جمشید نفر رئیس کمیسیون صادرات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران
صـــــدور بــخــــشــــنـــــامـــههای خلقالساعه بزرگترین مشکل بخش صادرات و بهخصوص صادرات کالاهای کشاورزی است. معتقدم هر گونه ممنوعیت یا هر بخشنامه خلقالساعهای که باعث شود صادرات در کشور ما تحتالشعاع قرار بگیرد، به هیچوجه قابل قبول نیست. اصل مطلب این است که هنوز در کشور ما نقش و اهمیت صادرات تبیین نشده است. اینکه صادرات چه نقش اساسی در اقتصاد کشور دارد و صادرکننده در این میان میتواند چه آثاری بگذارد. در این سالها در زمینه شناخت اهمیت صادرات یک قدم به جلو رفتهایم چرا که به غیر از مواقع ضروری، ممنوعیت صادرات کالاها و بهطور خاص کالاهای کشاورزی به کلی لغو شده و این قدمی رو به جلو بوده و در عین حال باید این نکته را هم گوشزد کرد که مدیریت صادرات به وسیله دریافت عوارض و تعرفههای صادراتی امری غلط است. یعنی در این مدت امری درست را در کنار امری غلط گذاشتهایم و در حوزه صادرات اجرایی میکنیم. همین مسأله بیانگر آن است که هنوز در کشور ما اهمیت صادرات فهمیده نشده است.
این نکته که در مواقع ضروری ممنوعیت صادرات یا اعمال تعرفههای صادراتی کاری به موقع و پیشگیرانه است، بر کسی پوشیده نیست اما پیش از هر چیز باید بپرسیم که مواقع ضروری، دقیقا چه وقتهایی پیش میآید؟ برای مثال پیش از آمدن کرونا به ایران، بعضی شرکتهای تولیدکننده، صادرات ماسک، دستکش و سایر تجهیزات پزشکی را به خارج از کشور به عهده داشتند.
در مدت بسیار کوتاهی از صادرات تجهیزات مقابله با کرونا جلوگیری شد و به نظر من هم کار درستی بود، برای اینکه سلامت جامعه مسأله بسیار مهمی است و همین ممنوعیت صادرات ماسک و دستکش و همچنین مدیریت خوبی که در کم و کیف تولید این تجهیزات بود باعث شد در مدت کوتاهی شرایط خوبی در تأمین این کالاها پیدا کنیم و پس از آن هم در دوره کوتاه با مدیریتی فوقالعاده، امروز در جایگاه صادرات این محصولات هستیم و در عین حال کمبودی هم در داخل کشور نداریم.
این روند نمونه خوبی است که در صادرات یک کالای حیاتی که با جان مردم سر وکار دارد، هم نیاز داخل تأمین شد و هم موفق به از سرگیری صادرات شدیم. همین مسأله میتواند تضمینی باشد که از عهده موارد مشابه هم میتوانیم به خوبی بیرون بیاییم. اما شرط این موفقیت در گرو این است که اهمیت بالای صادرات را در اقتصاد کشور بدانیم. درباره محصولات کشاورزی هم نباید از اهمیت صادرات غافل باشیم. کشاورزی کشور ما از نقطه شروع تا نقطه پایان یک نظام غیرمکانیزه و هزینهبر است و امکانات و تجهیزات و علم روز کشاورزی را ندارد. علاوه بر این نقطه ضعف نگاه تولید در بخش کشاورزی کشور ما نگاهی به داخل و مصرف داخلی است. اگر در محصولاتی به تولید انبوه رسیدیم برای صادرات هم فکر میکنیم. همین نداشتن برنامه برای صادرات میتواند مشکلآفرین باشد، آنچنان که تا امروز هم بوده است.
نوین شدن کشور ما در بخش کشاورزی و داشتن تولید انبوه و همچنین برنامههای صادراتی و داشتن کشورهای هدف والبته مطالعه بر نیاز داخل و برآورد دقیق آن از ملزوماتی است که میتواند کشاورزی را در کشور ما به صنعتی پر رونق تبدیل کند.
در این وانفسا اگر در برآورد میزان مصرف داخلی اشتباه کردیم و کمبود به وجود آمد من شخصا معتقدم نباید صادرات را تضعیف کنیم چون صادرات حاصل یک روز و دو روز کار کردن نیست.
اگر زمانی بین صادرات و مصرف خواستیم تصمیم بگیریم، معتقدم باید صادرات حرکت خود را طی کند و آماده هستم دلایل خودم را هم بیاورم که اگر دوسال روی صادرات مداوم پایداری شود دیگر مشکلی بهعنوان مشکل مصرف داخلی به وجود نخواهد آمد. اما همه راهکارهای بخش کشاورزی به اینجا ختم نمیشود. تولید هم فراز و فرودهای خود را دارد.
بزرگترین مشکلی که در تولید داریم و بخش کشاورزی هم از آن مستثنی نیست، ناشی از سیاستزدگی کشور است چرا که بیشتر ارگانهای حمایتی در کشور ما نه در خدمت اقتصاد بلکه از آنِ سیاست هستند.
به نظر میرسد ما در سیاست مسیرهای خوبی را رفتیم و امروز از توانایی و قدرت بالایی برخوردار هستیم. همین که خیالمان جمع است و رهبری هم میگوید جنگ نمیشود، به این دلیل است که توانستیم به شرایط دفاعی برسیم و اما از این به بعد باید به اقتصاد فکر کنیم و از موضع قدرت هم بیندیشیم.
برای اینکه کشاورزی و اقتصاد کشاورزی مدرن داشته باشیم صرف تولید محصولی مثل سیبزمینی کفایت نمیکند بلکه باید جمعآوری هم براساس اصول روز باشد و صنایع تبدیلی هم سیاست ارزش افزوده محصولات کشاورزی را با قدرت ادامه دهند و همچنین بتوانیم راه محصولات را در بازارهای داخلی و خارجی پیدا کنیم تا موتور صادرات کشاورزی به حرکت دربیاید.
این هم به شرایط ثبات سیاسی احتیاج دارد که سرمایهگذاران خارجی بیایند و با توجه به اینکه ما نمیتوانیم در وضع موجود از امکانات و تجهیزات روز دنیا برخوردار و سرمایهگذاری زیادی داشته باشیم، از ظرفیتهای فناورانه آنها نهایت استفاده را ببریم. اگر قدمهای اولیه برداشته و کشاورزی ما مکانیزه شود و ارزش افزوده پیدا کند و البته ثبات تولید هم داشته باشیم و بخشنامههای غیرمنطقی مثل ممنوعیت ناگهانی صادرات محصولی یا تعرفه برمحصولی دیگر به وجود نیاید، محصولات کشاورزی ما میتوانند راه خود را به بازارها پیدا کنند.
میتوان با کمک ایرانیان خارج از کشور با توجه به تراکمی که در دنیا دارند، مغازههای زنجیرهای را در شهرهای دنیا احداث کنیم که محصولات کشاورزی ما در این مغازهها عرضه شود و این باعث میشود که محصولات کشاورزی ایران ما بیشتر شناخته و تقاضا برای آن بیشتر شود البته حفظ استانداردهای جهانی اعم از کیفیت محصولات، اندازه و شکل بستهبندی و بهداشت آنها هم نیاز است.