[شهروند] در تاریخ سیاسی جهان از سه نفر با لقب «آهنین» یاد شده است؛ نخست اتو فون بیسمارک سیاستمدار شهیر آلمانی معروف به «صدراعظم آهنین» که در دوران حکمرانی ویلهلم اول و دوم (امپراتوران پروس) در صدر پستهایی چون وزارت امورخارجه، نخستوزیری و نهایتا صدارت عظمی، طی نزدیک به سه دهه راهبر آلمان از گردنه چالشهای جهانی بود. نفر دوم کسی نیست جز ژوزف استالین، رهبر اتحاد جماهیر شوروی معروف به «مرد آهنین» که پس از مرگ ولادیمیر لنین زمام امور را در سرزمین پهناور شوراها در دست گرفت و اوج هنر خود را با هدایت کشورش در آوردگاه سخت جنگ جهانی دوم که نیم بیشتر آن به رودررویی مستقیم با نازیها برای بیرونراندن آنها از خاک شوروی گذشت، نشان داد. اما سومین نفر در فهرست آهنینها مارگارت تاچر، رهبر سابق حزب محافظهکار بریتانیا و نخستین نخستوزیر زن تاریخ، این کشور است که با چنگ و دندان نشاندادن برای اتحادیههای کارگری و پافشاری بر اجرای سیاستهای حزب محافظهکار در زمینه نفی دولت رفاه (که حزب کارگر مبتکر و مدافع آن بود) و اصل گرفتن اقتصاد مبتنی بر بازار آزاد، در نزد مردم بریتانیا به «بانوی آهنین» مشهور شد. مارگارت تاچر که 45 سال پیش در چنین روزی، برابر پنجم فوریه 1975 میلادی رهبری حزب محافظهکار بریتانیا را در دست گرفت در بحث اقتصاد نگاهی نولیبرالی را دنبال میکرد و هر چند که هرگز نتوانست در دوران نخستوزیری خود به میزان رشدی که دولت رفاه در دهه 60 میلادی به آن رسید، دست پیدا کند اما از موضع خود که همانا بر راه نجات دانستن اقتصاد بازار آزاد مبتنی بود کوتاه نیامد و نهایتا با به جا گذاشتن یک شکاف طبقاتی عظیم پست نخستوزیری را در ماههای ابتدایی سال 1990 میلادی به وزیر امورخارجه کابینهاش جان میجر واگذار کرد.
ترزا مِی، یک بدل ناکارآمد
بریتانیا سیویکم ژانویه 2020 به طور رسمی از اتحادیه اروپا خارج شد تا برگزیت شکلی رسمی به خود بگیرد. این در واقع نتیجه همهپرسی ژوئن 2016 میلادی بود که دولت محافظهکار وقت به رغم موافقتش با باقیماندن بریتانیا در این اتحادیه به برگزاری آن اقدام کرد و پاداش این ریسک خود را به بدترین وجه ممکن گرفت. بعد از برگزاری این همهپرسی، طیف مخالف خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در حزب حاکم (حزب محافظهکار) بهشدت تضعیف شد و دیوید کامرون دیگر چارهای جز واگذاری پست نخستوزیری به ترزا مِی که از جناح طرفدار برگزیت در حزب محافظهکار بود، نداشت. مِی در سیزدهم جولای 2016 بر کرسی نخستوزیری بریتانیا تکیه زد تا پس از مارگارت تاچر عنوان دومین نخستوزیر زن تاریخ بریتانیا را از آن خود کند. ترزا مِی با یدککشیدن صفاتی چون «سرسختی» و «نداشتن قابلیت انعطاف» شبیهترین فرد به بانوی آهنین میتوانست قلمداد شود، اما تعلل او در اجراییکردن برگزیت باعث شد بریتانیاییها به این نتیجه برسند همانطور که تنها یک وینستون چرچیل در تاریخ سیاسی کشورشان درخشیده است، احتمالا تا قرنها بعد مارگارت تاچر دیگری را نیز ملاقات نخواهند کرد.
بانوی آهنین و اتحادیه اروپا
این روزها خیلیها از خود میپرسند اگر مارگارت تاچر زنده بود چه موضعی را در برابر برگزیت اتخاذ میکرد. برای یافتن یک پاسخ درست (هرچند تخمینی و فرضی) به این سوال شاید فقط کافی باشد برخی مواضع بانوی آهنین را در قبال اتحادیه اروپا مرور کنیم. سال 1988 میلادی تاچر در برنامهای رادیویی بهشدت سیاست همگرایی اتحادیه اروپا را که در وضع قوانین اقتصادی و اجتماعی یکسان برای کشورهای عضو نمود یافته بود زیر سوال برد، اما نقطه اوج کار او همان سال در شهر بروژ و نشست سالیانه سران اتحادیه اروپا در بلژیک رقم خورد. تاچر سخنرانی خود را در جمع سران این اتحادیه با ذکر مطایبهای نیشدار آغاز کرد و پس از تشکر از رئیس اتحادیه گفت که «دعوت از من برای سخنرانی در این مکان همانند دعوت از چنگیزخان برای سخنرانی در باب ارزشهای زندگی مسالمتآمیز است»! شاید افراد حاضر در این نشست از جمله هلموت کهل صدراعظم آلمان و فرانسوا میتران رئیسجمهوری فرانسه لبخندی هم در قبال شنیدن لطیفه فوق تحویل بانوی آهنین انگلیسی داده باشند، اما جمله پایانی سخنرانی او یعنی «اتوپیا (آرمانشهر) هرگز محقق نخواهد شد» احتمالا همان لبخند را هم از صورتشان محو کرده است.
منبع: «زنی که چهره تاریخ را دگرگون کرد» نشر کولهپشتی