شماره ۲۰۲۹ | ۱۳۹۹ چهارشنبه ۸ مرداد
صفحه را ببند
طرح بهزیستی برای کودکان کار و خیابان حرف جدیدی ندارد

حسن موسوی چلک رئیس انجمن مددکاران اجتماعی

هر گاه در هر جامعه‌ای مشکلی شیوع پیدا می‌کند، انتظار می‌رود که سازمان‌های مختلف تمهیداتی برای رفع آن اتخاذ کنند. موضوع کودکان کار و خیابان هم یکی از این موارد است. شروع این ماجرا‌ سال ۷۸ بود، یعنی سالی که نخستین مراکز جذب و شناسایی کودکان کار راه افتاد، بعدها تفاهم‌نامه‌ای با وزارت کشور با همکاری یونیسف و بهزیستی امضا شد و مصوبه ‌سال ۷۸ شورای‌عالی اداری درباره متکدیان و بی‌خانمان‌ها به این شکل اصلاح شد که زیر ۱۸‌سال کودکان خیابانی هستند و بالای ۱۸‌سال عناوینی که در مصوبه از قبل تصویب شده بود. این کار چند سالی انجام می‌شد تا‌ سال ۸۴ مصوبه‌ای را هیأت دولت به‌عنوان مصوبه ساماندهی کودکان کار و خیابانی ارایه کرد. بعد از آن طرح‌های سامان‌دهی کودکان کار و خیابان با استناد به‌ آیین‌نامه انجام شد. هر چند آیین‌نامه هم چیزی متفاوت‌تر از آنچه‌ سال ۸۸ انجام‌می‌شد، نداشت. تمام طرح‌های آن‌ سال‌ها و طرحی که به‌تازگی نوشته شده، مبتنی بر فرآیند مددکاری اجتماعی است. فرآیند مددکاری ۶ مرحله دارد و هیچ چیز متفاوتی قرار نیست اتفاق بیفتد. این همان آیین‌نامه‌ای است که‌ سال ۸۴ تدوین شده بود. در آیین‌نامه کاملا مشخص شده که چه فرآیندی باید طی‌شود. در طرح جدید ممکن است تغییرات شکلی رخ داده باشد، اما این نوع تغییرات کمکی به حل‌شدن موضوع نمی‌کند. ما می‌گوییم حمایت از کودکان وظیفه دولت است. کودکان خیابانی چند گروهند. به طور مثال یک گروه زیر ۱۵ سال هستند که طبق قانون کار، کار آنها ممنوع است. در آیین‌نامه‌های جهانی و در قانون کار که در ‌سال ۶۱ تصویب شد هم این مورد دیده شده بود. پس ما از نظر سنی دو گروه داریم، ۱۵ تا ۱۸‌سال و زیر ۱۵ سال. اگر سن کودکان کار را بین ۱۵ تا ۱۸‌سال در نظر بگیریم و کارشان مطابق با آن چیزی باشد که در قانون کار دیده شده است، جرم و تخلف نیست، مگر مشمول مشاغلی باشد که آیین‌نامه تعیین کرده بچه‌ها نباید به آن بپردازند. شهرداری هم بخشنامه خوبی در این زمینه داده است. دسته‌بندی دیگری هم فارغ از سن کودک داریم. عده‌ای از کودکان ما سابقه اعتیاد دارند که طبق قوانین موجود برای کودکان معتاد ساختار، قوانین و وظایف دستگاه‌ها مشخص است. گروهی ممکن است کودکان بدسرپرست باشند یا حتی کودکان بی‌سرپرست، کودکان مبتلا به اچ‌آی‌وی یا معلولیت یا با سابقه زندان، برای همه اینها ما قانون مشخص داریم. گروه دیگر بچه‌های اتباع بیگانه‌اند که یا طبق قوانین کارت هویت دارند یا فاقد برگ هویت هستند که بازهم تکلیف آنها طبق قانون مشخص است. ما کدام گروه را داریم که در دستورالعمل جدید برایشان برنامه‌ای متفاوت دیده شده باشد؟
می‌خواهم بگویم طرح جدید از نظر ماهیت تفاوتی با متن‌‌های قبلی ندارد و فقط ویرایش شده است. تعدادی از کودکان ما به دلیل مسائل و مشکلات معیشت خانواده دست به کار می‌زنند.
 سوال اینجاست آیا نظام تأمین معیشت ما به قدری قوی است که بتواند کاری کند این بچه‌ها کار را کنار بگذارند؟ که به نظر می‌رسد امسال با این شرایط اقتصادی اصلا امکان‌پذیر نیست. طبق قانون این برنامه‌ها وظیفه سازمان بهزیستی است و منتی بر کسی نیست، در وهله دوم نگوییم بهزیستی طرح جدیدی داده، زیرا این کار دقیقا پروسه مددکاری اجتماعی است.اینکه دولت می‌خواهد توجه بیشتری کند، خوب است، اما از نظر من که دو دهه در بهزیستی بودم، می‌گویم حرف جدیدی نیست. اینکه می‌خواهند خانواده‌ها را شناسایی و چتر حمایتی برای آنان ایجاد کنند، اقدام خوبی است، گرچه من معتقدم با توجه به منابعی که داریم، امکان حمایت همه‌جانبه وجود ندارد. نکته مثبت این است که ما به سمت اجرای قوانین می‌رویم، ممکن است واقعا این حمایت‌ها ساعت حضور بچه‌ها به‌عنوان کودک کار و خیابان را  کمتر کند، اقدام بهداشتی برایشان انجام شود، امنیت و... برایشان تأمین شود، بنابراین ما آیین‌نامه را درست اجرا نکردیم، زیرا در این فرآیند فقط شهرداری و بهزیستی تنها بودند. این کارها نقش مُسکن دارد، اگر جوابگو بود این‌قدر کودکان کار ما زیاد نمی‌شدند، این کارها وظیفه بهزیستی است که درحال تلاش برای انجام آن است. مشکل ما جای دیگری است، جایی که فقر تولید و زمینه آزار کودکان فراهم می‌شود، جایی که ما نظام تأمین اجتماعی را نتوانستیم به درستی اجرا کنیم. هیچگاه ما نمی‌توانیم کودکان کار و خیابان را حذف کنیم. من همیشه گفته‌ام که امکان ندارد که ما آنها را حذف کنیم و معتقدم یک جاهایی خیابان برای بچه‌ها خیلی امن‌تر است. راه چاره این است که برویم به سمت اجرای نظام چند لایه اجتماعی. الان وقف یکی از وظایفش عدالت اجتماعی است، یکی از گروه‌هایی که شامل عدالت اجتماعی می‌شوند، همین گروهند. 


تعداد بازدید :  460