکنیم، ولی درباره برخی از موقعیتهای روزمره باید اطمینان صددرصد باشد. مثلا درباره تقلبی بودن پول، حتی با دیدن یک موردش هم باید با جدیت مقابله شود، چون هنگام دادن و گرفتن پول، فرض بر اطمینان صددرصد است، در غیراین صورت پول بیاعتبار میشود. آمبولانس نیز از همین موارد است، باید همیشه از ماجرا اطمینان داشته باشیم. بنابراین تخلفات کم آن نیز زیاد است و باید قاطعانه با آنها برخورد کرد.