رضا بهرامی، کارگردان تئاتر «کریمولوژی»: «در نخستین نوبت اجرایمان در تئاتر شهر سه روز پیش از اجرا با دوستانی که بهعنوان تهیهکننده در تئاتر فعالیت دارند، تماس گرفتم و گفتم ما برای انجام یکسری از کارها 5میلیون تومان نیاز داریم و حاضرم در قبال دریافت این مبلغ، نام شما را بهعنوان تهیهکننده بزنم و بعد از نخستین هفته اجرا، پولتان را هم برمیگردانم، اما هیچکس با ما همراهی نکرد و درنهایت با حمایت سایت تیوال توانستیم آن هزینهها را تأمین کنیم که اگر این اتفاق نمیافتد، برای دومین بار ناچار میشدم ماشینم را بفروشم.»
علیاکبر آقاجری، عکاس ایرانگرد که در روزهای گذشته به دلیل تنشهای عصبی در بیمارستان بستری شده است: «سالها از مناظر و فرهنگهای مختلف کشور عکاسی کردم. درنهایت آمدم کتابی با عنوان چکیده زحمات منتشر کنم. به من گفتند که کتاب را چاپ کن، بعد بیا از تو حمایت کنیم، ولی در آخر فقط ۵۰ نسخه از من خریدند، درحالیکه سال 95 حدود 220میلیون تومان هزینه کردم، وام گرفتم و دوربینهایم را فروختم. اکنون آنقدر فشار عصبی تحمل کردهام که دیگر توانایی راه رفتن ندارم.»
فریبا متخصص از اعضای هیأت انتخاب بخش «رادیو تئاتر» جشنواره تئاتر فجر: «رادیو به دلیل نداشتن تصویر، این امکان را برای مخاطب فراهم میکند تا صداها را در تصورات خود به تصویر تبدیل کند و از این نظر منحصربهفرد است، اما وقتی صدای تصویرساز به رادیوتئاتر تبدیل میشود، باید مابهازای مورد انتظار را داشته باشد. درواقع شنونده باید به اندازه آنچه میشنود و برایش اجرا میشود، انتظار داشته باشد، نه تصوراتش.»
علی ژکان، کارگردان فیلم «اولین امضا برای رعنا»: «میزان کلی تولید فیلم در طول سال حدود یکصد فیلم است و تقریبا ۲۵ فیلم پشت صف اکران باقی میمانند. من هم که سهسال قبل این فیلم را ساختم، به اندازه سه تا ۲۵ تا پشت اکران بودم، به همین دلیل میگویم ظرفیت نمایشی تناسبی با حجم تولید ندارد و هنوز ظرفیتهایی مثل VOD هم به درستی و گسترده راهاندازی نشدهاند که برای نمایش فیلمها راهگشا باشند. حاکمیت سالندارها و صاحبان سینماها را هم به این شرایط اضافه کنید که در انتخاب فیلمها نقش دارند. این مدیریت فیلمفارسی که بازار سینما را در اختیار دارد، کار را برای اکران فیلمهای فرهنگی و هنری سختتر میکند.»