شماره ۱۷۷۱ | ۱۳۹۸ چهارشنبه ۳۰ مرداد
صفحه را ببند
در حاشیه یک برنامه طنز تلویزیونی، انتقاد سلبریتی‌ها و بقیه ماجراها
شوخی‌های گربه‌ای

ماجرای مرگ گربه بزرگمهر حسین‌پور و حاشیه‌ها و واکنش‌های پس از آن را خواجه حافظ شیرازی هم می‌داند! حاشیه تازه‌ای که ‏فضای سلبریتی‌ها را به چالش کشید و به برنامه ویژه شبکه افق هم ختم شد. بزرگمهر در واکنش به تلویزیونی شدن ماجرای مرگ ‏گربه‌اش نوشت: «جواب این دو تا نمکدون رو می‌سپرم به شما... این‌همه هجو و استهزا... دشنام به خودم و خانواده‌ام و دوستانم. نفرت و ‏فحش. روزنامه‌هاشون و اینم تلویزیون. مگه میشه این حجم نفهمی؟ خوشحالم یک نقطه‌ای ازشون رو سوزوندم که حالا حالاها خاموش ‏نمیشه.» او هرچند بعدا اضافه کرد که از توهین به مجریان شبکه افق پرهیز کنید، ولی کامنت‌های زیر پست او، پر است از انواع حرف‌ها و ‏ناسزاها. بعدتر مهراب قاسم‌خانی هم در صفحه شخصی‌اش به این ماجرا جواب داد:   «این دو تا خوشگل پسرو می‌بینید؟ نشستن توی یه ‏برنامه تلویزیونی، ناراحتی بزرگمهر حسین‌پور از مرگ گربه‌اش رو مسخره کردن و خندیدن... راستش رو بخواهید، وقتی این فیلم رو ‏دیدم، نه‌تنها ناراحت نشدم، بلکه خیلی هم خوشحال شدم. به نظرم دوستداران حیوانات هم باید از این دو تا قدردانی کنن، چون تبلیغی ‏که اینا برای عشق به حیوانات کردن، هیچ انجمن حمایت از حیواناتی نمی‌تونست بکنه... کافیه فقط بهشون نگاه کنید. اونقدر شفاف و ‏گویاست که حتی نیاز نیست یه کلمه هم بهش اضافه کنید... واقعا چی بهتر از خنده‌های چندش‌آور اینا می‌تونست نگاه ‏خشونت‌آمیزشون به حیوانات رو نشون بده؟...

نمی‌شناسمتون، ولی واقعا ازتون ممنونم که بدون اجرت نماد و الگوی کاملی شدید برای ‏نشون دادن تفکر منزجر کننده‌تون و اجازه دادید مردم کسانی  مثل شما رو ببینن و با نگاه دور از انسانیت‌تون آشنا بشن. ‏دمتون گرم...»‏
پخش چنین برنامه‌ای از تلویزیون ما سه ایراد بزرگ داشت؛ مطرح شدن چنین خبری در شبکه افق نه در شأن رسانه ملی بود، نه کار ‏اخلاقی‌ای است که به غم کسی بخندی (ولو آن غم برای یک تکه چوب باشد) و از همه فاجعه‌بارتر، نه حتی بانمک و خنده‌دار بود. با همه ‏اینها به این برنامه ضعیف، می‌توان «هجو» گفت -و برخلاف نظر حسین‌پور- نه از توهین خبری هست و نه فحش. پرداختن به این ‏ماجرای سبُک با چنین ادبیاتی، اشتباه کسی است که یکی از ویژگی‌های همیشگی‌اش در تمام سال‌های فعالیتش شوخی با همه‌چیز بوده ‏است. فردی که شوخی می‌کند باید جنبه انواع شوخی‌ها و حتی هزل‌گویی‌ها را داشته باشد، کسی که طعنه می‌زند باید پذیرنده همه ‏کنایه‌ها باشد. نمی‌توان برای شوخی (حتی در بی‌نمک‌ترین و مضحک‌ترین حالت ممکن) استثنا قایل شد. به قول امیرمهدی ژوله در زیر ‏همان پست حسین‌پور:   «بی‌خیال بابا! اين همه ما با همه شوخي كرديم، يه بار هم اينا با ما. فقط كاش از آنتن تلويزيون نبود. كاش از ‏شبكه افق نبود. كاش لااقل بامزه بود. كاش يكي از هزاران رذيلت اخلاقي‌مون رو نقد مي‌كردن نه همدردي كردن با رفيقي كه موجود ‏عزيزي رو از دست داده.» ‏
حالا «شهروند» با یکی از همان دو گلوله نمک حرف زده است، این‌که چگونه فکر می‌کنند و چطور از گفته‌ها و فکرهایشان دفاع می‌کنند، ‏در صفحه قبل خواندید. ولی در روزگاری که جامعه‌مان نسبت به موضوعی حساس شده است، دست گذاشتن روی این موضوع چه سودی ‏برای رسانه ما دارد؟ جز این‌که دو دستگی و تقابل ایجاد می‌کند؟ تقابل در این دوره مفید است یا مضر؟


تعداد بازدید :  491