شماره ۱۹۷۱ | ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۵ ارديبهشت
صفحه را ببند
طریقه‌دار چهل روز از درگذشت رضا بابایی گذشت
آزادگی، دین رضا بابایی بود

ابوالفضل طریقه‌دار، نویسنده، پژوهشگر و استاد ویراستاری با اشاره به برخی ویژگی‌های ممتاز مرحوم رضا بابایی، آزادگی را از صفات بزرگ این نویسنده و دین‌پژوه فقید برشمرد و ‌گفت: «آزادگی، دین مرحوم بابایی بود.»
به گزارش ایبنا، یونس عزیزی به‌مناسبت چهلمین روز درگذشت استاد رضا بابایی، از روشنفکران دینی و نویسندگان معاصر با  ابوالفضل طریقه‌دار گفت‌وگو کرده است.
بابایی علاوه بر برگزاری کلاس نویسندگی در قم، تهران و شهرهای دیگر ایران، در زمینه‌های دین‌شناسی فرهنگی، تاریخ معاصر، سیاسی و ادبی نیز پژوهش می‌کرد. او معتقد بود که همه چیز باید در خدمت انسان و جامعه باشد و هیچ چیز در جهان ارزش و اهمیت جان و مال انسان را ندارد. بنابراین اگر هر اندیشه، علم، آیین و دینی، چیزی را برتر از جان و مال انسان‌ها قلمداد کرد، دشمن انسانیت و مانع رشد عقلانی و اخلاقی جامعه است. بابایی هجدهم فروردین 99 در 56 سالگی پس از چند ماه مبارزه با سرطان به دیار حق شتافت.
استاد بابایی مکتب‌دار آموزش نویسندگی و ویراستاری بود. برگزاری بیش از 30 دوره کلاس نویسندگی در قم، تهران و شهرهای دیگر کشور، چندین دوره مدیریت انجمن قلم حوزه و تألیف کتابی در این زمینه با عنوان «درست بنویسیم» موید این سخن است. طریقه‌دار می‌گوید: «رضا بابایی استاد قلم و ادب بود. در طول سالیان با تشکیل کلاس‌های گوناگون در زمینه نگارش و ویرایش تلاش کرد راه و رسم این فنون را به علاقه‌مندان آموزش دهد.» او درباره نگارش و درست‌نویسی، ساده‌نویسی و زیبانویسی اعتقادی عمیق داشت. منظور او از «درست‌نویسی» نزدیک شدن به وحدت زبانی است؛ البته نه به این معنا که همه یک‌جور بنویسند، اما می‌‌توان توقع داشت که چندان از محورهای اصلی زبان دور نشوند. منظور از «ساده‌نویسی»، نوشتن به «زبان معیار» و دور شدن از پیچیدگی و ابهام در لفظ و کلام است. «زیبانویسی» نیز از جنبه‌های مهم قلمی استاد بابایی بود که به صرافت طبع و با تمرین و ممارست، بدان دست یازیده بود
رضا بابایی با خود گفت‌وگو می‌کرد و یافته‌هایش را به محاسبه می‌کشید تا به کیمیای حقیقت دست می‌یافت و به دیگران تعلیم می‌داد. این هر سه جنبه نگارش در کتاب ارزشمند «بهتر بنویسیم» در سه فصل آمده است.
 او بر ساده‌زیستی استاد بابایی تأکید می‌کند: «سادگی در رفتار، اندیشه، هنر و همه عرصه‌های زندگی استاد بابایی دیده می‌شد. او عاشق سادگی بود و دین و مظاهر آن را با صبغه سادگی دوست داشت. او ساده می‌نوشت، اما زیبا. ساده زندگی می‌کرد، اما آزاده و دلیر. اندیشه‌های خود را هم ساده بیان می‌کرد. هر کس که با قلم استاد بابایی آشنا باشد، زندگی و سلوک شخصی او را از نزدیک دیده باشد یا در سخنرانی و نوشتار به استدلال‌های فکری و شیوه تبیین مسائل او توجه کرده باشد، این سادگی را درمی‌یابد.»
او می‌گوید: «استاد بابایی، روحی جست‌وجوگر و حقیقت‌طلب داشت. پیوسته می‌نوشت، می‌اندیشید و می‌خواند تا روح جست‌وجوگر خود را سیراب کند.»
به گفته طریقه‌دار، استاد بابایی به‌معنای واقعی کلمه، دغدغه مردم را داشت و می‌کوشید از آلام و دردهای آنها بکاهد و از این منظر، متفکری متعهد بود. او «زمان» را به‌خوبی می‌شناخت و با توجه به مقتضیات آن، می‌کوشید با قلم و نثرش، انسان متعهد و هنرمندِ درد آشنا را معنا کند. انبوهی از نوشته‌های او درباره مشکلات جامعه، همگی گویای دردمندی این اندیشمند تواناست.
«دین و عقلانیت» به نماد مرحوم بابایی تبدیل شده است. او هم‌سنگ مطالعه‌اش، فکر می‌کرد و کتابی هم تحت همین عنوان تألیف کرد. طریقه‌دار درباره نگاه بابایی به رابطه دین و عقل می‌گوید: «استاد بابایی همواره می‌کوشید به فهمی از متون دینی دست یابد که مهم‌ترین ویژگی آن، سازوارگی با «عقل» است. آثاری که در حوزه دین نگاشت، نشان می‌دهد که همه جا به دنبال «دلیل» است.
او مصداق «نحن ابناء الدلیل نمیل و حیث یمیل» بود. اساسا رابطه عقل و دین، از کهن‌ترین و عمیق‌ترین پرسش‌ها در تاریخ تفکر بشری است و هر متفکری به ناچار باید موضع خود را در برابر این سوال روشن کند. استاد بابایی در کتاب ارزشمند «دیانت و عقلانیت»، شجاعانه و عمیق، رابطه دین و عقل را به تفصیل کاویده است.»
او ادامه می‌دهد: «از آنجا که استاد بابایی، روحی جست‌وجوگر و حقیقت‌طلب داشت در آرای گوناگون و قرائت‌های مختلف از دین، تأمل می‌کرد. او با حفظ اصول اولیه ایمانی خود، قرائت روشنفکران دینی را از دین، مقبول‌تر و خواستنی‌تر دانست. او دین «معیشت‌اندیش» را که سنت‌گرایان پاسدار آن هستند، سخت و عبوس و برای انسان امروز، ناکارآمد می‌دانست. بابایی به هیچ رو حاضر نبود آزادگی را به پای نان و نام و ارباب قدرت و ثروت و تعلقات دنیوی قربانی کند.»
طریقه‌دار در پایان می‌گوید: «آزادگی، صفت بزرگی است که به فرمایش امام حسین علیه‌السلام، معادل دینداری است. استاد بابایی متعهد به مرام آزادگی بود و به هیچ رو حاضر نبود آزادگی را به پای نان و نام و ارباب قدرت و ثروت و تعلقات دنیوی قربانی کند. آزادی دین او بود. پس‌زدن سمت‌های پُر زرق ‌و برق و نپذیرفتن مبالغ سنگین برای نوشتن یا سخن گفتن در عرصه‌هایی که با آرمان‌های او همخوانی نداشت، دلیل روشنی بر آزادگی اوست. هر کدام از این پیشنهادها می‌توانست رنج امرار معاش را از دوش او بردارد و زندگی‌اش را رونق بیشتری ببخشد، ولی نپذیرفت و همچنان سروستان، ایستاد.»


تعداد بازدید :  539