شماره ۱۹۹۸ | ۱۳۹۹ سه شنبه ۳ تير
صفحه را ببند
فواید یک کارمند برای خویشاوندان

آرزو درزی  طنزنویس

از من به شما نصیحت هرگز محل کار خود را به در و همسایه و فامیل لو ندهید؛ حتی اگر در یک شرکت وارد‌کننده سکان کشتی نفتکش کار می‌کنید، باز هم بهتر است به کسی نگویید. وگرنه عصر یک روز تعطیل یکی از اقوام که به سختی می‌شناسیدش و در 10‌ سال گذشته فقط دو سه بار در مراسم عروسی و عزا یکدیگر را ملاقات کرده‌اید بهتان زنگ می‌زند، بعد از سلام و معرفی و احوالپرسی‌های مرسوم می‌رود سر اصل مطلب و می‌گوید: «راستی یه سکان نفتکش با کیفیت با قیمت مناسب می‌تونی برام جور کنی؟ سکان قبلیه خراب شده، لبه‌هاش شکسته یکم اذیت می‌کنه. اگه تا فردا برام ردیفش کنی عالی می‌شه.»
اگر در این شرایط قرار گرفتید، هرگز تلاش نکنید که برایش چیزی را توضیح دهید؛ مثلا اگر بگویید: «به خدا من اونجا حسابدارم و نمی‌تونم کاری بکنم» بازی را باخته‌اید چون به سرعت در فامیل تبدیل می‌شوید به کسی که «یک قطره آب از دستش نمی‌چکه» و «تا به یه جایی رسیده هوا برش داشته». بعد از آن هم در میهمانی‌های خانوادگی جمله‌ کنایه‌آمیز «خدا نکنه کار آدم گیر این تازه به دوران رسیده‌ها بیفته» را زیاد خواهید شنید.
حتی خود من مدت‌ها پیش از زبانم در رفته بود و به یکی از بستگان گفته بودم که در یک استارت‌آپ کار می‌کنم. دو سه روز بعد یک شماره ناشناس با من تماس گرفت. خودش را دختردایی پدرم معرفی کرد و تأکید داشت که من وقتی بچه بودم فقط بغل او می‌رفتم. بعد هم انگار که یهو یادش افتاده باشد، گفت:   «راستی الان که باهات حرف زدم یادم افتاد تو استارت‌آپ کار می‌کنی. این امیرکوشای ما رو که می‌شناسی، هم‌بازی بودین با هم. یه ایده خوب استارت‌آپی داره. می‌خواد دیجی‌کالای غذا بزنه. می‌تونی تو همین هفته یه کاری بکنی براش؟»
متأسفانه من در آن موقعیت نتوانستم تصمیم درستی بگیرم و سعی کردم  حقیقت را برایش توضیح بدهم؛ اما همان‌طور که انتظار می‌رفت این راه اشتباه بود.
بعد از آن ماجرا، کدورت در فامیل ما ریشه دواند. آنها دیگر عروسی‌هایشان ما را دعوت نکردند و هنوز که هنوز است، خانواده‌ام پیش خانواده‌ امیرکوشا اینا سرشان پایین است.
بنابراین در هر شرایطی اگر کسی از خویشاوندان از شما پرسید به سلامتی کجا مشغولی؟ بگویید هیچ‌ جا. بگویید نتوانسته‌اید کار پیدا کنید یا اصلا بگویید دل‌تان می‌خواهد بیکار باشید و تا آخر عمر گوشه خانه بنشینید یا اصلا  سرتان را به پوست گرفتن خیار گرم کنید و خودتان را بزنید به نشنیدن؛ یا بزنید به مردن حتی. مطمئن باشید ارزشش را دارد.


تعداد بازدید :  379