شماره ۱۹۱۶ | ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱ اسفند
صفحه را ببند
بررسی مادر ایرانی!

شهاب نبوی طـــنــزنـویــس

از امروز می‌خواهیم تدریجا به معرفی اعضای خانواده در جامعه ایرانی بپردازیم؛ اول از همه هم سراغ مادرها می‌رویم، چون آنها معمولا جزو باجنبه‌ترین افراد جامعه هستند و اگر بفهمند با آنها شوخی کرده‌ایم، نهایت عکس‌العمل‌شان این است که وقتی گفتیم سلام، می‌گویند: «سلام و درد!»
یک: اکثر مادرهای ایرانی اعتقاد دارند که اگر بچه‌هایشان دو دقیقه سرشان را از اون «بی‌صاحاب مونده» یعنی گوشی موبایل دربیاورند یک چیزی می‌شوند. حتی اگر شما ۲۴ ساعت هم باشد که سمت گوشی نرفته باشی، به محض اینکه لمسش کنی احتمالا این جمله را می‌شنوی.
دو: اگر سعی کنی مادر ایرانی را نصیحت کنی یا خدای‌نکرده ازش انتقادی کنی، معمولا با یکی از این جملات روبه‌رو می‌شوی:       «تو دماغت رو هنوز نمی‌تونی بکشی بالا، اون‌وقت من رو نصیحت می‌کنی؟ من نباشم گند زندگیت رو برمی‌داره مصلح اجتماعی. تو اگه بیل‌زنی باغچه خودت رو بیل بزن. هنوز این‌قدر ذلیل و بدبخت نشدم که تو بخوای ازم ایراد بگیری. زبون نیش‌دارت به اون عمه‌های خیر ندیده‌ات رفته...»
سه: مادر ایرانی اعتقاد دارد که هم‌سن و سال‌های ما (حالا فرقی هم ندارد که ما ۱۵ سال‌مان باشد یا ۴۵ سال) تمام قله‌های موفقیت را تی کشیده‌اند، ولی ما مفیدترین کاری که می‌توانیم بکنیم این است که با زیربغل‌مان صدا دربیاوریم. حتی در مواردی دیده شده که طرف در زیرزمین خانه‌شان اورانیوم غنی کرده، اما وقتی به مادرش گفته، مادر پوزخند زده و گفته: «خجالت نمی‌کشی؟ بچه‌های مردم توی زیرزمین‌شون هواپیما مونتاژ می‌کنند، اون‌وقت تو با این هیکلت چند مثقال اورانیوم غنی کردی؟ من شانس ندارم که. اگه شانس داشتم گیر شما نمی‌افتادم...»
چهار: مادر ایرانی در عین حال اعتقاد دارد که حق بچه‌اش را خورده‌اند. او مطمئن است که در جامعه بچه‌اش همیشه مثل یک تکه چوب گوشه‌ای ایستاده و همه دارند ازش سوءاستفاده می‌کنند. از نظر آنها این بچه، خنگ‌ترین، خل‌ترین، ساده‌ترین و بی‌عرضه‌ترین موجود روی زمین است و یک کوالا هم راحت‌تر از او می‌تواند حقش را از دیگران بگیرد. او اعتقاد دارد دور و بری‌های بچه‌اش صبح تا شب فقط به این فکر می‌کنند که چگونه سر او را کلاه بگذارند.
پنج: مادر ایرانی اعتقاد چندانی به حریم خصوصی ندارد؛ مثلا وقتی شروع به تمیز کردن خانه می‌کند، قسمت‌هایی از اتاق و کمد‌تان را می‌گردد و چیزهایی پیدا می‌کند که خودتان هم یادتان رفته بود آنها را دارید.
شش: مادر ایرانی به ساعت اعتقاد چندانی ندارد. از نظر او به محض اینکه هوا تاریک شد یعنی نصف شب است و این‌قدر با شما تماس می‌گیرد که شما احساس می‌کنید ساعت چهار صبح است و تنها کسانی ‌که توی خیابان‌اند شما هستید و چند آدم‌خوار گرسنه.
هفت: مادر ایرانی معمولا اعتقاد دارد که نیازی به کادو ندارد و همین ‌که ما آدم باشیم برایش کافی است. یعنی حتی اگر شما عضو هیأت‌مدیره ناسا هم باشید و ۱۸۵ جایزه معتبر هم گرفته باشید، او اعتقاد دارد که هنوز آدم نشده‌اید و باید خیلی تلاش کنید برای ورود به جمع آدم‌ها.
هشت: مادر ایرانی تخصص خاصی در جاساز درست کردن دارد. مثلا اگر او دلش نباشد که شما آجیل‌ها را پیدا کنید، جایی آنها را قایم می‌کند که متخصصان اف‌بی‌آی هم نتوانند پیدایش کنند. در مواردی حتی دیده شده جاساز آن‌قدر در نقطه‌کور بوده که خود مادر هم نتوانسته آن را پیدا کند.

 


تعداد بازدید :  242