شماره ۱۹۰۸ | ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۱ بهمن
صفحه را ببند
7‌سال جنگ، از آمریکای شمالی تا هند

[شهروند] این حقیقتی است در هر نقطه از جهان که اثری از اختلافات قومی، مذهبی و حتی ارضی را شاهد هستیم. مبدأ این کشمکش‌ها و تعارضات از 0.05درصد تا صددرصد بالاخره یک بستگی و ارتباطی با انگلستان یا به قول قدما روباه پیر دارد. دایی جان ناپلئونیسم اگرچه در ابتدا یک شوخی می‌نمود اما باید پذیرفت در دوره‌ای تاریخی، به دلیل سیطره بی‌چون و چرای امپراتوری بریتانیا بر نیم بیشتر کره‌زمین، خواه ناخواه تا مدتی مدید همه ملت‌ها ناگزیر به برداشت محصولی هستند که تخم‌های آن توسط انگلیسی‌ها در دل قرون متمادی کاشته شده است. اما همین بریتانیایی‌های زرنگ که در هر نقطه از زمین- و شوربختانه بیش از هرجای دیگری درخاورمیانه- جراحتی ناسور ایجاد کرده‌اند، خود نیز روزگارانی است در تله‌های خودکاشته اسیر شده‌ و تاوان همه سیاست‌بازی‌های خود با دیگر ملل جهان را در سرزمین‌های استقلال‌خواهی چون اسکاتلند و ایرلند شمالی بازپس می‌دهند. حتی درکشوری بزرگ چون کانادا که جزو سرزمین‌های همسود و مشترک‌المنافع بوده و ملکه الیزابت در جایگاه رئیس کشور آن قرار دارد نیز، ایالتی بزرگ چون کِبِک علم استقلال‌طلبی برافراشته است تا مزه گَس همه آن استخوان‌هایی را که لندن طی اعصار گوناگون لای انبوهی از زخم‌های قومی، مذهبی و ارضی گذاشته، به حاکمان فعلی کانادا و صد البته دربار پادشاهی انگلستان بچشاند.     

دعوای فرانسوی انگلیسی در کِبِک
با اینکه آخرین تلاش‌های طرفداران خودمختاری ایالت فرانسوی زبان کبک در‌ سال 1995 میلادی با اختلافی اندک و ناچیز به شکست منتهی شد اما رشد تمایلات استقلال‌طلبانه در بزرگ‌ترین ایالت کانادا چیزی نیست که دولت این کشور بتواند آن را مخفی کند. حتی به رسمیت‌شناختن اهالی کبک به‌عنوان یک ملت توسط پارلمان کانادا در ‌سال 2006 میلادی به‌عنوان تمهیدی نمادین و بدون هیچ‌گونه پشتوانه حقوقی نتوانست میل به خودمختاری را در اکثریت مردم این منطقه از بین ببرد، اما برای دانستن پیشینه تاریخی مشکل فرانسوی‌زبان‌های کبک با دولت کانادا باید چند قرن به عقب برگردیم، یعنی درست به زمان امضای معاهده پاریس. 257‌سال پیش در چنین روزی، برابر دهم فوریه 1763 میلادی، فرانسه با امضای توافق‌نامه پاریس از حق خود در همه مستعمراتی که در آمریکای شمالی و هندوستان داشت، چشم‌پوشی کرد و به نوعی همه این سرزمین‌ها را به انگلیسی‌ها بخشید. چنین تصمیمی البته یک‌شبه حاصل نشد و در قفای آن دریایی از خون که در تاریخ به «جنگ هفت‌ساله» شهرت یافت را می‌توان مشاهده کرد. جنگی که مقدمات آن در ‌سال 1748 با حمله اتریش و متحدانش یعنی فرانسه و روسیه به لهستان کلید خورد و موجب شد پادشاه پروس یعنی فردریک کبیر، فرصت را مغتنم شمرده و برای تصرف همه سرزمین‌های مورد اختلاف با فرانسه، اتریش و روسیه سپاهیان خود را وارد میدان کند.

بالابردن دست‌ها از سوی فرانسه
ورود سوئد به صحنه جنگ و قرارگرفتن این کشور درجبهه روس‌ها، اتریشی‌ها و فرانسوی‌ها موجب وخیم‌شدن وضع سپاهیان فردریک کبیر در میدان جنگ شد. درچنین وضعیتی و درحالی‌ که روس‌ها به دروازه‌های برلین رسیده بودند، بریتانیا در ‌سال 1756 میلادی به نفع پروس وارد جنگ شد. انگلیسی‌ها برای تحت‌تأثیر قراردادن قدرت نظامی فرانسه در جبهه‌ نبرد اروپا، منافع این کشور در آمریکای شمالی و هندوستان را آماج حملات خود قرار دادند و ضمن تصرف بخش عمده‌ای از مهاجرنشین‌های فرانسوی‌زبان در آمریکای شمالی، در جنگی که به جنگ سوم کارناتی معروف شد «پوندیچری»، پایتخت فرانسوی‌ها در هند را نیز به اشغال خود درآوردند. فرسایشی‌شدن جنگ در اروپا توان اقتصادی، نظامی و حتی سیاسی فرانسه را تحت‌تأثیر خود قرار داده بود و این کشور دیگر توان حمایت از عناصر خود در مستعمره‌نشین‌های آمریکای شمالی و هند را نداشت. نهایتا فرانسه برای خروج آبرومندانه از معرکه جنگ در اروپا و همچنین مستعمرات، ننگ امضای توافق‌نامه پاریس را به جان خرید و با دست خود همه سرزمین‌هایی که در آمریکای شمالی و هند زیر پرچم این کشور قرار داشتند را به انگلستان بخشید. واگذاری کبک به انگلستان نیز ذیل همین توافق‌نامه انجام شد و از آن تاریخ تاکنون اهالی فرانسوی‌زبان کبک با وجود برخورداری از فرهنگی متفاوت همچنان زیر سیطره انگلیسی‌زبان‌ها قرار دارند.     
منبع: پیمان پاریس و پیامدهای آن» دانشنامه بریتانیکا

 


تعداد بازدید :  342