هنگامی که در اواخر پاییز سال 2011 میلادی، محمد بوعزیزی جوان دستفروش عرب خود را مقابل ساختمان شهرداری شهر سید بوزید تونس به آتش کشید. هیچکس آن را جرقه شعلهای که قرار است جهان عرب را به آتش بکشد، تلقی نکرد. وقتی درست چهار هفته بعد از این واقعه زینالعابدین بنعلی، رئیسجمهوری تونس در پی گسترش اعتراضات مردمی از کشور فرار کرد، احتمالا از بین سران عرب تنها کسی که بابت این موضوع کوچکترین نگرانی به خود راه نداد، سرهنگ معمر قذافی رهبر لیبی بود. سقوط رئیسجمهوری تونس آنهم در کمتر از یکماه از آغاز تظاهرات مردمی، سلسله اعتراضهای مشابهی را در اکثر کشورهای عربی رقم زد که نتیجه آن سقوط برخی حکومتها و تغییرات گسترده سیاسی در تعدادی از این کشورها بود. اما در لیبی که سابقه حتی یک راهپیمایی مسالمتآمیز مردمی را نیز نداشت، تشکیل تجمعات اعتراضی حادثه جدیدی بود که هضمش برای رهبر 69ساله آن قابل باور نبود. سرکوب اعتراضهای جسته و گریخته مردم که از سیزدهم ژانویه 2011 کلید خورده بود، باعث شد تا 9سال پیش درچنین روزی، برابر هفدهم فوریه 2011 میلادی، مردم لیبی طی یک فراخوان عمومی در همه شهرهای بزرگ این کشور به خیابانها آمده و به شکل علنی اعتراض خود نسبت به حکومت را ابراز کنند. اتفاقی که نقطه عطفش آغاز جنگ داخلی در لیبی بود و فرجامش مرگ قذافی و انقضای حکومت او.