[شهروند] چهارم اکتبر 1957 میلادی برابر 12 مهر 1336 خورشیدی اتحاد جماهیر شوروی ماهواره اسپوتنیک-1 را به مدار زمین فرستاد تا به این ترتیب «عصر فضا» آغاز شود. عصری که نقطه عطف آن رقمخوردن مسابقه فضایی بین دو ابرقدرت وقت با هدف سیطره هر چه بیشتر بر جهان فراسوی جو زمین بود. در این دوران روسها با اسپوتنیکها و آمریکاییها با آپولوهایشان قدرت تکنولوژیکی خود را به رخ حریف کشیده و هر یک درصدد جلوافتادن از طرف مقابل در مسیر تسخیر عرصههای فتحنشده بودند. وقتی روسها در نوامبر 1957 سگ سهساله «لایکا» را بهعنوان نخستین موجود زنده به فضا فرستادند، آمریکاییها به قدری شوکه شدند که تنها به محکومکردن رقیب برای اقدام به حیوانآزاری بسنده کردند. اما دوباره 4 سال بعد این اتحاد جماهیر شوروی بود که با فرستادن سفینه وستوک-1 حامل سرهنگ یوری گاگارین به فضا، حریف را دور زده و افتخاری دیگر را در باشگاه «نخستینها» به نام خود ثبت کرد. برای جبران همه شکستها و عقبماندگیهای فضایی، ایالات متحده پروژه جاهطلبانه سفر به ماه را کلید زد و موفق شد با صرف زمانی طولانی و همچنین اختصاص هزینهای هنگفت در جولای 1969 میلادی، نیل آرمسترانگ را ذیل پروژه آپولو 11 بهعنوان نخستین انسانی که روی ماه قدم گذاشته است در برابر همه افتخارات روسها قرار دهد. اینکه سفر آمریکاییها به ماه واقعا اتفاق افتاد یا براساس برخی تئوریها به شکلی شیک و باورپذیر در هالیوود بازسازی شد شاید امروز دیگر چندان اهمیت نداشته باشد؛ چون مهم این است که پس از این رویداد تب رقابت و رودستزدنهای فضایی بین مسکو و واشنگتن تا حد زیادی فروکش کرد و هر دو به پایان بازی با نتیجه مساوی رضایت دادند. حتی بعدها با کم رنگشدن برخی اختلافات ایدئولوژیک، فضا به زمینهای برای همکاری و تشریک مساعی بین دو ابرقدرت تبدیل شد و آنها با به اشتراکگذاشتن دستاوردهای خود راه همکاری را در این عرصه پیش گرفتند.
نخستین مرگ در فضا
اما اینگونه هم نبود که ترقی و همه پیشرفتهای علمی صورتگرفته در راه سیطره بر فضا بدون هیچگونه هزینه و خسارتی به سرانجام رسیده باشد. سوای صرف مبالغ سرسامآور در این مسیر، غرامت انسانی تحمیلشده که با بروز سوانح منجر به مرگ فضانوردان به منصه ظهور رسید، محاسبه هزینههای هنگفت منجر به حصول این پیشرفت نباید از قلم انداخته شود. وقتی 6 سال پس از نخستین سفر انسان به فضا، سفینه سایوز-1 هنگام بازگشت به زمین بر اثر نقص فنی دچار آتشسوزی شد و سرهنگ ولادیمیر کوماروف تنها سرنشین خود را جزغاله کرد، جهان فهمید که بلندپروازی در فراسوی جو زمین چندان هم بیهزینه نیست. کوماروف در کمال بدشانسی نخستین فردی نام گرفت که طی یک سفر فضایی جان خود را از دست داده است، اما او حداقل این شانس را داشت که مأموریت خود را آغاز کرده و جو زمین را ترک کند، نه همچون 3 فضانورد بختبرگشته آمریکایی که 4 ماه قبل از فاجعه سایوز-1 و حین تمرینات پروژه آپولو-1 در مقر ناسا جان خود را از دست دادند.
استارت فجایع با چلنجر
این 3 فضانورد آمریکایی یعنی راجر بی. چافی، ادوارد هیگینز وایت و گاس گریسوم در جریان یکی از تمرینات زمینی به دلیل انفجار ناشی از اشتعال اکسیژن خالص در داخل سفینه دچار سوختگی شدید شدند و آرزوی سفر فضایی را با خود به گور بردند؛ اما اگر بخواهیم به مشهورترین و در عین حال مرگبارترین سانحه فضایی تاریخ اشاره کنیم آن بیشک فاجعه انفجار فضاپیمای چلنجر است که در سالروز وقوع آن قرار داریم. 34 سال پیش در چنین روزی، برابر 28 ژانویه 1986 میلادی، شاتل فضایی چلنجر 73 ثانیه پس از پرتاب موشک به دلیل نقص فنی منفجر شد و 7 سرنشین آن کشته شدند. دلیل این اتفاق بعدها خرابی یکی از واشرهای آببندی در مخزن سوخت موشک تشخیص داده شد. 17سال پس از فاجعه چلنجر، در فوریه 2003 میلادی تاریخ تکرار شد و فضاپیمای کلمبیا در پایان مأموریت خود و هنگام بازگشت به زمین دچار نقص فنی شد که نتیجه آن همچون چلنجر انفجار و مرگ 7 سرنشین آن بود. بررسیها نشان داد فاجعه کلمبیا نیز همچون سلف خود چلنجر از نقصانی کوچک در قطعهای کوچک آغاز شده بود.
منبع: «چگونه اسپوتنیک دنیا را تغییر داد» مجله نیوساینتیست